خودزنی استراتژیک ترامپ در برجام
حسن روحانی رئیسجمهور ایران در پاسخ گفت که ایران به برجام متعهد میماند ضمن اینکه با سایر پنج قدرت جهانی امضاءکننده برجام مذاکره خواهد کرد و درصورت عدم تامین منافع اقتصادی ایران، غنیسازی بیشتری انجام خواهد داد. درعین حال آیتالله خامنهای، رهبر عالی ایران با ابراز تردید نسبت به اروپاییها گفتند که بدون تضمین محکم اروپا، ایران به برجام متعهد نخواهد ماند. تصمیم ترامپ، لغو برجام بهخاطر دستاورد سیاست خارجی باراک اوباما رئیسجمهوری قبل و متحدین اروپایی آمریکا بود. با لغو برجام توسط آمریکا و در صورت عدم اقدام اروپا در تامین تعهدات اقتصادی پیشبینی شده در برجام، ایران بهسمت قدرتهای رقیب سیاسی غرب همچون روسیه و چین خواهد رفت، ضمن اینکه جناحهای سیاسی داخلی ایران هم جملگی قانع خواهند شد که گفتوگو با آمریکا خاصیتی ندارد. تصمیم ترامپ در مورد خروج از برجام، ریشه درمخالفت ریشهای آمریکا با نظام سیاسی ایران بعد از انقلاب دارد زیرا که جمهوری اسلامی ایران همواره با نظم منطقهای تحت سلطه آمریکا مقابله کرده است. همه روسای جمهور آمریکا، ایران بعد از انقلاب را یک قدرت تجدیدنظرطلب در نظم موجود منطقه و مخالف حکومتهای سلطنتی مستبد متحد آمریکا تلقی کردهاند. بههمین دلیل نیز سیاست فشار حداکثری علیه ایران، استراتژی پایدار آمریکا بعد از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ باقی مانده است.
درعین حال سیاست تقابل آمریکا با ایران براساس یک درک غلط از استراتژی منطقهای ایران است، زیرا سیاست منطقهای ایران براساس بازدارندگی در مقابل حمله احتمالی آمریکا و اسرائیل، ثبات کشورهای همسایه و دفع ناامنی از مرزهای خود بوده است و بههمین دلیل هم از دولتهای مرکزی فعلی در عراق، افغانستان و سوریه حمایت کرده است. بعد از انقلاب اسلامی در ایران، همه جناحهای سیاسی داخلی بر ضرورت حفظ یک سیاست بالانس در روابط خارجی اتفاق نظرداشتهاند. آیتالله خمینی(ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران اصل نه شرقی، نه غربی را مبنای سیاست خارجی ایران قرار داد تا مبادا ایران مجددا تحت سلطه قدرت بلوک غرب و شرق، اعم از آمریکا، شوروی و یا چین قرار گیرد. این اعتقاد ریشه در این واقعیت دارد که ایرانیها از قرن نوزده به بعد گرفتار سلطه خارجی بودند.
درعین حال ایران بعد از انقلاب اسلامی در جهت رفع مشکلات با آمریکا تلاش کرد. در این راستا، بعد از پایان جنگ تحمیلی، رئیسجمهور وقت، هاشمی رفسنجانی با تسهیل آزادی گروگانهای آمریکایی و غربی در لبنان و واگذاری پروژه یک میلیارد دلاری به شرکت نفتی کونوکو اقدام کرد که رئیسجمهور بوش(پدر) مانع شد. در دوره اصلاحات نیز رئیسجمهور وقت تلاش مشابه کرد و بوش (پسر) در پاسخ حسننیت تهران در مبارزه با تروریسم در افغانستان، ایران را «محور شرارت» خواند. رئیسجمهور بعدی، محمود احمدی نژاد هم همین تلاش را کرد. او آمادگی ایران برای توقف غنیسازی ۲۰درصد در صورت تامین سوخت رآکتور تهران را اعلام کرد، کوهنوردان آمریکایی متهم به جاسوسی را آزاد کرد و از طرح گامبهگام روسیه درمورد حل بحران هستهای استقبال کرد که بسیار مشابه برجام بود. اما آمریکا با تحریم بیشتر پاسخ او را داد.
اما برجام برای ایران یک آزمایش دیگر بود تا آمادگی آمریکا برای بهبود روابط با ایران را امتحان کند. ترامپ با خروج خود از برجام در حقیقت به ایران گفت که تعامل دو کشور ممکن نیست. این موضع ترامپ تایید موضع سیاستمدارانی است که در ایران سالها مخالف مذاکره با آمریکا بودند. زیرا واشنگتن اساسا مخالف استقلال سیاسی، اقتصادی و امنیتی ایران بوده و بهدنبال تغییر رژیم در ایران است و لذا حسن نیت ایران برای آمریکا اهمیتی ندارد. درحقیقت خصومتهای دیرینه آمریکا و بهویژه ترامپ موجب شد که رهبر ایران، آیتالله خامنهای اخیرا در تعیین اولویتهای سیاست خارجی ایران، روابط با شرق را بر روابط با غرب ارجح بدانند. در این راستا ایران قراردادهای بزرگی با روسیه و چین امضا کرده است. بهنظر میرسد در صورت قصور اروپاییها در تامین منافع اقتصادی ایران از برجام، ایران دیگر وقعی به روابط با غرب نگذارد. همکاری جاری ایران و روسیه میتواند مدلی برای گسترش همکاریهای دو کشور در مواجهه با سایر بحرانهای منطقهای شود. به موازات تشدید اختلافات روسیه با آمریکا، روسیه به یک بازیگر کلیدی در منطقه تبدیل شده است. موفقیتهای روسیه در سوریه، بدون همکاری ایران میسر نبود همانطور که موفقیتهای عراق در مبارزه با داعش، بدون همکاری ایران ممکن نبود. روسیه در شورای امنیت قطعنامه ضدایرانی غرب در مورد یمن را وتو کرد. دو کشور درمسیر تقویت همکاریهای نظامی و امنیتی نه تنها در سوریه بلکه در کل منطقه در حرکت هستند؛ بهگونهایکه ممکن است ایران درمورد بحران سوریه، باز هم تسهیلات لازم برای سوختگیری هواپیماهای نظامی روسیه را فراهم کرده و همکاریهای مشترک با مسکو را در این مورد افزایش دهد.
سیاست جدید واشنگتن تاثیر منفی زیادی در ثبات منطقهای و بینالمللی خواهد داشت؛ چون شانس هرگونه همکاری ایران و آمریکا در منطقه را از بین میبرد. سیاستهای آمریکا در چند دهه گذشته، همچون حملات نظامی به عراق، افغانستان و لیبی و حمایت از تجاوز نظامی عربستان به یمن، یکی از مهمترین عوامل ریشهای بیثباتیها و بحرانهای امروز خاورمیانه است. برجام این شانس را بهوجود آورده بود که دو کشور بتوانند در مورد حل این بحرانها همکاری کنند. بعد از برجام، ایران به مذاکرات بینالمللی صلح سوریه دعوت شد که برای اولین بار جامعه جهانی توانست به اصول کلیدی حل بحران سوریه دست یافته و درگیریها در بخشهایی از سوریه کاهش یافت. ایران نقش برجستهای درمبارزه با داعش در سوریه و عراق ایفا کرده است. ترامپ با ترک برجام و اتخاذ سیاست مقابله با ایران در منطقه، در حقیقت، هم موجب تقویت داعش خواهد شد و هم شانس حل بحرانهای منطقه مثل سوریه را کاهش خواهد داد. سیاست ضدایرانی ترامپ یک خودزنی استراتژیک برای آمریکاست. با این سیاست، آمریکا مجبور به تقویت حضور خود در منطقهای میشود که ایران در دفع تهدیدهای استراتژیک آن، نقش کلیدی ایفا میکند و بدون حضور ایران نیز حل مشکلات همچون بحرانهای سوریه، یمن، عراق و افغانستان ممکن نیست. متحدان منطقهای ایران در عراق، لبنان، افغانستان، فلسطین و یمن که از مشروعیتها و مقبولیتهای گسترده مردمی نیز برخوردارند، تلاشهای ضدایرانی آمریکا در منطقه را برنمیتابند؛ ضمن اینکه بسیاری از مسیحیان این کشورها هم به ایران علاقهمند هستند.
ارسال نظر