فرسایش سرمایه اجتماعی
در کنار نگرانی و نارضایتی از مسائلی همچون افزایش آلودگی هوا، ترافیک، حمل و نقل عمومی و بیقاعدگی ساخت و ساز، یکی از مهمترین مسائلی که مردم شهر تهران نسبت به گسترش آن در میان ساکنان ابراز نگرانی کردهاند، افزایش بیتفاوتی مردم نسبت به یکدیگر است. نتایج نظرسنجی انجام شده از سوی شهرداری تهران نشان میدهد: عموم شهروندان معتقدند در حال حاضر با یک جامعه بیتفاوت و غیر منسجم روبه رو هستیم. جامعهای که در مقابل مشکلات دیگران بیتفاوت است و هیچ دستگیری نمیتوان از آنان انتظار داشت.
این در حالی است که مشارکت اجتماعی، متضمن انواع کنشهای فردی و جمعی در جهت دخالت در تعیین سرنوشت خود و جامعه و تاثیرگذاری بر فرآیندهای گوناگون در حوزه امور عمومی است و بیتفاوتی نسبت به این امر، نشانگر انسان و جامعهای است که یا با مسالهای اجتماعی مواجه است یا تکامل و توسعه لازم را نیافته است. انسان به مقتضای اجتماعی بودن خود و پیوندجویی در گروههای اجتماعی، بدون حضور فعال در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ...، جایگاه و مسوولیت و کارکرد خود را نمییابد. کنش همگانی، عملی است در مقابل بیتفاوتی اجتماعی- سیاسی که فضای جامعه را به سوی نوعی انفعال و پذیرندگی صرف میکشاند. آنچه غالبا با تعبیر «متافیزیک حضور» در ادبیات علوم اجتماعی و سیاسی از آن یاد میشود، به معنای وضعیتی است که در آن فرد بهدلیل رشد و تعالی آگاهی، حضور خود را در عرصههای اجتماعی با کنشورزی فکری و عملی نشان دهد و حتی بهرغم جهتگیری اکثریتی، توان نه گفتن را به مثابه یک حق داشته باشد. در نقطه مقابل، اصطلاح «اکثریت خاموش» اشاره به مردمی دارد که نسبت به مسائل جامعه خود بیتفاوت و بیاعتنا هستند. در واقع از جمله مهمترین شروط تحقق مطالبات مردم در جامعه، محتوایی از غنای فرهنگ عمومی است که در آن انفعال و بیتفاوتی، به مشارکت و سهیم شدن در سرنوشت خود به مثابه یک ارزش و باور اجتماعی- سیاسی تبدیل شده باشد. با نگاهی به این موضوع در صفحه باشگاه اقتصاددانان امروز این سوال را پیش روی صاحبنظران و کارشناسان قرار دادهایم که اساسا علت افزایش بیاعتنایی پایتختنشینان نسبت به یکدیگر چیست؟ ریشه پیدایش این پدیده در چه عواملی قابل جستوجو است؟ و نهایتا آنکه این مساله چه تاثیری در به نتیجه نرسیدن برنامهریزیهای شهری و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان دارد؟
ارسال نظر