شرکتهای تجاری در حال فرهنگسازی
همین مساله زمانی که صادر شده و به کشورهایی مانند ایران وارد میشود، تقریبا تبدیل به یک مفهوم تراژیک میشود. یعنی کماستعدادترین افرادی که در عرصه هنری مشغول بهکار هستند، تبدیل به افراد مرجع شده و در لباس سلبریتی در جامعه ایفای نقش میکنند. این افراد فعال در حوزه فرهنگی به دلیل فقدان حساسیت کیفی در این زمینه و با توجه خودشیفتگی موجود در این افراد، تنها میخواهند دیده شوند. بهعنوان مثال برخی هنرپیشههای دست سوم که با برخی حرکات زشت و زننده، در جامعه معروف میشوند، تنها برای اینکه دارای سرمایه و ثروت بودهاند و با برخی شرکتهای تبلیغاتی و تجاری قرارداد امضا کردهاند، میتوانند در جرگه افراد سلبریتی قرار بگیرند. تعداد این افراد به دلیل نبود همان حساسیتهای کیفی و وجود برخی اهداف مالی روزبه روز در حال افزایش است.
برخی نیز با هدفهای غیرفرهنگی، به دنبال سوژه کردن این افراد در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هستند. این نوع برخورد با موضوعات فرهنگی در کشورهایی مانند ایران که دارای پیچیدگی فرهنگی هستند، بسیار مشاهده میشود. افرادی که در زمینه هنری و فرهنگی دست چندم هستند، با این روش تبدیل به افرادی میشوند که دارای مخاطب فراوانی بوده و هر حرکت آنها در جامعه با واکنش مواجه میشود.
شاید این نوع حرکتها امروز در جامعه تاثیر زیادی نداشته باشد، اما باید به این پرسش پاسخ دهیم که این افراد بهعنوان دنبالکنندگان هنرمندان بیکیفیت در آینده با چه مسائلی روبهرو خواهند بود. ما در گذشته افرادی مانند جلال آلاحمد، دکتر شریعتی، صادق هدایت، سهراب سپهری و... را بهعنوان سلبریتی انتخاب میکردیم، امروز دچار خلأ فرهنگی هستیم؛ در صورتی که جامعه امروز با چنین افرادی نیز سروکار ندارد و تقریبا میتوان گفت آینده فرهنگ از بین رفته است.
برخی آنچه که امروز در کشور اتفاق افتاده است را صنعتیسازی فرهنگی میدانند که درست نیست. بلکه این نوع مواجهه با فرهنگ، نازلترین شکل ارائه موضوعات در قالب هنر است که امروز کشور ما دچار آن شده است. از دیگرسو، نظام فرهنگی کشور بهعنوان حرکتدهنده، به معنای کامل در تعطیلی بهسر میبرد و از ورود به مسائلی اینچنینی خودداری میکند.اگر افراد دلسوزی هم بخواهند با این پدیده مواجهه داشته باشند، افراد به اصطلاح سلبریتی به علت کثرتی که دارند، از این امر جلوگیری می کنند در نهایت هنرمندان اصلی که از کیفیت کافی در زمینه فعالیت خود برخوردارند، از میدان خارج میشوند. فرهنگ عمومی تنها در حال کنترل شده است و هیچ خوراک جدیدی به جامعه تزریق نمیشود. این ماشین در حالحاضر تنها ظاهر خوبی داشته و سوخت لازم برای حرکت را ندارد.
هنر امروز درگیر مسائل مالی شده و افرادی که با شرکتهای تجاری و تبلیغاتی قرارداد بستهاند و در تلویزیون هم برنامه دارند، توانستهاند، فرهنگ عمومی را با تغییر و تحول مواجه کنند و هنر در خدمت شرکتهای پولسازی قرار گرفته است. این نوع برخورد با فرهنگ و هنر، تصویری غمناک و اسفبار در مقابل دیده مخاطبان قرار میدهد.
ارسال نظر