سرعت بورس در کانال ۲.۱
در روز گذشته بازارهای رقیب بورس نیز در مسیر صعودی حرکت کردند. بااینحال با توجه به موقعیت خاص بورس به نظر میرسد حالا وقت آن است که بازار سهام یکی از طلاییترین ماههای خود را سپری کند. بر اساس آنچه در بازارهای موازی، بهویژه دلار آزاد و طلا، میگذرد، بهرغم سیگنالهای افزایشی در این بازارها، اما سیاستهای کنترلی در راستای کاهش انتظارات تورمی از سوی دولت چهاردهم در نهایت ترمز دو بازار مذکور را خواهد کشید؛ شرایطی که میتواند به نفع بورس رقم بخورد. البته رونق اخیر بازار سهام دلایل بنیادی نیز دارد که وضعیت کنونی را توجیه میکند. رشد ۱.۷۱درصدی شاخص در روز سهشنبه در حالی رقم خورد که نماگر اصلی به نیمه کانال۲.۱میلیون واحد رسیده است.
ارزش معاملات نیز از ۵همت عبور کرده است. هرچند رشد ارزش دادوستدهای بازار، سیگنال رونق را مخابره میکند، اما به نظر میرسد عوامل بنیادی در رشدهای چند روز اخیر دخل و تصرف داشته باشد. خبر احتمال آغاز مذاکرات و تصویب FATF بازار را قدری امیدوارتر کرده است، چرا که این اخبار مسببات رشد اقتصادی و کاهش تورم را مخابره میکند. به تبع آن، عوامل مذکور کاهش نرخ بهره نیز در نهایت به بهبود بازار و نسبت P/E خواهد انجامید. این در حالی است که واقعی شدن نرخ دلار نیما و کاهش فاصله آن با دلار آزاد میتواند موتور بازار را برای بازپسگیری سقف ۲.۵میلیونی روشن کند.
با این وجود، آنچه در نقطه مقابل، هشدارانگیز تلقی میشود این است که در هفتههای آینده ریسکهای نوظهور دیگری به بازار تحمیل شود و موجب هراس فعالان اقتصادی شود. اگرچه کارشناسان بورسی بر این باورند که ارزندگی قیمت سهام مانع از نزول قیمتها در این بازار خواهد شد. علاوه بر آن به دلیل تنوع ابزارهای گوناگون در بورس، ریسکهای احتمالی نیز میتوانند کنترلشدهتر عمل کنند. صندوقهای سرمایهگذاری طلا و صندوقهای بدون ریسک و درآمدثابتها حتی میتوانند انتظارات فعالان بازارهای رقیب را نیز برآورده کنند. اگر قرار باشد ماههای آتی سال برای بازارها جذاب و طلایی رقم بخورد قطعا بورس تهران چه در بخش سهام و چه در بخش صندوقهای کالایی در صدر بازارها قرار خواهد گرفت؛ بهویژه اینکه در هفتههای گذشته نیز مشاهده کردیم که با وجود پارامترهای منطقهای منفی، اهالی بازار سهام از کنار شوکهای واردشده بهسرعت عبور کردند.
در پاسخ به این اتفاق باید گفت از دید اکثر فعالان بازار سرمایه قیمتها در محدودههای کف قرار دارند. بنابراین واکنش به پارامترهای منفی کاملا محدود و معقولانه بوده است. به عبارت دیگر ارزندگی بازار در این مقطع مانع از حساسیت زیاد بورس به ریسکهای منطقهای شد. اگر قیمت اکثر سهام در سطوح بالا قرار داشت طبیعتا اصلاح شدیدی را مشاهده میکردیم. شاید بتوان گفت با توجه به اینکه قیمتها در این بازار پایینتر از ارزش ذاتی قرار دارند، حتی ریسکهای منطقهای آتی نیز نتوانند برای بورس «شوک نوظهور» محسوب شوند.