بازیگر اصلی اقتصاد 2026

نیوشا شایان‌مهر:  هر ساله در آستانه آغاز سال نو میلادی، هزاران موسسه پژوهشی و تحلیلگر برجسته از جمله مورگان استنلی، گلدمن ساکس، صندوق بین‌المللی پول (IMF)، اکونومیست، دلویت، مایکروسافت، گارتنر و ده‌ها نهاد معتبر دیگر، پیش‌بینی‌های خود از تحولات سال پیش رو را منتشر کرده و چشم‌انداز اقتصاد، بازارها و فناوری را ترسیم می‌کنند. وب‌سایت Visual Capitalist با بررسی و تجمیع بیش از 2 هزار تحلیل و پیش‌بینی منتشرشده برای سال 2026، تلاش کرده تا مهم‌ترین روندهای مشترکی را که در اغلب این گزارش‌ها تکرار شده‌اند، شناسایی و دسته‌بندی کند. با کنار هم قرار دادن این پیش‌بینی‌ها و تمرکز بر نقاط مشترک می‌توان تصویری روشن‌تر از اجماع حاکم بر میان تحلیلگران و مهم‌ترین محورهایی که احتمال تحقق آنها در سال آینده بالاتر است، استخراج کرد.

چشم‌انداز کلی

بسیاری از تحلیلگران و اقتصاددانان، سال ۲۰۲۵ را «سال بازتعریف اصول» می‌دانند؛ سالی که عادت‌ها، قوانین و مقررات تازه شکل گرفتند. از تلاش بازارها برای سازگاری با نرخ‌های بهره بالا گرفته تا تغییر آرایش ژئوپلیتیک در دور دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ و سیاست‌های تعرفه‌ای، و همچنین گذر هوش مصنوعی از مرحله هیجان به مرحله اجرا، همه نشانه‌های این بازتعریف بزرگ هستند. در این راستا بسیاری معتقدند که سال 2026، سال تثبیت و نمایان شدن پیامدها خواهد بود. اجماع تحلیلگران حاکی از خوش‌بینی محتاطانه‌ای است که با عدم‌قطعیت همراه شده است. مورگان استنلی از ۲۰۲۶ با عنوان «سال بازتنظیم ریسک» یاد می‌کند. به عبارتی در این دوره‌ تمرکز بازارها از نگرانی‌های کلان اقتصادی به بنیان‌های خرد و عملکرد واقعی شرکت‌ها تغییر شکل داده و شرایط مساعدتری برای دارایی‌های پرریسک فراهم می‌شود. هم‌زمان، فضای سیاستگذاری نیز حمایتی و با ترکیبی از محرک‌های مالی، تداوم سیاست‌های پولی انبساطی و مقررات‌زدایی توصیف می‌شود. تحلیلگران این مجموعه را با نام «سه‌گانه سیاستی» شناخته و معتقدند که معمولا فقط در دوره‌های رکود مشاهده می‌شود.

با این حال، نشریه اکونومیست رویکردی محتاطانه‌تر پیش گرفته و هشدار می‌دهد که ۲۰۲۶ بیش از هر چیز با عدم‌قطعیت تعریف خواهد شد؛ چرا که بازتعریف هنجارهای ژئوپلیتیک از سوی ترامپ همچنان پیامدهای گسترده‌ای در سطح جهان ایجاد می‌کند. نظمی که پیش از این ماحصل قوانین بین‌المللی بود، بیش از پیش تضعیف شده و مرز میان جنگ و صلح در سایه اقدامات خاکستری، نفوذهای سایبری و رقابت دائمی میان قدرت‌ها، هر روز مبهم‌تر می‌شود. به عبارتی اگرچه دارایی‌های پرریسک ممکن است از این شرایط منتفع شوند، اما جهانی که این بازارها بر بستر آن شکل گرفته‌اند، همچنان پرتنش و مملو از ابهام باقی خواهد ماند.

  بازیگر نقش اول سال 2026

برای سومین سال متوالی هوش مصنوعی نقش پررنگی در پیش‌بینی‌ها دارد، اما روایت آن تغییر کرده است. در سال 2024 محور اصلی پیش‌بینی‌ها این بود که آیا هیجان پیرامون هوش مصنوعی توجیه‌پذیر است یا خیر؟ آیا صحبت‌های پیرامون هوش مصنوعی با چاشنی اغراق همراه است؟ در سال 2025 اکثر تحلیل‌ها بر گسترش فراگیر این ابزار متمرکز شدند و حالا در آستانه آغاز سال 2026، محور اصلی پیش‌بینی‌ها، نقش پررنگ هوش مصنوعی در فرایندها است. در صنایع مختلف، هوش مصنوعی فراتر از تنها پاسخ دادن به پرسش‌ها عمل کرده و به‌عنوان همکار انسان‌ها ظاهر شده است. این همکار جدید می‌تواند توان تخصصی تیم‌ها را چند برابر کند. دلویت پیش‌بینی می‌کند که تا پایان سال 2026، حدود ۷۵درصد از شرکت‌ها ممکن است اقدام به سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی‌هایی کنند که قابلیت اجرای خودکار برخی از عملیات‌ها را دارند.

این نوع سامانه‌ها قادرند با حداقل نظارت انسانی برنامه‌ریزی کرده، عمل کنند و خود را با شرایط جدید تطبیق دهند. این دستیار هوشمند قرار است به همکار دیجیتال سازمان‌ها تبدیل شود و به تیم‌های کوچک امکان دهد که فراتر از اندازه واقعی خود عمل کنند. مایکروسافت آینده‌ای را تصویر می‌کند که در آن یک تیم سه‌نفره بازاریابی می‌تواند ظرف چند روز یک کمپین جهانی راه‌اندازی کند. در این فرآیند هوش مصنوعی تحلیل داده‌ها و تولید محتوا را بر عهده داشته و انسان‌ها بر راهبرد و تصمیم‌گیری نظارت می‌کنند. به عبارتی پس از سال‌ها، اکنون می‌توان انتظار داشت که بهره‌وری ناشی از هوش مصنوعی به‌طور ملموس و قابل اندازه‌گیری تحقق یابد. مورگان استنلی افزایش کارآیی مبتنی بر هوش مصنوعی را یکی از شش محرک اصلی چشم‌انداز خوش‌بینانه خود نسبت به سودآوری شرکت‌ها می‌داند. هم‌زمان، پیش‌بینی می‌شود درآمد شرکت‌های نرم‌افزاری و اینترنتی از هوش مصنوعی طی سه سال آینده بیش از ۲۰ برابر رشد کند. با این حال اثر هوش مصنوعی تنها به این محدود نمی‌شود و بازار کار را از جنبه‌های دیگری نیز متحول خواهد کرد. گروه‌های حرفه‌ای و کارکنان متخصصی که تا پیش از این خود را در برابر اتوماسیون مصون می‌دیدند، اکنون به‌تدریج با نگرانی‌ها و اضطراب‌های تازه‌ای درباره امنیت شغلی مواجه شده‌اند.

سرنوشت بازارها

اجماع تحلیلگران در زمینه بازارها با چاشنی خوش‌بینی همراه است. با این حال نگرانی‌هایی در زمینه ارزش‌گذاری و ریسک تمرکز دارایی‌ها وجود دارد. پیش‌بینی استراتژیست‌های وال‌استریت برای اهداف پایان سال ۲۰۲۶ شاخص S&P 500 در محدوده‌ای نسبتا مشابه قرار دارد. در سناریوی خوش‌بینانه، جی‌پی مورگان پیش‌بینی می‌کند که در صورت کاهش بیشتر از انتظار نرخ‌ها توسط فدرال‌رزرو، شاخص ممکن است از مرز 8هزار واحد عبور کند. مورگان استنلی این چشم‌انداز را خوش‌بینانه‌ترین پیش‌بینی خود در سال‌های اخیر می‌داند. این تحلیل بر بازگشت اهرم عملیاتی شرکت‌ها، افزایش بهره‌وری ناشی از هوش مصنوعی، سیاست‌های مالیاتی و مقرراتی تسهیل‌گر و نرخ‌های بهره مهار شده استوار است.

 همچنین تحلیلگران انتظار دارند که در سال ۲۰۲۶، رشد بازار بیش از هر چیز بر پایه سودآوری شرکت‌ها شکل گیرد. برخی رشد ۱۴ درصدی سود هر سهم (EPS) را پیش‌بینی می‌کنند، اما همزمان هشدار می‌دهند که نسبت‌های قیمت به سود ممکن است حدود ۱۰ واحد کاهش یابند. به عبارتی بازار باید از دیوار تردید نسبت به ارزش‌گذاری‌ها عبور کند. مورگان استنلی نیز سود هر سهم شاخص S&P500 را برای سال ۲۰۲۶ معادل ۳۱۷ دلار برآورد کرده که نشان‌دهنده رشدی ۱۷درصدی است.

رالی صعودی طلا ادامه دارد؟

طلا همچنان در فهرست دارایی‌های محبوب سرمایه‌گذاران قرار دارد. مورگان استنلی قیمتی معادل با 4 هزار و 800 دلار به ازای هر اونس را اعلام کرده است. این رقم تقریبا ۹ درصد بالاتر از قیمت‌های فعلی است. شورای جهانی طلا نیز گزارش می‌دهد که طلا در سال ۲۰۲۵ بیش از ۵۰ بار رکورد تاریخی جدید ثبت کرده و ممکن است چهارمین بازده سالانه قدرتمند خود از سال ۱۹۷۱ تاکنون را رقم بزند. محرک‌های این رشد ماهیتی ساختاری دارند. خرید مداوم بانک‌های مرکزی، استفاده از طلا به‌عنوان پوشش ریسک‌های ژئوپلیتیک و نگرانی‌ فزاینده درباره پایداری مالی دولت‌ها از جمله این محرک‌ها هستند. در سناریویی موسوم به «حلقه شوم» که در آن وخامت وضعیت مالی دولت‌ها با شتاب افزایش می‌یابد، قیمت طلا می‌تواند از سطوح کنونی بین ۱۵ تا ۳۰ درصد رشد کند.

رکود در کمین نیست!

صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده است که اقتصاد جهان در سال ۲۰۲۶ حدود 3.1درصد رشد کند. اگرچه این رقم کمتر از میانگین 3.7 درصدی پیش از پاندمی کرونا است اما آن‌قدر کم نیست که نشانه رکود باشد. مورگان استنلی نیز برآوردی مشابه ارائه کرده و رشد اقتصادی جهان در سال 2026 را 3.2 درصد می‌داند. در این میان انتظار می‌رود اقتصادهای پیشرفته تنها 1.5 الی 1.6 درصد رشد کنند. در مقابل انتظار می‌رود اقتصادهای نوظهور رشدی بیش از 4 درصد را تجربه کنند. علاوه بر این انتظار می‌رود که تمامی بانک‌های مرکزی بزرگ از جمله فدرال‌رزرو، بانک مرکزی انگلستان و بانک مرکزی اروپا همگی اقدام به کاهش نرخ‌های بهره کنند. در این میان تنها اقتصاد بزرگ و توسعه‌یافته که احتمال افزایش نرخ بهره در آن مطرح است، ژاپن خواهد بود. پیش‌بینی می‌شود بانک مرکزی ژاپن تا دسامبر نرخ بهره را به ۰.۷۵ درصد برساند و سپس نرخ‌ها را در این سطح ثابت نگه دارد.

بازیکن جدید اقتصاد

تعرفه‌ها جزو معدود موضوعاتی هستند که بیشتر تحلیلگران بر آن اجماع دارند. انتظار می‌رود که در سال 2026 تعرفه‌های فعلی پایدار مانده و تغییر ناگهانی در ماهیت این سیستم رخ ندهد. تاکنون تاثیر تعرفه‌ها بر اقتصاد آمریکا ملایم‌تر از آن چیزی بود که بسیاری انتظار داشتند. UBS پیش‌بینی می‌کند که در ابتدای سال ۲۰۲۶ قیمت‌ها در آمریکا تحت فشار تعرفه‌ها قرار گیرند، اما از سه‌ماهه دوم به بعد چشم‌انداز اقتصادی روشن‌تر خواهد شد و رشد اقتصادی گسترده‌تر و تقویت‌شده‌ای به‌همراه خواهد داشت. با این حال، پیامدها صرفا کوتاه‌مدت نخواهند بود و تغییرات ساختاری عمیقی در جریان است. برای نمونه مسیر تجارت جهانی ممکن است به‌طور دائمی تغییر کند، زنجیره‌های تامین در حال متنوع تر شدن هستند و ایالات متحده آشکارا از ابزار تعرفه برای افزایش نفوذ اقتصادی خود بهره می‌گیرد.

 چین بر تولید و صادرات متمرکز می‌شود

در مواجهه با کسری تقاضای داخلی، بحران مسکن و کندی رشد اقتصادی داخلی، چین به سمت تقویت تولید صنعتی و سلطه بر صادرات حرکت می‌کند. این کشور در تلاش است خود را به‌عنوان شریک قابل‌اعتمادتر، به‌ویژه در کشورهای جنوب جهانی، معرفی کند و در حالی‌ که ایالات متحده از چندجانبه‌گرایی فاصله می‌گیرد، توافق‌های تجاری جدیدی امضا می‌کند.مورگان استنلی پیش‌بینی می‌کند تولید ناخالص داخلی واقعی چین در سال ۲۰۲۶ حدود ۵ درصد رشد کند که بخشی از آن ناشی از حمایت‌های پیشاپیش دولت است. با این حال، این استراتژی تنش‌های جهانی را نیز به همراه دارد چرا که ظرفیت صنعتی بیش از حد می‌تواند بازارهای جهانی را اشباع کند و احتمال تشدید جنگ‌های تعرفه‌ای افزایش یابد.

تنش‌های فرازمینی

اکونومیست هشدار می‌دهد که روسیه و چین با تحریک منطقه خاکستری در شمال اروپا و دریای چین جنوبی، تعهد آمریکا به متحدان خود را آزمایش خواهند کرد. انتظار می‌رود تنش‌ها در قطب شمال، فضا، کف دریا و فضای سایبری افزایش یابد. این شرایط که کوتاه‌تر از جنگ تمام‌عیار اما فراتر از حالت عادی در دوران صلح است، احتمالا تسریع خواهد شد و رقابت میان قدرت‌های بزرگ شامل عملیات اطلاعاتی فضایی، فناوری پهپاد و حملات سایبری مبتنی بر هوش مصنوعی خواهد بود.