بحران ناتمام بازارهای نوظهور
عامل پیدایش صف خروج از بازارهای نوظهور را میتوان به یک ساختار چهاروجهی نسبت داد که هرگز به سود بازارهای نوظهور تمام نشده است؛ تورم رو به رشد، سیاست پولی انقباضی، شاخص دلار قوی و نوسانات دامنهدار ملزومات این ترکیب هستند که اثر منفی خود را برای اقتصادهای نوظهور در ماههای اخیر نشان داده است. ثبت بدترین هفتهها از حیث قدرت ارزی (برابر دلار) در اقتصادهای نوظهور از سال ۲۰۱۶ میلادی، تاثیر مخرب این فورمولاسیون را تایید میکند. پیشبینی نرخ تورم در آمریکای لاتین (به استثنای مورد خاص ونزوئلا که با ابرتورم غیرقابل کنترل مواجه است) نیز از ۸/ ۶ درصد به بالای ۷ درصد رشد داشته است. چین، هند، فیلیپین، تایوان، تایلند، آرژانتین، برزیل، پرو، رومانی، روسیه و ترکیه در صدر کشورهای در معرض رشد تورم قرار دارند. نرخ بهره واقعی پایین در کشورهایی قابلمشاهده است که استراتژی صادراتشان بر حسب اولویت به محصولات کارخانهای تعلق دارد و صادرات کالایی کمتر در سبد آنها قرار میگیرد. چین، کرهجنوبی، مکزیک و اکثر کشورهای اروپای شرقی، کشورهایی هستند که نرخ بهره کمتری نسبت به سایر اقتصادهای نوظهور دارند. بهنظر میرسد هرچه کشورها به سمت مبارزه با تورم پیشروی میکنند، نرخ بهره آنها رشد بیشتری ثبت میکند. برخی از بانکهای مرکزی برای پیشگیری از بروز فضای تورمی در کشور، افزایش نرخ بهره را پس از یک دوره بلندمدت انبساطی آغاز کردهاند. اقتصادهای نوظهور از یکسو با خطرات تورمی و خروج سرمایه دستوپنجه نرم میکنند و از طرف دیگر ناچار به افزایش نرخ بهره هستند. این روند میتواند رشد اقتصادی آنها را کندتر از پیشبینیها ثبت کند.
ارسال نظر