شکافهای درون ایالتی در انتخابات کنگره
نتایج انتخابات میاندورهای به اثبات رساند شکافی که میان مناطق شهری و روستایی در انتخابات ریاست جمهوری خود را نشان داد، ادامه دارد و تشدید شده است. در حالی که جمهوریخواهان در مناطق روستایی و جنوبی و نیز جذب رایدهندگان کمسواد عملکرد بینظیری داشتهاند، دموکراتها اکثریت آرای ساکنان شهرها، اقلیتها و سفیدپوستان تحصیلکرده را به خود اختصاص دادهاند. نتایج ثبت شده در انتخابات میاندورهای درواقع حاکی از آن است که عرصه سیاست آمریکا نه بر اساس طبقه اجتماعی یا حتی ایدئولوژی بلکه بر پایه هویت، دو قطبی شده است. جامعه آمریکا اکنون به دو کمپ بزرگ تبدیل شده است، یکی موافق با ورود گسترده مهاجران و تغییر در ارزشهای سنتی نژادپرستانه و دیگری در خصومت با این باورها. ترامپ و نامزدهای حاضر در انتخابات میاندورهای تمام توان خود را بهکار بستند تا این شکاف را عمق بخشند. انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ و کمپین دونالد ترامپ که از منظر اختلافافکنی نژادی در تاریخ معاصر آمریکا کمسابقه است آمریکا را وارد نوعی جنگ سرد داخلی کرد. پیروزی ترامپ تاییدی بر این گفته است که بخش کوچکتر و محافظهکارتر آمریکا به سادگی تغییرات اجتماعی را قبول نمیکند. انتخابات اخیر این موضوع را نمایان کرد که این اختلافات حداقل تا زمانی که ترامپ در کاخ سفید است در آمریکا باقی میماند. با بررسی نتایج انتخابات مشخص شد که دموکراتها در جذب زنان سفیدپوست نسبت به مردان سفید موفقیت بیشتری داشتهاند. پایگاه خبری وکس در این باره مینویسد: دموکراتها در میان سفیدپوستانی که دارای تحصیلات دانشگاهی هستند محبوبتر از دیگر سفیدپوستها بودهاند. اما در جنوب آمریکا اوضاع به شکل دیگری رقم خورد؛ بهنحوی که آنها توانستند در میان همه اقشار سفیدپوستان به نتایج بسیار بهتری دست یابند. نظرسنجی سیانان نشان میدهد که ۹۰ درصد از سیاهپوستان، ۶۹ درصد از رایدهندگان لاتین و ۷۷ درصد از آسیاییهای مقیم آمریکا به دموکراتها رای دادهاند.ما این شکاف تنها به نژاد و تحصیلات محدود نیست بلکه عامل جغرافیایی نیز در آن دخیل است. مناطق حومه شهری که اغلب میزبان شهروندان سفیدپوست تحصیلکرده است با استناد به تاریخ همواره یکی از پایگاههای رای جمهوریخواهان بوده است. اما در سال ۲۰۱۸ به استثنای جنوب آمریکا، ساکنان حومه شهرها رای خود را به نفع دموکراتها تغییر دادند. تاثیر تاخت و تاز دموکراتها در مناطق حومه شهری با موفقیت جمهوریخواهان در روستاها خنثی شد. این نتایج در سراسر آمریکا تکرار شد به نحوی که دموکراتها توانستند در مناطق شهری و حومه آن در ایالت فلوریدا که محل سکونت سفیدپوستان و لاتینتبارهای تحصیلکرده است به موفقیت چشمگیری دست یابند. اما جمهوریخواهان نیز به پیروزیهای قابل ملاحظهای در مناطقی که دارای افراد تحصیلکرده کمتری بودند، دست یافتند که میتوان به مناطق جنوبی این ایالت اشاره کرد. این نتایج نشان میدهد که تاریخ انقضای مدل سنتی ایالتهای آبی و قرمز فرارسیده است. بر این اساس بخش اعظمی از ساکنان شهرها، سفیدپوستهای تحصیلکرده به استثنای جنوب آمریکا و اقلیتها به دموکراتها رای دادهاند و مناطق روستایی و افرادی که تحصیلات پایینتری دارند به پایگاههای جدید رای برای جمهوریخواهان بدل شدهاند. در مجلس نمایندگان اما رشد دموکراتها قابلتوجه بود و دموکراتها به ۲۲۵ و جمهوریخواهان به ۱۹۸ کرسی رسیدند. در رقابتهای فرمانداری نیز دموکراتها رشد خوبی داشتند. در این شرایط باید گفت که در بررسی آرای انتخاباتی، ترجیحات رایگیری بنابر شکافهای جنسیتی جای تعجب ندارد، اما میزان حضور زنان در این دوره از انتخابات رشد شگفتانگیزی داشته است. زنان در این دوره، دموکراتها را با قدرت راهی مجلس نمایندگان کردند و حضور آنان افزایش ۱۹ درصدی داشته است. همچنین دادههای پساانتخابات نشان میدهد که شکاف بین افراد تحصیلکرده با کمتر تحصیلکرده نیز همچنان وجود دارد. همچنین این شکافها در حوزه نژادی نیز دیده میشود. درحالیکه مردان سفیدپوست تا ۶۰ درصد به جمهوریخواهان رای دادند، در زنان این رقم به ۴۹ درصد میرسد. بر اساس گزارش نیویورکتایمز، همچنین در مجموع ۵۹ درصد از آرای زنان در این انتخابات به صندوق آبی ریخته شد، کمااینکه دو سوم از حوزههای انتخابیهای که دموکراتها توانستند از چنگ جمهوریخواهان خارج کنند، به یاری یک نامزد زن انجام شد. نامزدهای زن که برخی از آنها از اقلیتهای نژادی، مذهبی و جنسی بودند، نقش تعیینکنندهای در جلب توجه رأیدهندگان داشتند، آنهم در شرایطی که حزب جمهوریخواه و شخص رئیسجمهور به مردسالاری و شیءانگاری زنان متهم است. ترامپ با تشخیص این حربه تلاش کرد در روزهای پایانی از کسانی چون ایوانکا و سارا سندرز برای تبلیغ نامزدهای حزب جمهوریخواه بهره گیرد، اما کافی نبود، مخصوصا برای جلب نظر زنان مجرد که ۶۶درصد آنها در این انتخابات نامزد دموکرات را ترجیح دادهاند. حوزههای انتخابیهای که از اوضاع اقتصادی بهتری برخوردار بودهاند، بیشتر به نامزدهای دموکرات رأی دادند. ترامپ بسیار تلاش کرد بر موضوعات اقتصادی دست بگذارد و نوید بهبود را بدهد، اما این وعدهها رأی مناطق کمترثروتمند را جلب میکند، نه طبقه متوسط. نرخ بیکاری پایین، نرخ فقر پایین و درآمد متوسط بالا عمدتا به نفع دموکراتها عمل کرده است، در میان سیاهپوستان نیز تا ۹۰درصد به دموکراتها رای دادند که به تفکیک باید گفت تا ۸۸ درصد مردان سیاهپوست به دموکراتها رای دادند و این رقم برای زنان سیاهپوست به ۹۲ درصد میرسد.جان سایدز، استاد علوم سیاسی دانشگاه جورجواشنگتن این شکافهای پدید آمده را موجب گسترش تقابلی میداند که بهموضوعی هویتی بدل شده است.او میگوید:«عواملی که رای دهندگان را در انتخابات ۲۰۱۶ متمایز میکرد اکنون باعث شکاف بیشتر آنها شده است. از جمله این عوامل میتوان به عامل تحصیلات در میان مردان سفیدپوست و یا اختلاف سلیقهمیان شهر و روستا اشاره کرد. همه این اختلافات وابسته به دیدگاه آنها در مورد نژاد و مهاجرت است.» برای درک بهتر اینکه چرا سایدز نتایج انتخابات میاندورهای را نشانهای از اختلاف دیدگاه بر سر موضوعات نژادی و مهاجرتی میداند باید به دوران ریاست جمهوری اوباما رجعت کرد. سیاست آمریکا تا پیش از ورود اوباما نیز رنگوبوی نژادی بهخود گرفته بود. جنبشهای مدنی سیاهپوستان و اقلیتها را به سوی حمایت از دموکراتها سوق میداد و سفیدپوستان اهل جنوبنیز حمایت خود را از جمهوریخواهان دریغ نمیکردند. این دوگروه در مورد مهاجرت نیز با یکدیگر اختلافات مهمی داشتند.پیروزی اوباما در انتخابات ۲۰۰۸ کهآن را میتوان یکسمبل علنی از آمریکای در حال تغییر دانست و این موضوع بر همه آشکار بود، باعث تقویت و تعمیق همه این شکافها و اختلافات شد. در نتیجه حمایت از دموکراتها در میان سفیدپوستانی که تحصیلات دانشگاهی نداشتند کاهش یافت. در نظرسنجیهایی که موسسه پیوانجام داده است سفیدپوستان بدون تحصیلات دانشگاهی میان سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۸ بهطور مساوی به دو حزب آمریکا رای دادهاند. این در حالی است که در سال ۲۰۱۵ رای دهندگان سفیدپوستیکه دارای مدرک دبیرستان یا پایینتر بودند ۵۷ درصد به جمهوریخواهان و ۳۳ درصد به دموکراتها رای دادهاند.
ارسال نظر