یادداشت
آغاز چرخش روند سهام
بعد از آن رئیسجمهور به دادگستری دستور بررسی میدهد تا مشخص شود چه کسی این نامه را ابلاغ کرده است. این اتفاقات یعنی در بدنه دولت ناهماهنگیهایی وجود دارد و این دست اظهارنظرات و واکنشها باعث میشود اعتماد عمومی به بازار سرمایه از بین برود و امنیت سرمایهگذاری به خطر بیفتد. از طرف دیگر مسوولان سازمان بورس تا به این لحظه واکنشی نشان ندادند و فقط یکسری از مدیران رده پایینی سازمان توییتهایی در فضای مجازی زدند و نامه رسمی در کار نبوده است. این نشان میدهد که دولت هنوز جایگاه سازمان بورس و شورای عالی بورس را به عنوان یک رکن تصمیمگیرنده برای شرکتهایی که در بورس پذیرفته شدند، سهامی عام هستند و خیل عظیمی از سهامداران را درگیر کردند به رسمیت نشناخته است.
تصمیمی برای نرخ خوراک تعداد زیادی از شرکتهای بورسی گرفته شده و سازمان بورس و حتی خود این شرکتها شفافسازی کردند که از این نامه بیخبر هستند. این موضوع با فروشهای سنگین ۱۷ اردیبهشت ماه همزمان بوده و این موضوع را در ذهن سهامدار تداعی میکند که بازار سرمایه دستوری و رانتمحور است و نتیجه تمام این اتفاقات خروج سرمایه از بورس و جذب این سرمایهها به سمت بازار موازی میشود.
بازار سرمایه از فاکتورهای مختلفی مانند نوسانات نرخ ارز، نرخ بهره بین بانکی، قیمتهای جهانی و بسیاری از فاکتورهای درونی و بیرونی دیگری اثر میگیرد و اینکه ما بخواهیم وضعیت بازار را صرفا به یک متغیر ربط دهیم به دور از انصاف است. اما نوسانات منفی بازار سرمایه بیشتر به فضای حاکم در بازارهای موازی، فضایی که پیرامون تحقق برجام شکل گرفت و اتفاقاتی که در بازار سرمایه رخ داد مانند فروش حقوقیها و... مرتبط است. جمیع این اتفاقات در نهایت باعث شد روند بازار از اردیبهشت ماه نزولی شود و این روند همچنان در بازار ادامه داشته باشد. باید توجه داشت که در شرایط نزولی نباید انتظار داشت روند به یکباره و با یک اتفاق معکوس شود. اتفاقی که اکنون افتاده نیز این است که خیلی از فعالان بازار سرمایه به نامه منتشر شده که هنوز صحت آن هم تایید نشده و از طرف شرکتها، دولت و سازمان تایید و تکذیبهای زیادی را شاهد بودیم وزن زیادی دادند و این بیشتر به دلیل مصادف شدن با بازار منفی است.
اگر بازار دو روز مثبت شود همه این نامه و مطالباتی که باید بحق در خصوص آن داشته باشند را فراموش میکنند، بنابراین این نامه میتواند نقطه عطفی باشد برای اینکه حداقل سازمان بورس یا فعالان بازار این خواسته را داشته باشند که سازمان بورس و شورای عالی بورس را در تصمیمگیریهایی که بر این بازار اثر میگذارد دخیل کنند و جایگاه این نهاد را به رسمیت بشناسند. خلاصه اینکه دولت با مقوله کسری بودجه مواجه است و از طرفی نمیخواهد اقدامی کند که به افزایش بیش از پیش تورم بینجامد. در نتیجه روی نرخ خوراک دست میگذارد. این در حالی است که بخش قابلتوجهی از شرکتهای بورسی تحتتاثیر این تصمیم قرار میگیرند و دولت رسما در حال دست درازی به سود این شرکت هاست و در صورت ادامهدار بودن این اتفاقات برای بازار سرمایه خوشایند نخواهد بود.
در مورد اینکه وضعیت بازار سرمایه در ادامه به چه صورت خواهد بود باید گفت در نگاهی علمی به بازار سرمایه متوجه میشویم که تحرکاتی در حال رخ دادن است. همواره در بدترین حالتها معمولا اتفاقات مثبت رقم میخورد و به نظر میرسد در حال حاضر نیز در حال نزدیک شدن به انتهای روند اصلاح در بازار باشیم و تحلیلگران تکنیکال و بنیادی بر این موضوع صحه میگذارند. در برهه فعلی صرفا نباید بر اساس عدد شاخص کل معامله کرد و بررسی وضعیت شرکتها در حال حاضر بسیار حیاتیتر است. رفتار معاملهگران نشان میدهد که بازار سرمایه به شاخص کل وزنی نمیدهد و منفیهایی که داریم هم متعادل است و این در حالی است که برخی از گروهها و نمادها نیز صف خرید هستند.
در نگاهی کوتاه به آمار معاملات هفته گذشته نیز درمییابیم که حدود ۱۱۳ نماد در بازار سرمایه واگراییهای مثبتی داشتند که از این تعداد حدود ۹۰ نماد روی محدودههای حمایتی اساسی خود بودند و ۶۰ نماد ظرف یک ساعت از روندهای نزولی خروج پیدا کردند و اینها میتواند نشاندهنده این باشد که در همین حوالی شاهد چرخش روند در یکسری از نمادها خواهیم بود و بعد از آن نیز این چرخش روند به کلیت بازار سرایت خواهد کرد. از نظر شاخص کل در محدوده یک میلیون و ۹۰۰هزار واحد تا ۲ میلیون و ۹۰هزار واحد محدوده حمایتی قوی داریم و در کندلهای روزانه شاخص کل نیز این موضوع را شاهدیم که بازارساز و خریداران و فروشندهها به نحوی معامله میکنند که شکسته شدن رو به پایین این محدوده را قبول ندارند. به نظر میرسد بازار سرمایه در هفته پیش رو نیز کمرمق خواهد بود و باید دید حجم و ارزش معاملات به چه صورت خواهد بود. خنثی شدن شوک منفی وارد شده به بازار زمانبراست و زمان فعلی میتواند بهترین زمان برای اصلاح سبد باشد و سهامداران باید سهامی که پتانسیل رشد در دوره صعودی بعدی را دارند شناسایی و در پرتفوی خود جایگزین کنند.
متاسفانه بازار سرمایه شرطی شده و برای رشد به دنبال خبر مثبت است. اینکه بازار سرمایه را به عوامل بیرونی مانند دلار، تورم و... پیوند دهیم دور از انصاف است چرا که بازار سرمایه خود پتانسیلهایی دارد که قابل مقایسه با فاکتورهای بیرونی نیست. اما خیلی از افراد بازار را با تورم میسنجند، حال آنکه کسب سود و بازدهی در بازارهای مالی با خرید و فروش با ملاک تورم بسیار متفاوت است. هر کالایی بعد از مدت زمانی مشمول تورم میشود. از طرفی اینکه وضعیت بازار سرمایه را به نرخ دلار ارتباط دهیم نیز منطقی نیست اما متاسفانه این اتفاق باب شده که به عوامل بیرونی وزن بیشتری از عوامل درونی داده میشود.
بنابراین در حال حاضر بازار سرمایه در انتظار خبری از جنس توافق یا عرضه مجدد خودرو در بورسکالا و... است. حجم و ارزش حال حاضر بازار نشان میدهد بازار سرمایه در انتظار یک اتفاق بیرونی است تا بتواند رشد خود را ادامه دهد. زمانی که بازار در قله یا کف قرار بگیرد حجم معاملات به صورت معکوس کم یا زیاد میشود و در حال حاضر نیز میبینیم که حجم و ارزش معاملات در حال کاهش است و این یعنی فروشندهها حاضر به فروش سهام در نرخهایی که وجود دارد نیستند. این در حالی است که نوسانات نرخ ارز نیز فاز صعودی گرفته و خیلیها این نوسانات را در رشد بعدی بازار موثر میدانند.