تفاوت در زاویه دید نسبت به واقعیات موجود
البته باید این نکته را هم در نظر داشت که معمولا در سنجشهای صورت گرفته، آنچه مطرح میشود نه آن مفهوم بنیادین سرمایه اجتماعی است که بیشتر وابسته به پایگاه اجتماعی و اقتصادی افراد بوده و بر پایه سطوح توسعهیافتگی استانها است، بلکه بیشتر مربوط به احساس و نگرش خود افراد درباره وضعیت شخصی و اجتماعی است. بنابراین خطایی که ممکن است در چنین سنجشهایی اتفاق بیفتد این است که از نتایج این پایشها مستقیما نتیجهگیری شود که سرمایه اجتماعی در فلان استان بهطور کلی ضعیف یا قوی است؛ چراکه پاسخها بیشتر وابسته به نوع نگرش شخصی افراد نسبت به وضعیت خود و سطح انتظارات آنان نسبت به زندگی شخصی و جامعه پیرامونشان است.
اما دلیل این پدیده بیشتر ناشی از تغییر ذهنیتها و تفاوت در نگرشها، انتظارات و معیارهای افراد است. این یافتهها صرفا بیانگر واقعیتهای موجود نیست، بلکه بیشتر بازگوی نوع نگاه و ذهنیت افراد نسبت به واقعیتهای موجود است. معمولا افرادی که ساکن شهرهای توسعهیافتهتر هستند، نگاهی توسعهیافتهتر نسبت به جامعه و موقعیت اقتصادی-اجتماعی خود دارند. به این معنی که ساکنان این استانها عموما سطح انتظارات بالاتری از زندگی دارند و معیارهایشان درباره زندگی متفاوت است، چراکه این افراد عموما دارای تحصیلات بیشتر و پایگاه اقتصادی بالاتری هستند.
میزان آگاهی افراد نیز میتواند افقهای زندگی را برای آنان تغییر دهد. بهطور مثال رویکرد تقدیرگرایانه افراد نسبت به هستی و زندگی باعث میشود که ساکنان شهرهای کمتر توسعهیافته با شرایط سختتر، راحتتر سازگار شوند؛ درحالیکه نگاه تقدیرگرایانه به زندگی، برای افراد ساکن در شهرهای توسعهیافته بهتدریج در حال کاهش است. این افراد تهدیدها، ابهامات و افقهای تاریک را بیشتر و واضحتر میبینند. همچنین بیشتر شرایط خود را با شهرهای دیگر دنیا مقایسه میکنند. بنابراین چیزی که معادله را برای شهرهای توسعهیافتهتر تغییر میدهد، همین تغییر نگرشها و تفاوت انتظارات است.
اما علاوه بر تغییر نگرش و تفاوت انتظارات، عوامل ویژه دیگری نیز میتوانند بر نتایج تاثیر بگذارند. تهدیدهای زیستمحیطی شهرها، وضعیت سلامتی افراد و مواردی از این قبیل میتواند وضعیت را تغییر دهد. مثلا در استانی مثل اصفهان، شرایط زیستمحیطی و سلامتی در وضعیت خطرناکی قرار دارد. اصفهانیها شاهدند که چگونه آب حیاتی شهرشان روزبهروز محدودتر و آلودگی گستردهتر میشود. امروزه سرانه مصرف دارو در سراسر ایران بالاست و در اصفهان این شرایط بسیار وخیمتر است. تعداد مبتلایان به سرطانها در استان اصفهان به خاطر تهدیدات زیستمحیطی و آلودگیهای حاصل از فعالیت مراکز صنعتی نظیر ذوبآهن، فولادمبارکه، پالایشگاه و... بسیار افزایش یافتهاست. مراکز صنعتی که روزگاری توسعهدهنده اصفهان بودند، امروز بلای جان این شهر شدهاند، منابع آبی را مینوشند و در عوض آلودگی تولید میکنند. در استانهای شمالی کشور که وضعیت توسعهیافتگی اجتماعی-اقتصادی تفاوت چندانی با استان اصفهان ندارد، شاخصهای سرمایه اجتماعی وضعیت بسیار بهتری دارند.
با وجود این نمیتوان بهصورت کلی ارتباط مستقیمی میان سطح توسعهیافتگی و شاخصهای سرمایه اجتماعی قائل شد. توسعهیافتگی فرآیندی است که اگر در روند آن چالشهایی نظیر مسائل زیستمحیطی وجود داشته باشد، میتواند تهدیدکننده باشد. اما اگر روند توسعهیافتگی به شکل فرآیندی برنامهریزیشده، مدیریتشده و کنترلشده پیش رود، اتفاقا منجر به بهبود وضعیت شاخصهای سرمایه اجتماعی میشود. متاسفانه در ایران فرآیند توسعهیافتگی بیشتر روندی مشابه مورد اول را پیموده است.
ارسال نظر