سفرنامه یکروزه به قم
از گنبد سبز تا مسجد عتیق
یادگاری از قرن هشتم
سوار ماشین شدیم و برای دیدن جاذبهای بهنام «گنبد سبز» بهراه افتادیم؛ جاذبهای که درواقع سه مقبره بهجا مانده از قرن هشتم هستند و هر کدام با معماری شگفتانگیز بخشی از تاریخ قم را روایت میکنند. کمی بعد به مقبرهها رسیدیم. یک باغ کوچک با دو گنبد سبز رک (نوک تیز) و یک بنا که گنبدی ساده داشت روبهرویمان قرار گرفتند. برای تزئین داخل هر کدام از مقبرهها تزئینات جداگانه و متنوعی کار شده بود. در یکی از رنگهای قرمز استفاده کرده بودند، یکی پر از نقشها و خطوط زیبا بود و دیگری با گچبریهای دقیق و استادانه دل از مسافرانم ربود. بیرون مقبرهها چند پایه ستون و نگارههای سنگی قرار داشت که قدمت آنها بسیار بیشتر از بناهای دیگر بود؛ اشیایی که از بخشهای دیگر قم کشف و برای حفاظت و مراقبت به محوطه باز گنبد سبز قم آورده شده بودند. حدود نیم ساعت بعد، از مقبرهها خارج شدیم تا برای صرف ناهار به یکی از خانههای قدیمی و زیبای قم برویم.
کباب قاجاری درحیاط گلکاری
با اینکه فصل بهار است اما نزدیک ظهر هوای قم به شدت گرم بود و دلم میخواست ناهارمان را در جایی خنک و پر از آرامش صرف کنیم. کمی بعد روبهروی کوچهای ایستادیم که در آن دو خانه قدیمی قرار داشتند. یک خانه مربوط به دوره صفوی و دیگری متعلق به دوران قاجار بود که هر دو برای پذیرایی از میهمانان مرمت و آمادهسازی شدهاند. وارد عمارت قاجاری شدیم. در همان بدو ورود گلدانهای نسترن، صدای فواره حوض و معماری زیبا و چشمنواز خانه همه خستگی راه را از تنمان ربود. دور تا دور حوض را صندلی چیده بودند و چند توریست اروپایی زیر سایه درختان سربهفلک کشیده طعم کباب قاجاری قم را امتحان میکردند. برای گروه ما در سردابه بزرگ، خنک و بسیار زیبای خانه که با پشتیها و فرشهای رنگارنگ برای پذیرایی از میهمانان آماده شده بود، سفره انداختند. کمی بعد در تنگهای بزرگ شیشهای، برایمان دوغ آوردند و تنور داخل حیاط شروع به کار کرد تا بتوانیم با غذاهایمان که کباب، کشک بادمجون، دلمه و کوفته بودند، نان تازه و گرم داشته باشیم. بعد از صرف ناهار و کمی استراحت برای دیدن آخرین جاذبههای سفرمان حرکت کردیم.
دو ایوان و یک گنبد
حوالی عصر، اتوبوس در ابتدای خیابانی باریک ایستاد تا با پیمودن مسیری کوتاه به دیدار «مسجد جامع عتیق قم» برویم. در مسیر پیادهروی گنبد کوچکی را دیدیم که انگار در حیاط چند خانه قرار گرفته بود. کمی که جلوتر رفتیم متوجه شدیم آنجا مقبره بابا مسافر، یکی از اصحاب امام جواد (ع) است. در مقبره بسته بود اما احتمالا در گذشته اینطور سوت و کور نبوده است.
کمی بعد به مسجد عتیق رسیدیم. کاشیکاریها، مقرنسها و ایوانهای بلند مسجد که از حدود قرن ششم قمری در آنجا جلوهگری میکنند، در برابر چشمانمان میدرخشیدند. رنگهای آبی و زرد بیش از هر رنگ دیگری در این مسجد بهکار رفته و آنرا رویایی و زیبا کرده بود. کنار حوض مسجد ایستادیم و برای مسافرانم توضیح دادم که معمار با توجه به اقلیم قم برای این مسجد دو ایوان ساخته است. بعد برایشان توضیح دادم که فن ساختن گنبد نخست در ایران آغاز و بعد به سایر نقاط جهان رفته است. گنبدهایی که گاهی دو پوسته بودهاند، در ساخت آنها از قوانین دقیق ریاضی بهره برده شده و بزرگیشان همیشه برای مدتی کلاه از سر گردشگران میاندازد.
کمی بعد از مسجد خارج شدیم و به یکی از بستنی فروشیهای بسیار قدیمی قم رفتیم. طعم بستنیها عالی بود و عصرانهای پرخاطره را برایمان رقم زد. کمی تا غروب آفتاب مانده بود که به جاده بازگشتیم و راه خانه را در پیش گرفتیم.
ارسال نظر