این ۶ برادر به اتفاق پدر، فعالیت‌های تجاری خود را در ایران و آمریکا پیش‌می‌بردند. همه ۹ نفر اعضای خانواده، پدر، پسران و نوه‌‌‌‌‌‌ها از شصت تا ۱۰‌‌‌‌‌‌سال در بخش‌‌‌‌‌‌خصوصی فعالیت داشتند.

از نگاه کاظم خسروشاهی، حوزه اجتماعی از جمله تولید، باید عرصه احترام و تفاهم متقابل باشد. او پیش از قبول مسوولیت در وزارت بازرگانی در کنفرانس صاحبان صنایع پیشنهاد کرده‌‌‌‌‌‌بود کلمه کارفرما را از قانون کار حذف کنند؛ زیرا کلمه فرما و فرمان‌‌‌‌‌‌دادن سبب عقده می‌شود و به‌‌‌‌‌‌جای آن از کلمه کاریده استفاده شود. همزمان با بروز بحران سیاسی در خرداد ۱۳۵۷ گزارش هیات‌‌‌‌‌‌مدیره به مجمع ارائه شد. فروش شرکت در سال‌‌‌‌‌‌۱۳۵۶، حدود ۱۰‌‌‌‌‌‌میلیارد و ۲۶۴میلیون‌ریال بود که نسبت به سال‌‌‌‌‌‌قبل تقریبا ۳۹‌‌‌‌‌‌درصد افزایش داشت. قیمت عمده محصولات دارویی از ۱۰‌‌‌‌‌‌سال پیش تغییر زیادی نکرده بود.

سود شرکت پس از کسر مالیات ۵۷۶‌میلیون ‌‌‌‌‌‌ریال بود که نسبت به سال‌‌‌‌‌‌قبل ۹۷‌‌‌‌‌‌درصد افزایش داشت و در زمانی‌که انقلاب اسلامی آغاز شد، بیش از ۱۰۷‌میلیون ‌‌‌‌‌‌ریال از سود سـهام، به سال‌‌‌‌‌‌‌بعد منتقل شد. شرکت‌های گروه بیش از ۶۰۰ محصول متنوع دارویی، بهداشتی، غذایی، پاک‌‌‌‌‌‌شویی، مواد بسته‌‌‌‌‌‌بندی، الیاف مصنوعی، سموم دفع آفات نباتی و... تولید و با قیمت یکسان در تمام کشور می‌فروختند. همچنین شرکت پایور را به‌منظور صادر‌‌‌‌‌‌کردن محصولات به بازار منطقه طراحی کردند. در سال‌‌‌‌‌‌۱۳۵۷ تعداد زیادی دکتر داروسازو کارشناس در بخش پژوهش شرکت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ مشغول تحقیق بودند تا بتوانند فرمول داروهای جدید را در آزمایشگاه، تهیه کنند.

شرکت برنامه‌ریزی کرده‌بود که این آزمایشگاه‌‌‌‌‌‌ها را با استخدام متخصصان بیشتر، توسعه دهد تا از یارانه تحقیقاتی دولت بیشتر استفاده کند، برای گروه تحقیق برنامه‌ریزی شده‌بود که از گیاهان طبی ایران به‌منظور تولید داروها و وسایل بهداشتی استفاده شود؛ به گونه‌ای که قابلیت صادراتی داشته‌باشد.

قرار بود برای اجرای این طرح - مقارن انقلاب - شرکت کارخانه‌ای را در فرانسه راه‌اندازی کند تا امکان بهره‌مندی از همکاری‌های تحقیقاتی و پژوهشی در فرانسه فراهم شود. تفاوتی که در هزینه دستمزد نیروی انسانی و پژوهش بین ایران و فرانسه وجود داشت، اجرای آن را امکان‌پذیر می‌کرد. مدیران امیدوار بودند در صورت موفقیت در کشف محصولات جدید دارویی و بهداشتی موقعیت‌های گسترده‌ای برای شرکت فراهم شود و درآمد سرشاری از سهم واگذاری حق امتیاز تهیه به‌کارخانه‌های تولیدکننده در فرانسه به‌دست آید.

گروه البرز از ابتدای فعالیت خود (سال ۱۳۳۵) دفاتر بازرگانی مجهزی در نیویورک و هامبورگ داشت که در حوزه‌های تجاری و صنعتی به این شرکت کمک می‌کردند. با وجود امکاناتی که برای گروه در خارج از کشور وجود داشت و ارتباطات ۲۰‌ساله گروه با شرکت‌های معتبر خارجی امید بسیاری برای اجرایی‌شدن این برنامه فراهم بود، به‌همین‌دلیل کاظم خسروشاهی، مدتی در فرانسه ماند تا در مورد نحوه انجام پروژه تحقیق کند؛ اما وقوع حوادث پرشتاب سیاسی انجام این‌گونه طرح‌ها را منتفی کرد. گروه البرز از سیستم مناسب اطلاعات فنی و پرسنل متخصص استفاده می‌کرد. بر اساس همین توانایی‌ها، شرکت‌های بزرگ جهانی مثل امریکن مایا نمید (لدرلی)، مرک‌اند شارپ‌اند دوم، پوندز، جنرال فودز، سیبا گایگی و... با گروه همکاری می‌کردند. شرکت البرز در سال‌های مقارن با انقلاب برای تولید تحت برندهای معتبر و برای صادرات برنامه‌ریزی‌هایی کرده‌بود. گروه تولید دارو در سال‌پیروزی انقلاب، پنج‌هزار کارگر کارمند و مدیر داشت. کاظم خسرو شاهی پس از ۳۶ سال‌ فعالیت به اصرار جمشید آموزگار با شرط آزادی عمل و با انگیزه کوچک‌کردن وزارتخانه و سپردن کارها به بخش‌خصوصی حدود ۱۳ ماه به وزارت بازرگانی منصوب شد. وی علت پذیرش وزارت را مسوولیت‌پذیری در ‌برابر امکاناتی می‌دانست که از کشور برای آموزش ثروت و رفاه به‌دست آورده بود.

در عین‌حال معتقد بود اگر در تصمیم‌های دولت حضور داشته‌باشد و کمک کند که مشکلات اقتصادی هرچه سریع‌تر حل شود، مردم آسوده‌تر و صاحبان صنایع در شادی بیشتری به‌سر خواهند برد. وی در این دوران دوبار استعفا داد که نخست‌وزیر، آن را نپذیرفت. از میان اعضای خانواده، تنها سهام او، مشمول قانون حفاظت شد.

زمان انقلاب در پاریس بود و اصلا تصور نمی‌کرد که سهامش مصادره شود؛ به همین دلیل می‌خواست قراردادهای جدید برای توسعه فعالیت اقتصادی در فرانسه ببندد. او با توجه به روحانی‌بودن پدرش که مخالف درآمد غیر‌مشروع بود، نگرانی از کنترل قدرت سیاسی به‌دست مذهبی‌ها نداشت و احساس خطری برای صاحبان سرمایه نمی‌کرد؛ به همین دلیل برای بازگشت به ایران، مرتبا برنامه‌ریزی می‌کرد. حتی در پاریس مذاکره‌ای انجام داد تا یک کارخانه داروسازی را برای شرکت سهامی البرز بخرد؛ زیرا داروهای ساخت ایران به علت نداشتن کنترل دارویی (مثل FDA در آمریکا) هر اندازه سالم بودند، قابلیت صدور به سایر کشورها را نداشتند. اگر تولید در فرانسه صورت می‌گرفت امکان صدور آن به سایر کشورها وجود داشت؛ اما این رویا معکوس از آب درآمد. او در حوزه اجتماعی نیز فعال بود. سرپرستی تعدادی یتیم را به عهده داشت، گروه نیز نسبت به مسوولیت‌های اجتماعی حساسیت داشت. وقتی مدیرعامل کارخانه تولی پرس فهمید آب‌های آلوده کارخانه در دو‌کیلومتری جنوب شهر به زمین‌های روستائیان نفوذ کرده‌است، تصمیم گرفت کارخانه را به شهر صنعتی البرز منتقل کند.

 همچنین یک چاه عمیق و یک درمانگاه به‌صورت رایگان برای مردم فقیر اطراف کارخانه ساخت تا مشکلات آنها را جبران کند. به این ترتیب، شرکت احساس می‌کرد بخشی از وظایف خود را در ‌برابر مردم انجام داده‌است. تقسیم کار بین برادران در شرکت از این قرار بود که دو برادر یعنی نصر‌الله و محمد در حدود ۳۰ سال، دفاتر نیویورک و هامبورگ را اداره می‌کردند.

مجید، مسوول امور تدارکات و امور اداری، کاظم مسوول امور بازرگانی و جواد مسوول امور مالی گروه بودند. پس از پیروزی انقلاب کاظم خسروشاهی با خانواده به فرانسه و بقیه برادران برای ادامه زندگی به آمریکا و اروپا رفتند. سرانجام در سال‌۱۳۶۴ کل شرکت سرمایه‌گذاری البرز در اختیار بنیاد ۱۵ خرداد قرارگرفت.