روایت «دنیایاقتصاد» از نشست «تصاعد بحران در غرب آسیا و چشمانداز روابط ایران و اروپا»
دیپلماسی بحران نسبت به اروپا چگونه باشد؟
فضایی برای تعامل با اروپا
اولین سخنران این نشست محمدرضا دهشیری، استاد دانشکده روابط بینالملل به این موضوع پرداخت که امروز شاهد دگردیسی در رفتار اروپا در قبال ایران هستیم. هرچند در گذشته و پیش از بحران اوکراین نیز اروپا، ایران را یک چالش میدانست، ولی الان ایران را یک تهدید میداند. به گفته این استاد دانشگاه، قبلا درصدد تغییر رفتار ایران بودند؛ ولی امروز درصدد رویکرد تقابلی با ایران هستند تا کشورمان را بیشتر در تنگنا قرار دهند.
وی افزود: «دولتهای اروپایی پیش از جنگ اوکراین معتقد بودند که لازم است امنیت ایران حفظ شود؛ به دلیل اینکه دولتهای ضعیف و ناکارآمدی مانند افغانستان، عراق و سوریه در منطقه هستند و اگر ایران هم دچار بیثباتی شود در این صورت کل منطقه دچار بحران میشود. از این رو به دنبال تلطیف روابط با ایران برآمدند.» دهشیری تاکید کرد: «چند موضوع موجب شد تا روابط ایران و اروپا دچار دگردیسی شود که عبارتند از: تحولات اوکراین و موضوع ادعایی به اصطلاح مطرح کردند، اینکه ایران پهپاد و موشک به روسیه ارسال میکند. نکته دوم نافرجام ماندن برجام و اینکه ایران را به سرعت بخشیدن برای غنیسازی اورانیوم متهم کردند.
در نهایت نیز تحولات مربوط به ناآرامیهای داخلی ایران در مهر۱۴۰۱ به نوعی بهانه و مستمسکی برای اروپا شد که بر ایران فشار حقوق بشری وارد کند. دستگیری برخی از اتباع اروپایی و دو تابعیتیها به جرم جاسوسی نیز مزید بر علت شد تا اروپا یک رویکرد تقابلی را در قبال ایران در پیش بگیرد.» وی ادامه داد که این رویکرد تقابلی بهویژه در بیانیه اخیری که با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس منتشر کردند، خود را نشان داد.
این استاد دانشگاه درباره تغییر رویکرد اروپا در قبال بحث جزایر سهگانه و مطرح کردن ادعای اشغال این جزایر از سوی ایران نیز گفت: «این مساله به تلقی اتحادیه اروپا از تعاملات ایران و روسیه مربوط میشود که معتقدند که ایران وارد محیط امنیتی اروپا شده است.» وی همچنین گفت که امروز برداشت اروپا از ایران این است که یک تهدید برای اروپا است و بنابراین درصدد امنیتی کردن ایران برآمده است. دهشیری با اشاره به اینکه اروپا درصدد آن است تا سبد دیپلماسی انرژی خودش را متنوع کند، تاکید کرد: «با توجه به اینکه ایران از نفت، گاز و پتروشیمی بهرهمند است، بنابراین میتوان از این فضا برای تعامل با اروپا بهره گرفت.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «البته امروز در عمل رفتار اروپا مبتنی بر منافع نیست، بلکه تبدیل شده به رفتار مبتنی بر حیثیت و حتی اگر منافعش هم تامین نشود، گهگاه میپذیرد که رویکرد تقابلی داشته باشد. لذا ما در این زمینه باید یک مقدار روی تغییر برداشت اروپا از تعاملات با ایران و کاستن از تنش کار کرده و فضای مناسبات ایران و اروپا را تلطیف کنیم.»
وی در نهایت توضیح داد: «ما اگر در گذشته مراحلی مثل گفتوگوهای انتقادی، گفتوگوهای سازنده و بعد گفتوگوهای سطح بالا را دنبال میکردیم، الان وارد مرحله گفتوگوهای موضوعی شده بودیم؛ یعنی باید که ابتکارات اندک ولی آنچه را که موجب رفع موانع میشود، آغاز کنیم. در نظام سیال کنونی بینالمللی باید روی موضوعات مقطعی و موردی تمرکز کنیم و هر کدام را مجزا مورد توجه قرار دهیم؛ مانند موضوعات کم مناقشهای همچون مهاجرت، مواد مخدر، تروریسم، تغییرات اقلیمی یا امنیت سایبری میتواند موضوع دیالوگهای موضوعی ایران و اتحادیه اروپا باشد.»
تغییر سطح بحران بین تهران و بروکسل
دکتر سیدجلال دهقانیفیروزآبادی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی نیز بهعنوان دومین سخنران نشست، جنگ اوکراین را نقطه عطفی در روابط ایران و اروپا خواند و گفت: سپس طوفانالاقصی و دو عملیات وعده صادق۱ و ۲ نیز تغییر فازی در روابط استراتژیک ایران و اروپا ایجاد کرد و سطح موازنه را از منطقهای به بینالمللی ارتقا داد. وی افزود: «گزاره دیگر این است که وضعیت روابط ایران و اروپا متشنج و بحرانی است. بنابراین مدیریت بحران ضرورت دارد. برداشت من این است که تا قبل از جنگ اوکراین و طوفانالاقصی، اروپاییها میخواستند از طریق تعامل، قدرت ایران را مهار و محدود کنند و گاهی هم این تبدیل میشد به مهار و موضعشان خیلی به موضع آمریکا نزدیک شده است.» وی افزود: « لذا اگر ترامپ پیروز انتخابات شود برای ایران تبعات بدی خواهد داشت. البته یک پیامد خوب آن این است که مجددا بین اروپا و آمریکا شکرآب میشود و این شکاف شاید فرصتی برای بازسازی روابط تهران و بروکسل باشد.»
دهقانی با اشاره به اینکه اکنون باید روابط را مدیریت کرد، گفت: «به نظرم دیپلماسی در شرایط بحران بیش از شرایط صلح ضرورت دارد و حتی اوج دیپلماسی در زمان جنگ است.» به گفته این استاد دانشگاه، اگر روابط بحرانی است، راهحل آن نیز دیپلماسی بحران است. دیپلماسی بحران یعنی گفتوگو، مذاکره و چانهزنی برای کنترل و مدیریت بحران ضمن تعقیب منافع حیاتی. لذا یک پارادوکس اینجا است؛ یعنی در بحران هم باید از جنگ پرهیز کرد و هم منافع حیاتی را حفظ کرد که خیلی دشوار است. وی افزود: «اکنون این مساله مطرح است که چگونه ما میتوانیم هم با اروپا سر منافع حیاتی اختلاف داشته باشیم و هم از تصاعد بحران جلوگیری کنیم. این روند یکسری الزامات دارد. در وهله نخست کسب اطلاعات دقیق و عمیق از محیط روانی به محاسبات اروپا است. یعنی ما باید ببینیم که نقطه حساس و منافع حیاتی اروپاییها کجاست که آنجا گفتوگو شود.»
دهقانی فیروزآبادی تاکید کرد: «اگر ما منافع حیاتی خودمان و اروپا را پیدا کنیم از این طریق میتوانیم جلوی تصاعد بحران را بگیریم. یکی دیگر از کارهایی که دیپلماسی ما باید انجام دهد، این است که منافع حیاتیمان را ترسیم کنیم و آنها این منافع حیاتی را به رسمیت بشناسند؛ چون بعضی موارد اصلا قابل مذاکره نیست مثل جزایر سهگانه و تمامیت ارضی کشور.» این استاد دانشگاه تشریح کرد: «زمانبندی خیلی مهم است و ما باید بدانیم که کجا تهدید کنیم و کجا دیپلماسی اجبار بهکار ببریم یا حتی در چه زمانی سازش و مصالحه تاکتیکی داشته باشیم.» دهقانی معتقد است که نه باید تعجیل داشته باشیم و نه تعلل و جمع این تناقضات در بحران خیلی سخت است. نهایتا شناسایی منطقه توافق یعنی ما کجا میتوانیم یک منطقه توافق ترسیم کنیم، یکی از مهمترین نکات مذاکره است.
این کارشناس در واکاوی اینکه چه ابتکاراتی میتوان در این مسیر به خرج داد، گفت: « الان وقت اوج دیپلماسی در روابط با اروپا است. به نظر من در زمان تنش و تشنج زمان مذاکره و گفتوگو است و گفتوگو به معنای سازش نیست. درواقع دیپلماسی یکی از ابزارهای قدرت است.» وی گفت الان باید گفتوگوهای سازنده را با اتحادیه اروپا آغاز کنیم و اقدامات اعتمادسازی و تنشزدایی متقابل انجام داد. هرچند از این موضوع نیز داخل کشور تفسیر بدی ارائه میشود و میگویند هر کس تنش را ایجاد کرده است، خودش آن را حل کند.»
دهقانیفیروزآبادی با بیان اینکه بخش مهمی از سوءبرداشتها و سوءتفاهمها بین ایران و اروپا درباره اوکراین است، تشریح کرد که بهتر است طرفین با حضور یک طرف ثالث، گفتوگوهای سازنده انجام دهند؛ طرف سومی مانند اوکراین یا روسیه. همچنین تشکیل گروه تماس یا بحران نیز ضروری است؛ بهعنوان مثال یک گروه تماس اسلامی برای مذاکره با اروپا و آمریکا بهطور غیر مستقیم. دیپلماسی پنهان نیز در این راستا بسیار مهم است. وی در نهایت گفت که یک دیپلماسی چندسطحی و چندلایهای برای مدیریت روابط با اروپا لازم است و امروز اصلا انفعال مطلوب نیست.
اروپا در نگاه ایران بیربط شده است
دکتر کیهان برزگر، استاد دانشگاه علوم و تحقیقات سومین سخنران نشست بود. برزگر با بیان اینکه اروپا در نگاه ایران دارد بیربط میشود و دلیل آن نیز این است که هم تکنولوژی و هم بازدارندگی یعنی دو منبعی که ایران در یک زمانی به اروپا نیاز داشتند، هر دو در حال زوال است. وی افزود: «به لحاظ تکنولوژی ما روابط خاصی با اروپا نداریم و به لحاظ بازدارندگی، اروپا در هر زمینهای به گونهای مزاحم ایران میشود. بنابراین این صحبت که اروپا دارد بیربط میشود بهگونهای هر روز بیشتر خود را نشان میدهد و اروپا بیش از پیش اهرم چانهزنی خود را در سیاست خارجی ایران از دست داده است.»
این استاد دانشگاه توضیح داد: «درواقع اروپا هیچ منفعتی برای ایران ندارد، اگر برجامی هم بود و ایران امتیازی گرفت، از آمریکا گرفت نه اروپا و اروپاییها همیشه در آخرین لحظه حتی مزاحمت هم برای ایران ایجاد میکردند.» برزگر تاکید کرد با این وجود من به دلایل مختلف معتقد هستم که اروپا باید در سیاست ایران باقی بماند تا زنجیره روابط بینالمللی ایران به دلایل مختلف حفظ شود. اروپا همچنان یک قطب جهانی است و در نهادها و رژیمهای بینالمللی تاثیرگذار است. وی با اشاره به دو جنگ غزه و اوکراین گفت که این جنگها نشان داد که اروپا از تنش آسیبپذیر است و افزایش تنش به ضرر اروپا است که دلایل مختلفی دارد؛ تنش باعث میشود که راست افراطی در اروپا روی کار بیاید و تروریسم خانگی شکل بگیرد.
تنش منجر به سرریز شدن مهاجران پناهندگان به سمت اروپا میشود و در نهایت تنش باعث برجسته شدن موضوع امنیت انرژی برای اروپا میشود و حتی منافع اقتصادی اروپا در درون منطقه به چالش کشیده خواهد شد. به گفته برزگر، نکته دیگر این است که اروپا در صحنه معادلات منطقهای کاملا منفعل است؛ یعنی اگر روند تلاشهای مربوط به آتشبس در غزه در نظر گرفته شود، هیچ ابتکار اروپایی در اینجا مشاهده نمیشود و همه ابتکارات زیر نظر آمریکا است. وی با اشاره به این پیروی اروپا از آمریکا افزود که این مساله از اهمیت اروپا برای ایران و ایجاد روابط با کشورهای اروپایی کم میکند.
استاد دانشگاه علوم و تحقیقات گفت که نکته سوم این است که اروپا شدیدا به لحاظ اقتصادی، امنیتی و اطلاعاتی به آمریکا وابسته است. یعنی وقتی ترامپ از برجام خارج شد، اروپا به آن حداقل قولی هم که بر اساس برجام داده بود، نتوانست عمل کند. برزگر با بیان اینکه احتمالا در آینده تنشها بین تهران و بروکسل افزایش پیدا میکند، گفت مگر آنکه در مجموعه معادله غرب، ایران به آمریکا نزدیک شود تا از آن طریق، خود اروپا به ایران نزدیک شود؛ زیرا آنها همیشه هراس دارند که مبادا ایران مستقیما با آمریکا ارتباط برقرار کند. استاد دانشگاه علوم تحقیقات در نهایت گفت: اروپا با ایدئولوژیک شدن شدید، مداخله در امور داخلی کشورمان، اخلال در روابط بینالمللی ایران بدون هیچگونه پشتوانه به لحاظ دادن سرمایهگذاری و تکنولوژیها و اخلال در سیستم بازدارندگی و سیاستهای منطقهای ایران در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای ایران است؛ حال اگر نخواهیم بگوییم دشمن. وی افزود: « منطق روابط بینالملل این است که مناسبات با اروپا حفظ و حتی تقویت کنیم؛ چون اروپا همچنان برای ایران مهم است.»
از تجربه ۴ دههای استفاده کنیم
دکتر محمدرضا مجیدی، استاد دانشگاه تهران نیز در ادامه نشست گفت که تصویر را در روابط ایران و اروپا روشن نمیبیند و هر چه جلوتر میرویم این تصویر تارتر میشود. مجیدی درخصوص صحبتهای دکتر برزگر پیرامون بیربط شدن اتحادیه اروپا به ایران گفت: «دلیل این بیربطی تضعیف دال مرکزی گفتمان سیاسی اتحادیه اروپا است. این گفتمان چیست؟ به تعبیر آقای جوزپ بورل زبان قدرت اروپا ضعیف شده که به مفهوم استقلال و حاکمیت استراتژیک است. همچنین در تعریف ابتدایی میتوان گفت توانایی تعیین منافع و اولویتهای خود بهطور مستقل از طرفهای ثالث. آیا الان واقعا اروپا چنین قدرتی دارد یا اینکه در حوزههای مختلف مثل بودجه دفاعی، جنگ تجاری و موضوع هستهای ایران نشان داده شد که پیرو است.
خب اگر اروپا پیرو است چرا باید با اروپایی که نفعی برای ما نداشته است، کار کنیم.» استاد دانشگاه تهران درباره تصاعد بحران در غرب آسیا و تاثیر بر روابط تهران و بروکسل گفت که این عامل آشوبگری که امروز نقش منفی در روابط ایران و غرب و به ویژه اروپا بازی میکند، اساس نظم ملل متحدی ۸۰سال گذشته را زیر سوال برده و چالش جدی که الان این نظم در حال گذار یا نظم متزلزل دارد این است که اسرائیل اگر بتواند اروپا و آمریکا را هم قربانی میکند. مجیدی در نهایت با اشاره به اینکه الان به مدیریت روابط و تنش نیاز داریم، تاکید کرد: «نقش دیپلماسی اینجا مشخص میشود؛ در این رابطه ما یک تجربه ۴دههای داریم و اگر یک آسیب شناسی از راه رفته روابط ایران و اروپا و تحلیل درست وضع موجود اتفاق بیفتد، میتوان در همین شرایط تیره و تار یک تصویری واقعبینانه ارائه کرد.»
تغییر نظام مسائل ایران و اروپا
دکتر بهزاد احمدی، استاد دانشگاه تهران بهعنوان آخرین سخنران نشست یک جمعبندی از بحث و چند نکته کلیدی را مطرح کرد. احمدی گفت: به نظر من نیز نقطه آغاز تحلیل باید جنگ اوکراین باشد و این جنگ به درستی نشان داد که اروپا عنصر لازم یعنی قدرت سخت برای ایفای نقش در یک عرصه بینالمللی توفانی را ندارد. وی افزود: «اروپای فاقد استقلال راهبردی که نمیتواند به تنهایی نقش ایفا کند، ارزشش برای ایران که در مساله تنشها در خاورمیانه در بطن چالش است، کاسته میشود.» استاد دانشگاه تهران درباره دلایل ناسازگاری اروپا با ایران تاکید کرد: «متاسفانه ایران یکی از معدود و قدیمیترین نمونههای رفتار بلوکی اروپا با یک بازیگر ثالث است.»
وی تشریح کرد که به درستی بحران اوکراین یک بحران کلیدی است که به نظر میرسد سطح نظام مسائل ایران را با اروپا تغییر داده است. ما با اروپا یک نظام مسائل قدیمی داشتیم؛ ولی امروز نظام مسائلمان جدید شده است. احمدی توضیح داد: «نظام مسائل قدیمی ایران با اروپا شامل مسائل منطقهای، موشکی و حقوق بشر بود که دال گفتمانی آن را نیز مساله هستهای شامل میشد. در تمام این موارد، تهدید ایران علیه اروپا غیرمستقیم، غیرفوری و در سطح منطقه خاورمیانه بوده است. با تحول نظم بینالمللی که اروپا را در شرایط ناگواری قرار داده است، به نظر میرسد که این ادعا که ایران در مسائل اوکراین دخالت دارد، به شکل بنیادین نظام مسائلمان با اروپا را تغییر داد.»
استاد دانشگاه تهران در ادامه گفت: «با این تحولات، نظام مسائل ما از موشکی در سطح خاورمیانه به موشکی در سطح اروپا، پهپادی و سایبری تبدیل شده و دال مرکزی آن امنیت در اروپا است. همچنین نظام مسائل ما از غیرمستقیم به مستقیم، ازغیرفوری به فوری و از سطح منطقه خاورمیانه به خود اروپا تغییر پیدا کرده است. در کنار این تغییرات، مساله اهمیت حقوق بشر افت کرده و دیگر یک مساله راهبردی نیست.» احمدی در نهایت گفت که ایران هنوز فرصت این را دارد که نظم مطلوب خود را تثبیت کند. لذا ما باید بحث مذاکره با دستورکار مشخص را جدی بگیریم و نیمنگاهی نیز به تحولات آمریکا داشته باشیم؛ زیرا تحلیل مسائل اروپا بدون درنظر داشتن آمریکا موضوعی عقیم خواهد بود.