تحولات تهران از عصر ناصری تاکنون
این در حالی است که اهمیت کنش متقابل عملکردها و مسائل بین مقیاسهای مختلف جزو اصول مورد تاکید در نگرشهای نوین برنامهریزی شهری است. ظهور ادبیات علمی درخصوص مناطق شهری چند هستهای که تاکید بر همکاری بین شهرهای بزرگ در یک مقیاس جغرافیایی گسترده و همجوار را دارد از نشانههای اهمیت پیوند کلانشهرها با شهرها و محیط اطراف است. اهمیت این موضوع در قالب طرحهایی از جمله «طرح مجموعه شهری تهران» و مطالعات اخیر وزارت راه و شهرسازی در زمینه مطالعات «ساماندهی منطقه شهری تهران-کرج» و طرحهای آمایش سرزمینی دو استان نمودی از این نوع نگرش هستند. در عین حال باید در نظر گرفت «تهران در حدود ۲۲۷ سال به عنوان پایتخت کشور نقش آفرینی کرده و بنا به جایگاهی که در تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور داشته، تحولات و مسائل آن در ارتباط چندوجهی و پیچیده آن با زمینهها و فرآیندهای محلی، منطقهای، ملی و فراملی قابل توصیف، بررسی تحلیل و تبیین هستند. ساختار قشربندی اجتماعی تهران و نیز سکونتگزینی اقشار مختلف اجتماعی در گستره جغرافیایی این شهر از جمله مواردی است که در ارتباط با تحولات اجتماعی-فضایی معاصر کشور دگرگون شده است.» از این رو تهران امروز نمود، بازتاب و پیامد الگوی توسعه نامتوازن و قطبی شده کشوری در دهه گذشته است به طوریکه امروزه تهران به کلانشهرترین شهر کشور تبدیل شده و شهر دوم به لحاظ جمعیتی از تهران بیش از دو برابر فاصله دارد. بنابراین تحولات و آینده کلانشهر تهران را بدون توجه به سرزمین و محیط پیرامون آن نمیتوان درک کرد و برای آن برنامهریزی پاسخگو داشت. استان تهران به تنهایی بیش از ۱۷ درصد جمعیت کشور را در خود جای داده است که اکثریت سکونتگاههای استان بهطور مستقیم و غیرمستقیم در تعامل کارکردی و عملکردی بوده و تهران را تحت تاثیر قرار میدهد. آمارها به خوبی رشد قطبی تهران را در دهههای گذشته نشان میدهد هرچند در گذر زمان از رشد جمعیت و مهاجرت کاسته شده و در عین حال درصد سهم جمعیت شهر تهران نسبت به کل کشور افت نیز داشته است، ولی قدر مطلق جمعیت تهران افزایش چشمگیری داشته است و از حدود ۲ میلیون نفر در سال ۴۵ به ۵/ ۸ میلیون نفر در سال ۹۵ رسیده است.
ارسال نظر