دمنوش یا یخنوش؟
دانته
یوسف آباد
دانته رو از اونجایی یادمه که یه بار با یکی از دوستان اینجا قرار گذاشتیم و رفتیم ایستادیم دم در آسانسور، یک ربع ایستادیم و دیدیم هر دو آسانسورها خرابه.
یک نفر هم رسیدگی نمیکرد به آسانسور! کافه هم طبقه ۶ بود و اصلا نمیشد گفت پیاده قابل رفتنه.
به قدری از بیتوجهی همه عصبی شده بودم که کم مونده بود گریه کنم!
ول کردم رفتم بیرون و به خیال خودم باهاشون قهر کردم! حالا انگار که چقدر هم برای اونا مهم بود!
دوباره اینجا دعوت شدم و با اخم رفتم؛ گفتم حالا میرم بالا و میبینم یه چیز دیگهاش ایراد داره.
آسانسور سالم بود و رفتیم بالا و بعد کلی ذوقزده شدم!
رسما یه روف گاردن حسابی بود! خیلی شیک و دلباز و بزرگ بود. از اون بالا شهر خیلی قشنگ به نظر میاومد (الکی!).
نشستیم و اومدم جابهجا بشم دیدم وای! صندلی به شکل اساسی لق میزنه!
یعنی یهکم دقت نمیکردم از وسط دو نصف میشد! چایی آویشن سفارش دادیم به مهماندار شارپ و خوشرو و مقداری ریلکس با مشتری! و خیلی زود هم برامون آوردن. خیلی سرد و بیمزه بود واقعا! از فرنچ ریختیم تو فنجون و تا اومدیم برداریم دیدیم یخ کرده!
خدایی درست نیست! دیگه دمنوش آویشن چی هست که سرد و بیمزه هم بدیم به مشتری و به روی خودمون هم نیاریم؟
ما هم اتفاقی برامون افتاد که کیفمون رفت و حوصله نداشتیم بریم اعتراض کنیم وگرنه خوب جای اعتراض داشت.
ارسال نظر