خسارات سنگین تاخیر برقی کردن راهآهن تهران - مشهد
در قرارداد منعقد شده سال ۹۲ برای برقیسازی راهآهن تهران- مشهد با مبلغ حدود دو میلیارد دلار (بیش از دو برابر پیشنهاد برنده ایرانی- اروپایی مناقصه سال ۸۷) بیش از ۵۰ درصد هزینه مربوط به اصلاح و ارتقای خط این مسیر برای دستیابی به سرعت ۲۰۰ کیلومتر در ساعت بود که با توجه به تاثیر افزایش سرعت ۲۰۰ کیلومتر در ساعت نسبت به سرعت ۱۶۰ کیلومتر در ساعت میتوان گفت، قطار ۱۲ واگنه با یک لکوموتیو برقی ۶ مگاوات با حداکثر سرعت ۲۰۰ کیلومتر در ساعت مسیر تهران مشهد را نسبت به قطاری با همان مشخصات ولی سرعت حداکثر ۱۶۰ کیلومتر در ساعت فقط ۲۳ دقیقه زودتر میرساند. در نتیجه میتوان از انجام آن صرفنظر کرد و پس از برقیشدن مسیر، خط را با هدف سرعت ۲۵۰ کیلومتر در ساعت اصلاح کرد.
قطار ۱۲ واگنه با یک لکوموتیو برقی ۶ مگاوات با حداکثر سرعت ۲۰۰ کیلومتر در ساعت مسیر تهران- مشهد را نسبت به قطاری با همان مشخصات ولی سرعت حداکثر ۱۶۰ کیلومتر در ساعت فقط ۲۳ دقیقه زودتر میرساند. با توجه به محدودیت شدید منابع مالی، ارزی و انصراف تامینکننده چینی در سال گذشته و از سوی دیگر تاثیر بسیار بالاتر برقیکردن مسیر در کاهش زمان سیر در مقایسه با اصلاح مسیر و همچنین برای جلوگیری از تکرار تاخیر طولانی این پروژه ملی پیشنهاد میشود اصلاح خط در مرحله نخست از اسکوپ پروژه برقی کردن مسیر خارج و پس از برقی شدن در صورت تاکید و امکان تامین منابع مالی، خط با هدف سرعت ۲۵۰ کیلومتر در ساعت (برای قطارهای خودکشش آتی) اصلاح شود. نتایج ۷ گانه برقیکردن راهآهن تهران- مشهد به شرح زیر است:
۱) هزینه خرید ناوگان و برقیکردن شبکه
تعداد مسافر حمل شده مسیر تهران- مشهد در سال ۱۳۹۷ به بیش از ۱۴ میلیون نفر بالغ شد، از اینرو برای ۲۰ میلیون مسافر، هزینه ناوگان دو روش (برقی و دیزلی) با فرض واگنهای یکسان مسافری به ۹۲۲ میلیون یورو بالغ خواهد شد. چنانچه ظرفیت موردنظر به ۱۴ میلیون مسافر محدود شود، سرمایهگذاری برقی حدود ۵۰۰ میلیون یورو از نوع دیزلی کمتر خواهد شد. اگر تاثیر سرعت بر تبدیل واگن کوپهای به اتوبوسی مورد توجه قرار گیرد، مجموع هزینههای احداث و ناوگان برقی از ۲۰۰ میلیون یورو کمتر خواهد شد و صرفهجویی به ۱۱۲۲ میلیون یورو برای ۲۰ میلیون مسافر خواهد رسید.
۲) هزینه نگهداری ناوگان و شبکه
هزینه نگهداری لکوموتیو برقی کمتر از نصف نوع دیزلی بوده و از اینرو برای ۲۰ میلیون نفر مسافر، هزینه دیزلی ۴۴ میلیون یورو و برقی ۵ میلیون یورو خواهد شد. بدین ترتیب هزینه نگهداری ناوگان دیزلی ۸۰ میلیون یورو در سال و هزینه نگهداری ناوگان و خط برقی ۳۱ میلیون یورو خواهد شد. در اینجا هزینه نگهداری واگن مسافری محاسبه نشده است.
۳) قابلیت بومیسازی
یکی از مهمترین وابستگیهای ساخت لکوموتیوهای دیزلی موتورهای دیزل است که متاسفانه در چند دهه گذشته با وجود تلاشهایی برای ساخت قطعات در راهآهن، هنوز گام موثری برای ساخت موتور دیزل برداشته نشده است. در صورتی که یکی از ویژگیهای لکوموتیو برقی، سهولت بومیسازی و خودکفایی بالاتر است که نهتنها در مرحله ساخت بلکه در مرحله نگهداری نیز سبب کاهش هزینه و وابستگیها میشود.
۴) صرفهجویی سوخت
براساس شبیهسازی انجام شده، مصرف سوخت هر زوج لکوموتیو دیزل به ازای هر سفر در این مسیر حدود ۷هزار لیتر بوده و از اینرو با محاسبه تردد روزانه ۱۰۰ قطار در مسیر رفت و برگشت، مصرف روزانه به ۷۰۰ هزار لیتر و مصرف سالانه به ۲۵۶ میلیون لیتر بالغ میشود. با در نظر گرفتن قیمت هر لیتر گازوئیل ۶۰ سنت، صرفهجویی سالانه به ۱۵۳ میلیون یورو بالغ میشد. چنانچه صرفهجویی سوخت خودروها و ناوگان جادهای منظور شود این رقم افزایش بیشتری خواهد داشت.
۵) کاهش تلفات جادهای
براساس آمار پلیس راهور، طی سالهای ۸۲ تا ۸۵ در این مسیر بیش از ۷۰۰ نفر جان خود را تصادفات جادهای از دست دادهاند که با محاسبه کاهش تعداد تلفات (فرض کاهش تلفات سالانه به ۵۰۰نفر) میتوان به نصف شدن این تعداد با ارائه خدمات سریعتر و بیشتر راهآهن برقی در این مسیر امیدوار بود.
۶) گامهای کمهزینه با ریسک پایین
برای راهاندازی قطارهای برقی نیازی به اصلاح مسیر نیست و قطارهای برقی (لکوموتیو و واگن) با سرعت ۱۶۰ کیلومتر در ساعت به زمان سیر کمتر از هفت ساعت و امکان رفت و برگشت روزانه خواهند رسید و بهتدریج سرعت خط و ناوگان را میتوان به حدود ۲۵۰ کیلومتر در ساعت ارتقا داد. در نهایت با تامین ناوگان خودکشش با سرعت سیر ۲۵۰ کیلومتر در ساعت، اگر زمان سیر به حدود ۵ ساعت برسد یک قطار میتواند در یک روز مسیر تهران مشهد را ۳بار طی کند.
۷) امکان احداث راهآهن سریع با سرعت ۳۵۰ کیلومتر در ساعت
در اسناد مناقصه برقیکردن با استفاده از تجربه راهآهن سریعالسیر پاریس، مارسی و... احداث مرحلهای راهآهن سریعالسیر با سرعت ۳۵۰ کیلومتر در ساعت پیشبینی شده و میتوان فاز یک آن را پس از برقی کردن در صورت نیاز با الگوی فوق اجرا کرد. این الگو، ریسک این پروژه بزرگ را کاهش داده و احتمال تکرار تجربه پروژههای بزرگ را به حداقل میرساند.