بازار سرمایه؛ گیج و سردرگم
از طرفی مشخص است که این نرخ باعث بالا رفتن هزینه تامین مالی شرکتها و همچنین از نظر روانی موجب بالارفتن تقاضای نرخ بهره بدون ریسک در بازار و در نتیجه افزایش هزینههای مالی بانکهای تجاری خواهد شد.
براساس بررسی انجامشده بر روی 6صندوق سرمایهگذاری بزرگ بانکی از اولین روز انتشار این گواهی سپرده که 11بهمنماه بوده، تقریبا 12همت منابع بهصورت خالص از صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت بانکی خارج شده است که میتوان گفت کلیه آن به گواهی سپرده خاص 30درصدی تبدیل شده است و خریداران این گواهی سپرده شاید بیتوجه به نرخ شکست 12درصدی یکساله این گواهی اقدام به جابهجایی سپردههای بلندمدت خود با مدت ماندگاری کوتاهتر به گواهی سپرده یکساله 30درصدی کردهاند.
اگر فرآیند ابطال سرمایهگذاران در صندوقهای سرمایهگذاری را بررسی کنیم، مدیران صندوقها برای پرداخت وجوه ابطال سرمایهگذاران در مرحله اول به سپردههای بانکی صندوقها مراجعه کرده و اقدام به بستن سپردهها میکنند. پس با در نظر گرفتن چرخه ابطال سرمایهگذاران در صندوقهای سرمایهگذاری و تامین وجوه نقد توسط مدیران صندوقها متوجه میشویم که با انتشار گواهی سپرده، نقدینگی از سایر بازارهای موازی وارد گواهی سپرده 30درصدی نشده؛ بلکه تنها وجوه بین سپردههای بانکی بلندمدت با نرخ پایینتر، صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت و گواهی سپرده بانکی 30درصدی گردش داشته است و اینگونه به نظر میرسد که با بالا رفتن نرخ ارز انتظار کارشناسان بازار سهام مبنی بر افزایش شاخص بورس و امید به خروج بازار از وضعیت ماههای گذشته خود، با همزمان شدن انتشار گواهی سپرده 30درصدی و تلاش دولت برای کاهش و کنترل نرخ ارز، محقق نشد و بازار دچار سردرگمی شد و حتی افزایش 10درصدی نرخ ارز نیز کمکی به افزایش شاخص نکرد و بازار نتوانست از واکنشهای مثبت افزایش نرخ ارز بهرهمند شود. آنچه بدیهی است مشکل فعلی بازار سهام، ریسک سیستماتیک و نبود نقدینگی به دلیل نبود اطمینان در سرمایهگذاران برای ورود به بازار سهام است.
با توجه به پایان گرفتن عرضه گواهی سپرده 30درصدی باید دید تا پایان سال، دولت چه اقدامات دیگری را در خصوص کنترل وجوه در بازارهای مالی انجام خواهد داد.