پیوند خونین جنگ و تجارت

55 copy

زمانی‌که جنگ ممکن است به‌دلیل وجود اطلاعات نامتقارن رخ دهد، احتمال تشدید آن برای کشورهایی که تجارت دوجانبه‌‌‌‌‌تری دارند، کمتر است، زیرا هزینه فرصت مرتبط با از دست‌دادن منافع تجاری بالا می‌رود، با این‌حال کشورهایی که به تجارت‌جهانی بازتر و تعداد شرکای زیاد با عمق راهبردی کم روی‌آورده‌‌‌‌‌اند، احتمال جنگ بالاتری دارند زیرا بازبودن تجارت چندجانبه وابستگی دوجانبه هر جفت کشور معین را کاهش داده و هزینه درگیری دوجانبه را کاهش می‌دهد. اثر طبیعی تجارت، ایجاد صلح است. دو ملتی که با هم تجارت می‌کنند، خود را متقابلا وابسته می‌کنند، زیرا اگر یکی علاقه به خرید کالا و خدمات داشته‌باشد، دیگری در فروش منفعت دارد و بر همین اساس اتحادیه‌‌‌‌‌ها نیازهای متقابل ‌یکدیگر را تامین می‌کنند؛ همین‌دلیل خوبی برای ایجاد اتحادیه اروپا بعد از پایان جنگ‌جهانی بود تا از طریق وابستگی متقابل‌تجاری از شروع درگیری نظامی جدید جلوگیری کند، اما با گذشت زمان و مشخص‌شدن ضعف کشورهای این اتحادیه و همگن نبودن آنها به لحاظ تولید و تجارت، دلیل وجودی اتحادیه اروپا زیر سوال رفته‌است و احتمال درگیری نظامی جدید در این منطقه از جهان بالاتر رفته‌است. باور به این مطلب که صلح پایدار و رفاه ملت‌ها با دوستی، انصاف، برابری و حداکثر‌درجه آزادی عمل در تجارت جهان پیوند ناگسستنی دارد، زیر سوال رفته‌است.

 جهانی‌‌‌‌‌سازی و اثرات آن بر تجارت

آیا جهانی‌شدن باعث آرامش در روابط بین‌الملل شده‌است؟ دیدگاه «لیبرال» در علوم سیاسی استدلال می‌کند که افزایش جریان‌های تجاری بین‌المللی، گسترش بازارهای آزاد و دموکراسی باید انگیزه استفاده از نیروی نظامی در روابط بین‌‌‌‌‌ دولتی را محدود کند.

این دیدگاه که تا حدی می‌تواند به مقاله کانت درباره صلح دائمی(1795) برگردد، بسیار تاثیرگذار بوده‌است؛ باید یادآور شد، هدف اصلی فرآیند ادغام تجاری اروپا، جلوگیری از کشتار و نابودی دو جنگ‌جهانی بود، بااین‌حال همان‌طوری که در شکل نشان‌داده شده‌است، در طول دوره 2001-1870، همبستگی بین بازبودن تجارت و افزایش یا کاهش درگیری‌های نظامی به‌وضوح مشخص نیست. اولین شاهد موضوع را می‌توان در پایان قرن نوزدهم یافت که دوره افزایش بازبودن تجارت و درگیری‌های نظامی متعدد بود و با جنگ‌جهانی اول به اوج خود رسید. سپس، دوره بین جنگ‌‌‌‌‌ها با فروپاشی همزمان تجارت‌جهانی و درگیری‌ها مشخص می‌شود. پس از جنگ‌جهانی دوم، تجارت‌جهانی به‌سرعت افزایش‌یافت، درحالی‌که تعداد درگیری‌ها کاهش‌یافت

(اگرچه خطر یک درگیری جهانی آشکارا زیاد بود.) شواهد روشنی وجود ندارد که در دهه‌1990، با افزایش تعداد دولت‌های مستقل و رشد چشمگیر جریانات تجاری در دنیا، درگیری‌های نظامی کاهش یا افزایش پیدا کرده‌اند.

سوالی که مطرح می‌شود،این است که؛ آیا تجارت بین‌الملل همان‌طور که در کشورهای اروپایی پیشنهاد می‌شود، صلح را ترویج می‌کند؟ چرا جهانی‌‌‌‌‌سازی که به‌عنوان آزادسازی تجارت در سطح جهانی تعبیر می‌شود، به وعده‌‌‌‌‌های خود مبنی‌بر کاهش قیمت عمل نکرده و شیوع درگیری‌های خشونت‌آمیز بین دولتی را افزایش داده‌است؟

 پاسخ نظری و تجربی به این سوال وجود دارد. از جنبه نظری، چارچوبی ایجاد می‌کنیم که در آن تشدید درگیری‌های نظامی ممکن است به دلیل شکست مذاکرات در یک بازی چانه‌‌‌‌‌زنی رخ دهد. ساختار این بازی نسبتا کلی و ساده است، مولفه‌‌‌‌‌های این بازی شامل سه مورد است؛(1) بهینه پارتو تحت‌شرایط صلح ایجاد می‌شود،(2) کشورها اطلاعات خصوصی و نهانی دارند و(3) کشورها می‌توانند هر نوع پروتکل مذاکره را انتخاب کنند. قابل‌توجه است که دو کشور با تجارت دوجانبه بیشتر، احتمال جنگ دوجانبه کمتری دارند، با این‌حال بازبودن تجارت چندجانبه نتیجه معکوس دارد؛ هر کشوری که با بقیه جهان تجارت بازتری داشته باشد، میزان وابستگی دوجانبه آن کشور کاهش می‌یابد و این منجر به افزایش احتمال جنگ دوجانبه می‌شود. یک پیش‌بینی نظری این است که جهانی‌‌‌‌‌شدن جریان‌های تجاری، ماهیت درگیری‌ها را تغییر می‌دهد. احتمال درگیری‌های جهانی را کاهش می‌دهد اما احتمال هرگونه درگیری دوجانبه بین کشورها را افزایش می‌دهد. دلیل نتیجه دوم این است که جهانی‌شدن وابستگی دوجانبه را برای هر جفت کشور کاهش می‌دهد و این انگیزه برای امتیاز‌دادن به‌منظور جلوگیری از تشدید اختلاف به یک درگیری نظامی دوجانبه را تضعیف می‌کند. این امر به‌ویژه در مورد کشورهایی که در بعد محلی با یکدیگر اختلاف دارند صادق است؛ چراکه کاهش وابستگی متقابل‌آنها به‌شدت کم می‌شود و همین امر زمینه درگیری‌های نظامی و منطقه‌ای بر سر مرزها و منابع را افزایش می‌دهد.

افزایش تجارت دوجانبه و چندجانبه اثرات متضادی بر احتمال درگیری‌های نظامی دوجانبه در دوره 2000-1950 داشته‌است، با استفاده از مجموعه داده‌هایی که توصیف بسیار دقیقی از درگیری‌های مسلحانه بین‌‌‌‌‌دولتی را در دسترس قرار می‌دهد، می‌توان نشان‌داد ارتباط دقیق و مستقیمی بین جهانی‌‌‌‌‌سازی و کاهش درگیری‌های منطقه‌ای وجود دارد و به‌نظر می‌رسد با کاهش وابستگی دوجانبه بین کشورها به‌دلیل شرکت‌‌‌‌‌ در تقسیم کار جهانی احتمال وقوع جنگ نظامی افزایش پیدا کرده‌است.

مکانیزم کار در مدل نظری بر این فرضیه استوار است که فقدان صلح تجارت را مختل می‌کند و بنابراین منافع تجاری را در معرض خطر قرار می‌دهد. تاثیر مقداری تجارت برای کشورهای نزدیک(آنهایی که فاصله دوجانبه کمتر از هزارکیلومتر دارند)، کشورهایی که احتمال درگیری در آنها بالاتر است، به طرز شگفت‌انگیزی زیاد است. تاثیر کمی فرآیند جهانی‌شدن طی 30سال‌گذشته تخمین‌زده شده؛ این موضوع با گسترش جریان‌های تجاری دوجانبه

(با تاثیر منفی بر احتمال درگیری) و جریان‌های تجاری چند‌جانبه (با تاثیر مثبت بر این احتمال) برآورد شده و مشخص شده‌است اثر خالص آن افزایش احتمال درگیری دوجانبه تا حدود 20‌درصد برای کشورهای نزدیک بوده‌است، با این‌حال برای کشورهای دورتر، تاثیر جهانی‌شدن بر روابط دوجانبه آنها بسیار ناچیز بوده‌است.

 تفاوت دیدگاه تجارتی در مکاتب فکری مختلف

مساله تاثیر تجارت بر جنگ، موضوعی قدیمی و بحث‌برانگیز درمیان دانشمندان علوم سیاسی و اقتصادی است.

از منظر نظری، بحث اصلی بین مکتب لیبرال «تجارت ترویج صلح» و مکتب نئومارکسیستی است که استدلال می‌کند، پیوندهای تجاری نامتقارن منجر به درگیری می‌شود و در مقابل متکب لیبرال مدعی است با آزادی تحرک کامل سرمایه و نیروی کار و بر اساس اصل‌مزیت نسبی، به مرور زمان تولید و اشتغال به تعادل بلندمدت می‌رسد که این خود باعث گسترش رفاه عمومی و کاهش درگیری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی می‌شود. تفاوت اصلی بین این دو موضع ناشی از دیدگاه مخالفی است که آنها در مورد امکان تقسیم سود حاصل از تجارت برای همه کشورهای درگیر دارند.

 از نقطه‌نظر تجربی، مطالعات اخیر در علوم سیاسی تاثیر تجارت دوجانبه را بر فراوانی جنگ بین هر دوکشور آزمایش می‌کند و جالب اینجاست که بسیاری رابطه منفی پیدا کرده‌اند به این معنا که با کاهش تجارت بین کشورهای نزدیک به لحاظ جغرافیایی، احتمال ورود این کشورها به یک درگیری نظامی بیشتر می‌شود. برخی دانشمندان در یک مدل نظری نشان‌داده‌اند، شرایط اثرات تجاری ممکن است تعارض بر سر منابع را تشدید کند. تضادهای داخلی بین عوامل تولید که ممکن است از طریق باز‌کردن تجارت ایجاد شود نیز مورد‌توجه پژوهشگران این حوزه قرار گرفته‌است.