شعرهای پست آوانگارد

متغیر است و در تغییرات خودش از هر ایده آوانگارد و غیرآوانگاردی در هنر، رد می‌شود و رد خودش را محو می‌کند. شعری است که از خود و در خود، بازی‌های بی‌پایان زبانی می‌سازد یا به قولی، هزارتوهایی خلق می‌کند که فقط راه هستند و انگار آغاز و پایان ندارند؛ درست زمانی که در آغاز و ابتدا هستیم به پایان و انتها رسیده‌ایم و بالعکس؛ به تعبیری روی مرزی که مدام در حال محو شدن است به همه سو در حرکت‌ایم. آغازها و پایان‌ها آنقدر زیاد شده‌اند که در جریان خواندن شعر، متوجه ناپدیدی آنها می‌شویم و شک می‌کنیم که اصلا از ابتدا وجود داشته‌اند یا فقط در وانموده‌ای از آنها سرگردان شده‌ایم. حتی می‌توانیم به ناپدیدی تعامل خواندن شعر شک کنیم وقتی در هزارتویی زبانی‌ هستیم که نیست و نمی‌توانیم از آن خارج شویم چون اصلا وارد آن نشده‌ایم، در حالی که مدام داریم واردش می‌شویم و راه خروج را پیدا نمی‌کنیم. «آیا» کتاب شعری است که رویکردی «پست‌آوانگارد» دارد که متمایز از رویکرد آوانگارد، گذشته و دستاوردهای آن را انکار و ملغی نمی‌کند بلکه با احضار آنها به موقعیت «حال» و از راه تغییر؛ فرم‌سازی و برچسب زدن، هرچه را بخواهد از آن خود می‌کند. پس در جابه‌جایی حد ‌و‌مرزهای هنر لزوما خط ‌شکن و طلایه‌دار نیست، بلکه بیشتر و اساسا «متصرف» است و می‌تواند حدود، زمینه‌ها و گفتمان‌هایی را که هیچ تلقی هنری‌ای ندارند با برچسب‌زنی و تمهیدسازی، به نام خود تصرف کند و از این منظر تجربی بودن آن با تجربه زیسته‌ هنر آوانگارد متفاوت است. آوانگاردهای رادیکال مثل دادائیست‌ها، فتوریست‌ها و کانستراکتیویست‌ها می‌خواستند مرز بین هنر و زندگی را بردارند و به علت ضدیت با گذشته، سنت و ساختارهای حاکم بر فرهنگ، هنر، جامعه و سیاست، رویکرد خودشان را «ضدهنر» می‌نامیدند و خواهان نابودی وضعیت معاصری بودند که میراث گذشته بود. «پست‌آوانگارد»، هم آن میراث هنری گذشته و هم این ضدهنر خنثی شده‌ آوانگاردهای رادیکال را با تلفیق، ترکیب، التقاط و احضار به زمان حال، مصادره و تسخیر می‌کند و اساسا همه چیز را بازی می‌بیند و با تغییر قواعد بازی هر مرزی را محو می‌کند. اگر آوانگاردها با انکار و ملغی کردن خلاقیت‌های پیش از خود به دنبال خلق امر نو بودند، در عوض پست‌آوانگارد خلاقیت را در تلفیق، التقاط، ترکیب و تکثر می‌بیند.