آنچه بانک مرکزی اروپا نیاز دارد
بهعنوان یک عضو شاغل در حرفه اقتصاد، انتظار این است که به کسانی بپیوندم که نداشتن مدرک دکترای لاگارد را یک عیب بشمارم. هیچ شکی وجود ندارد که آموزش فنی کمک میکند. با توسعه بازارهای مالی با تکنولوژی بالا، هدایت سیاست پولی بهطور فزایندهای پیچیده شدهاست.
تجربههای گذشته راهنمایی کمی را برای تنظیم کردن سیاست پولی در امروز مهیا میکنند. با توجه به کاهش بیسابقه نرخهای بهره حقیقی، بانکداران مرکزی به احتمال زیاد، خود را در جایی مییابند که دیگر سیاستهای پولی مرسوم، ناتوان هستند. این به این معنی است که آنها باید مکانیزمهای جایگزینی(سیگنالدهی و توازن پرتفو) را درک کنند که از طریق آنها، سیاستهای غیرمرسوم کار میکنند.
اما در حالی که داشتن یک رئیس با آموزش تخصصی بهعنوان یک اقتصاددان پولی به بانک مرکزی اروپا منفعت میرساند، آیا داشتن چنین تحصیلاتی ضروری است؟ در تعیین «جروم پاول» بهعنوان رئیس فدرال رزرو، که بهطور مشابهی دکترای اقتصاد ندارد، دونالد ترامپ چنین فکرهایی نکرده بود.(اگرچه تذکرات اخیر ترامپ نشان میدهد که او از انتخاب پاول پشیمان است.) پیش از دراگی در بانک مرکزی اروپا نیز «جان کلود تریچت»، از داشتن یک مدرک دکترا در اقتصاد بیبهره بود. با این حال داشتن مدرک عالی در علوم سیاسی و مدیریت دولتی، مانع از تبدیل شدن او به یک بانکدار مرکزی موثر نشد. لاگارد بهعنوان رئیس بانک مرکزی اروپا، یک اقتصاددان برجسته به نام فیلیپ لین، که سابقا در بانک ایرلند بوده در کنار یک کادر مجرب و بااستعداد، در اختیار خواهد داشت. اگر لاگارد برای این شغل تایید شود، باید بر آنها تکیه سنگینی کند.
ارسال نظر