از لحاظ داخلی، رشد و انفجار عواید نفت و ورود متراکم اعتبارات و سرمایه خارجی به داخل کشور در پی این عواید و به امید کسب آن، به متورم شدن ارزش تجارت خارجی و تغییر ترکیب آن انجامید و از لحاظ خارجی افزایش ثروت مالی شاه ایران و وابستگی شاه را به کمک‌های مالی غرب کاهش و قدرتش را در منطقه افزایش داد و او را قادر ساخت که نفت، قیمت آن و درآمد حاصل از فروش آن را به‌عنوان اهرمی سیاسی به‌کار گیرد. در عین حال کشورهای خارجی (غربی وشرقی) نیز روش‌ها و سیاست‌های خود را با این تغییرات بارز در موضع سیاسی-اقتصادی شاه، تطبیق می‌دادند.

منبع: همایون کاتوزیان، محمدعلی، اقتصاد سیاسی ایران، ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، نشر مرکز، ۱۳۷۴.