پرده اول
اهمیت برجام از منظر اروپا
نکته دیگر به مباحث امنیتی مربوط میشود؛ اتحادیه اروپا نگران تکرار حوادث تلخی مانند جنگ عراق، جنگ سوریه و جنگ لیبی است؛ چراکه اتحادیه اروپا در مقایسه با ایالاتمتحده آمریکا به ایران و منطقه غرب آسیا نزدیکتر است، احساس نگرانی بیشتری نسبت به مسائل این منطقه دارد و در پی آن است که امنیت اتحادیه و امنیت قاره اروپا به خطر نیفتد. مورد سوم مباحث اقتصادی و تجاری را شامل میشود؛ بعد از اجرای برجام، سطح مناسبات تجاری ایران و اتحادیه اروپا به شدت افزایش پیدا کرده و گفته میشود ۱۶ میلیارد دلار سرمایهگذاری یا قرارداد برای سرمایهگذاری وجود دارد؛ درحالیکه ایالاتمتحده آمریکا اصولا در بازار مصرف و اقتصاد ایران نقشی ندارد. بنابراین اعمال تحریم و قطع این مناسبات نمیتواند به ایالاتمتحده لطمه بزند درحالیکه به اتحادیه اروپا ضربات سنگینی وارد میکند. از این نظر برای اتحادیه اروپا حفظ برجام حائز اهمیت است.
اکنون پرسش این است که آیا اتحادیه اروپا توان ایستادگی را در برابر بازگشت تحریمها خواهد داشت یا خیر؟ ارزیابیها حاکی از آن است که گرچه عزم جدی و اراده قوی میان نهاد اتحادیه اروپا و دولتها بهویژه دولتهایی مانند بریتانیا، فرانسه و آلمان که طرف مذاکراتی برجام بودند در حفظ برجام وجود دارد اما بخش خصوصی و شرکتهای بزرگ اروپایی که همزمان قراردادهای کلانی با طرف آمریکایی دارند و از گردش نظام مالی مبتنی بر دلار بهرهمند میشوند، به شدت نگران هستند و احتمالا توان و اراده ایستادگی در برابر تحریمهای آمریکا را ندارند. البته هنوز مشخص نیست که تهدیدهای دولت دونالد ترامپ مبنی بر اعمال تحریمها علیه شرکتهای طرف مذاکراتی با ایران جنبه عملی پیدا خواهد کرد یا در نهایت بهدلیل نگرانی از تنش در روابط فراآتلانتیکی، دولت واشنگتن مسیری را طی میکند که پیش از این دولت بیل کلینتون در اواخر قرن گذشته طی کرد و معافیتهایی را برای تحریمهای معروف به قانون داماتو در نظر گرفت.
از این جهت نمیتوان ارزیابی مشخصی کرد که آیا مقاومت اروپا استمرار خواهد داشت یا در نهایت بهرغم میل باطنی و باوجود وعدههای مطرح شده و بیانیههای قاطعانه اتحادیه اروپا و برخی از کشورهای اروپایی در نهایت آنها نتوانند از برجام حراست و حفاظت کنند. در چنین وضعیتی ایالاتمتحده آمریکا امیدوار است که ایران تنها دو مسیر پیش روی خود داشته باشد یعنی یا جنگ را انتخاب کند یا صلح را. جنگ به این معنی که ایران در پی ناامید شدن از مقاومت اروپا چارهای جز ازسرگیری فعالیتهای هستهای خود نداشته باشد و این بهانهای شود تا هم تمام تحریمها برگردد و هم ایران دوباره ذیل منشور هفت سازمان ملل متحد قرار بگیرد. در این صورت زمینه برای اقدام نظامی محدود علیه ایران مهیا خواهد شد. گزینه دیگر اینکه شرایط اقتصادی به قدری دشوار شود که ادامه مقاومت را از ایران سلب کند و تهران حاضر به پذیرش شروط آمریکا شود. درواقع باید بپذیریم که آمریکاییها همچنان قصد دارند که یک چماق بزرگ و یک هویج کوچک را در برابر ایران داشته باشند و بنابراین باب گفتوگو و مذاکره را با ایران نبستهاند.
ارسال نظر