چند پرده از عوامل پیشران بازار سرمایه
مدارا به سبک بورس
ارزش معاملات خرد (سهام و حق تقدم) تنها ۳روز از سطح ۷هزار میلیارد تومان عبور کرد. اما به دلیل نبود محرک قوی برای ورود پول، مجددا این سنجه آماری عقبگرد آماری نشان داد. یکی از عواملی که در روزهای اخیر سبب افت تقاضای مفید شد، به وضعیت عوامل موثر بر وضعیت کلان بازار بازمیگردد که اکنون دچار نوعی بیتحرکی شدهاند. در حیطه نرخهای جهانی، پس از رشد متعادل ماههای اخیر و ثبات نسبی، به نظر میرسد بازار سهام از این ناحیه نیز نتواند امیدواری چندانی کسب کند؛ به ویژه اینکه در این بخش پیشرفت خاصی مشاهده نشده و از منظر کارشناسی، بازارهای موازی نقش مهمتری در وضعیت بازار سهام ایفا میکنند. به این ترتیب، تلفیق رکودی بازارهای موازی همراه با بیاعتمادی حاکم بر تالار شیشهای میتواند وضعیت ناخوشایندی رقم بزند و بر ابهامات و دشواریهای این بازار بیفزاید.
بورس اوراق بهادر تهران در جریان معاملات دومین روز از هفته با رشد ناچیز ۱۱۲واحدی همراه شد و تا ارتفاع ۲میلیون و ۱۶۱هزار واحد بالا آمد؛ این در حالی است که بورس در دو روز ماقبل آن افت چشمگیری داشت و با کاهش بیش از ۱۵هزار واحدی، تا میانه کانال ۲میلیون و ۱۵۰هزار واحدی پایین آمد. اما روند نزولی بازار تداوم نیافت و نماگر اصلی تالار شیشهای با بازگشت لاکپشتی به رنگ سبز، یکشنبه را مثبت تمام کرد. همگام با قرارگرفتن نماگر اصلی بورس در ابرکانال ۲میلیون و ۱۶۱هزار واحدی در این روز، بخت با سهامداران حقیقی یار نبود و به میزان ۶۰میلیارد تومان پول از بازار خارج شد. ضمن اینکه ارزش معاملات خرد سهام در محدوده ۵هزار و ۶میلیارد تومان از نبود انگیزه کافی برای معاملهگران حکایت میکند.
وظیفه سیاستگذار بورسی
پس از سردشدن تب اخبار مرتبط با «تجدید ارزیابیها» که از ابتدای آذرماه اتفاق افتاد، کلیت بورس تهران مجددا با فشار فروش حقیقیها روبهرو شد که منجر به عقبنشینی قیمت سهام به محدودههای پایینتر شد. به همین دلیل باید دید بازار حال که با نبود محرک قوی دست به گریبان است و از ناحیه قیمت ارز نیز حمایت مثبتی برای ورود به فضای بهتر ندارد، چگونه به استقبال زمستان خواهد رفت؟ بررسی رفتار معاملهگران نشان میدهد در هفتههای اخیر عمده توجه بازار به گروههای کوچک و بیحاشیه بوده است و روند شاخص هموزن نیز بر همین موضوع تاکید میکند. بااینحال یکی از نکات بارز در تالار شیشهای به کمحجم بودن بازار بازمیگردد که ناشی از عدماعتماد جریان پول به روند معاملات است. با توجه به اینکه کلیت بازار سهام و صنایع مختلف بارها تحتتاثیر اخبار گوناگون تغییر مسیر دادهاند، میتوان به صورت جدی دلیل «عدم نقدینگی کافی» در شرایط کنونی را به بیاعتمادی اهالی بازار سرمایه گره زد. در روزهای آینده بازار سهام وضعیت سرنوشتسازی برای جذب پول دارد.
در همین رابطه احمد اشتیاقی بیان کرد: خبردرمانی نمیتواند منجر به روند صعودی مستمر شود؛ بهویژه اینکه معمولا اخبار مثبت که شوکهای آنی در پی دارد، به صورت کلی مطرح میشود و جزئیات آن مبهم است؛ از اینرو ترمز بازار را میکشد. نمونه بارز این موضوع به اخبار تجدیدارزیابیها برمیگردد. همانطور که مشاهده کردیم این اخبار از ابهامات فراوانی برخوردار است و سهامداران از جزئیات این اخبار بیخبرند. به گفته این کارشناس، با توجه به اینکه پول جدیدی از بیرون وارد بازار نشده است، سهامداران ریسک خرید سهام در سطح بالای قیمتی را نمیپذیرند. در مورد اخبار مرتبط با تجدیدارزیابیها نیز باید به این موضوع اشاره کرد که تجدیدارزیابیها اصولا زمانبر است. در واقع مدیران شرکتهای بزرگ که قرار است تجدیدارزیابی را در دستور کار قرار دهند، با ابهاماتی از قبیل میزان سودسازی و قیمت کارشناسی مواجه هستند.
این پروسه برای رسیدن به عددی مشخص، پروسهای ۶ماهه است. اما با توجه به اینکه تجدیدارزیابی هم نمیتواند سود عملیاتی خاصی برای شرکت در بر داشته باشد، قیمت سهام را رقیق خواهد کرد و اگر افزایش سرمایهها بیش از ارزش بازار باشد، حتی میتواند قیمت سهام را به زیر ارزش ذاتی بازار سوق دهد. بنابراین این موضوع به صورت بنیادی توانایی هدایت بازار به ریل صعودی را ندارد.
او در ادامه اظهار کرد: واقعیت امر این است که خبر تجدیدارزیابیها در مسیر انتشار گزارش ۹ماهه شرکتها میتواند مانع از ریزش بیشتر بازار شود. در این میان ذکر این موضوع از اهمیت برخوردار است که با توجه به شرایط بازارهای موازی، همین که بازار منفی نباشد، جای امیدواری دارد. به نظر میرسد در هفتههای آینده در بهترین حالت بازار به سقف اردیبهشتماه خواهد رسید. در این مرحله که بازار معضل کمبود پول و وضعیت صندوقهای بازنشستگی را در پیش دارد، نباید انتظار داشت بازار وارد فاز صعودی شود. سناریوی محتمل در بورس تهران همان استراتژی محتاطانه معاملهگران خواهد بود. اما سیاستگذار در این مرحله میتواند در مباحث مرتبط با قیمتگذاری دستوری ورود پیدا کند. چانهزنی سازمان بورس برای حذف قیمتگذاری دستوری در بخش دلار، بدون شک منجر به بازگشت اعتماد ازدسترفته به بازار خواهد شد. با توجه به سیاستهای انقباضی بانک مرکزی، نحوه مدیریت نقدینگی و استراتژی بانک مرکزی برای خرید از بازار نیمایی، قطعا شرایطی فراهم میشود که مانع از ورود پول به بازار سهام خواهد شد. اما حمایت به صورت بنیادی هم میتواند به اقتصاد کشور کمک کند و هم روند بازار سرمایه را صعودی کند. حذف قیمتهای دستوری مهمترین خواسته اهالی بازار سرمایه است.