صندوق‌های سرمایه‌گذاری؛ توسعه‌یافته اما ناکارآ

بعد از توصیه سیاستگذاران مختلف به مردم در خصوص حضور در بازار سرمایه و البته بعد از اختصاص سهام عدالت به عموم مردم، بورس شاهد اتفاقی بود که پیش از آن تجربه نکرده بود، سیل عظیمی از سرمایه‌های حقیقی خرد و کلان روانه بازار سرمایه شد، البته این اتفاق به خودی خود بد نبود اما ورود مردم به بازاری تخصصی که معامله در آن نیازمند داشتن اطلاعات کافی از اقتصاد جهانی و اقتصاد خرد و کلان داخلی و همچنین اطلاع از وضعیت سهام و شرکت‌های مختلف است زنگ خطری را به صدا درمی‌آورد که البته صدای آن به دلایل مختلف آن روزها به گوش مسوولان بازار سرمایه و اقتصاد نرسید. در نتیجه حضور مستقیم افراد در بازار سرمایه این بازار با حباب بی‌سابقه‌ای مواجه شد و در نتیجه ورود هیجانی و خرید و فروش‌های بی‌منطق بازار شاهد یک ریزش شدید و هیجانی بود. ریزشی که بعد از گذشت بیش از سه سال آوار آن هنوز کامل از این بازار برداشته نشده است.

راه‌حل چه بود؟ آیا فقط باید سرمایه‌گذاران حرفه‌ای در بازار سرمایه ورود کنند و سایر مردم به سراغ همان بازارهای نامولد دارایی بروند یا راه بهتری هم وجود دارد؟ این راه‌حل اگر چه در آن سال‌ها به دلیل آماده نبودن زیرساخت‌ها راه‌حل مناسبی نبود اما این روزها با توسعه نسبتا معقولی که یافته بسیار حائز اهمیت است. در تمام اقتصادهای پیشرفته دنیا بازار سرمایه به عنوان یک بازار مولد از استقبال زیادی برخوردار بوده و عمق به نسبت بیشتری نیز از بازار سرمایه ایران دارد. اما چگونه؟ بخش زیادی از مردم با استفاده از ابزارهای غیرمستقیم سرمایه‌گذاری به بورس وارد می‌شوند. صندوق‌های سرمایه‌گذاری و شرکت‌های سبدگردانی در دنیا به عنوان ابزاری موفق برای حضور افراد در بورس شناخته شده‌اند. ابزاری که در ایران نیز طی سال‌های اخیر توسعه لازم را داشته اما همچنان آنطور که باید و شاید کارآمد نیست.

ناکارآ بودن این ابزارها اما ارتباطی با نحوه عملکرد آنها ندارد. بلکه در نگاهی به عملکرد این صندوق‌ها و همچنین عملکرد شرکت‌های سبدگردانی می‌بینیم که میانگین عملکرد مثبت‌تری از میانگین عملکرد شاخص کل بورس به ثبت رساندند. آنچه به عقیده تحلیلگران باعث شده ابزارهای سرمایه‌گذاری غیرمستقیم در بورس آنطور که باید کارآمد نباشند مساله ریسک‌هایی است که قانون‌گذار به تولید، صنعت و همچنین بورس به عنوان آینه تمام‌نمایی از حضور شرکت‌های تولیدی، صنعتی، واردکننده و همچنین صادرکننده تحمیل می‌کند. در اقتصادی که حامی تولید و صنعت نیست، متغیرهای سیاسی و اقتصادی غیرمنطقی تغییر می‌کند و اقتصاد پیش‌بینی‌پذیر نیست، بازار سرمایه نمی‌تواند به عمق لازم دست پیدا کند. در بازاری کم‌عمق ابزارهای سرمایه‌گذاری غیرمستقیم چگونه می‌توانند ظهور و بروز یابند و کارآ باشند؟

قدم اول، ثبات قوانین

نصیرزاده

سلمان نصیرزاده، تحلیلگر بازار سرمایه، در این خصوص گفت: صندوق سرمایه‌گذاری ابزار مناسبی است. اینکه فرهنگ سرمایه‌گذاری غیرمستقیم را به مردم القا کنیم نیز اتفاق بسیار مهمی است. به این حوزه باید نگاه کلانی داشت. در حال حاضر نگاه مردم به سرمایه‌گذاری بیشتر سنتی است و عموم نگاه خیلی مثبتی به بازار سهام به عنوان یک سرمایه‌گذاری بلندمدت ندارند. این در حالی است که در دوره‌های زمانی مختلف بازار سهام بازده بهتر و قابل‌رقابتی نسبت به سایر بازارها داشته است. اما امنیت سرمایه‌گذاری در بورس باید افزایش یابد.  مداخلات در این بازار باید حداقلی باشد و متغیرهای درون‌زا و برون‌زای موثر بر بازار سهام به ثبات برسند تا سرمایه‌گذاران جدید میل داشته باشند که با دید بلند‌مدت و نه مقطعی، بخش از نقدینگی خود را وارد بازار سرمایه کنند. این دیدی است که باید حاکمیت نسبت به بازار سرمایه و نقش این بازار در هدایت نقدینگی داشته باشد.

وی ادامه داد: پس در وهله اول برای اینکه بخواهیم ارتباط را در نهایت به عموم جامعه منتقل کنیم باید سیاستگذار نگاه ویژه و مثبتی به بازار سرمایه داشته باشد. وقتی نگاه سیاستگذار به بازار سرمایه مثبت باشد یعنی نگاه به بخش تولید مثبت است و دولت تصمیم به حمایت از تولید دارد و با تصمیم‌های باثباتی که می‌گیرد باعث می‌شود تولیدکننده و سرمایه‌گذارانی که در حوزه تولید و صنعت فعالیت مستمری دارند با اعتماد قابل‌توجه به کار خود ادامه دهند. ولی متاسفانه در حال حاضر این دید وجود ندارد و در نگاهی به کلان تا خرد اقتصاد می‌بینیم که عدم وجود دیدگاه موثر در حوزه تولید و سرمایه‌گذاری‌های مولد به بدنه جامعه هم رسوخ می‌کند و نقدینگی که سالانه بیش از 30درصد نیز به آن اضافه می‌شود وارد حوزه تولید نمی‌شود. در نهایت بازار سرمایه بازاری است که ذی‌نفعان زیادی نسبت به سطح جامعه و سرمایه‌گذاری‌های سایر حوزه‌ها ندارد و سرانه بسیار حداقلی نسبت به سرریز نقدینگی در سایر حوزه‌ها دارد.

این تحلیلگر بازار سرمایه گفت: سیاستگذار در قدم اول در این خصوص مقصر است چون ثبات از متغیرهای اصلی تصمیم‌گیری است، اقتصاد باید قابل‌پیش‌بینی باشد، این قابل پیش‌بینی بودن در حوزه تولید نمود پیدا می‌کند ولی متاسفانه این موضوع وجود ندارد و نمی‌توان این موضوع بسیار اثرگذار را کتمان کرد. اما به هر حال تنوع بخشیدن به ابزارهای مالی می‌تواند کمک‌کننده باشد. تفاوتی که در ماه‌های اخیر می‌بینیم نیز این است که نگاه مثبت‌تری به سرمایه‌گذاری در صندوق‌ها شکل گرفته است.

 استفاده حرفه‌ای‌ها از صندوق‌ها

نصیرزاده ادامه داد: قبلا این نگاه وجود داشت که فقط سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای می‌توانند بخشی از نقدینگی خود را وارد این صندوق‌ها کنند. اما در حال حاضر با تنوع بخشیدن به این صندوق‌ها و ایجاد صندوق‌های کالایی، اهرمی و بخشی، حتی این جاذبه ایجاد شده که سرمایه‌گذاران حرفه‌ای و فعالان بازار هم برای چینش درست و بهینه سرمایه‌گذاری خود از این صندوق‌ها استفاده کنند و موید این موضوع را در تعداد حجم و ارزش معاملات می‌بینیم. رونقی که در صندوق‌های مختلف از اهرمی تا بخشی وجود دارد اتفاق بسیار مثبتی است. در کنار این، صندوق‌هایی که در آینده راه‌اندازی خواهند شد و از ابزار مشتقه استفاده بیشتری می‌کنند، باعث پویایی بیشتر بازار می‌شوند و می‌توانند رونق بازار سرمایه‌گذاری را افزایش دهد.

لزوم اصلاح سیاستگذاری

این تحلیلگر بازار سرمایه گفت: برای اینکه رابطه معناداری پیدا شود تا بخش مهمی از سرریز نقدینگی عظیمی که هر سال نیز به آن اضافه می‌شود به شکل غیرمستقیم وارد بازار سرمایه شود و ریسک سرمایه‌گذاری کنترل شود - چون تیم‌های متبحری در این صندوق‌ها هستند که در حال تصمیم‌گیری سنجش ریسک‌ها و بررسی هستند - نیازمند اصلاح نگاه سیاستگذار به بخش تولید و سرمایه‌گذاری و در نهایت حلقه متصل که بازار سرمایه است خواهد بود. بازار سرمایه در این میان می‌تواند زنجیره ارزش ایجاد کند و سرمایه‌گذار را به تولید وصل کند.

وی افزود: این نگاهی است که متاسفانه نداریم و در تک‌تک سیاست‌ها این حلقه مفقوده را می‌بینیم که به آن توجه نمی‌شود. هر زمان که اقتصاد از نظر متغیرهای درون‌زا و برون‌زا به ثبات برسد قطعا حوزه تولید ما پررونق می‌شود و در آن زمان سرمایه‌گذاران نیاز به استفاده از ابزارهای متنوعی دارند تا نقدینگی را وارد حوزه تولید کنند. بازار سرمایه بازار بسیار مناسب و کارآمدی برای جذب این نقدینگی است و ابزارها نیز در آن مسیر قرار می‌گیرند. اما در حال حاضر در برهه‌ای هستیم که ابزارهای ما در مسیر توسعه هستند و توسعه آنها حتی بیشتر از توسعه‌ای است که در بخش صنعت و تولید و نگاه دولتی به صنعت و تولید وجود دارد.

نصیرزاده اضافه کرد: توسعه ابزارهای بازار سرمایه از نگاه سیاستگذار به تولید و صنعت بیشتر بوده است. این اتفاق خوبی است و منتظر هستیم که ساختار سیاسی هم خود را به ورطه‌ای که از آن عقب مانده برساند.  اگر این توازن برقرار شود اتفاقات خوبی رقم خواهد خورد اما در مجموع پیشرفت‌هایی می‌بینیم. همین که بازار سرمایه نسبت به سال‌های گذشته چه در صندوق‌ها و چه در ابزارهای مختلف دیگر تنوع‌بخشی کرده و از این ابزارها به‌خصوص توسط سرمایه‌گذاران حرفه‌ای استفاده می‌شود اتفاق ویژه‌ای است که در آینده اثرات آن را بیشتر خواهیم دید. انتشار اوراق در بازار سرمایه مقداری از وزن بازار پول هم کم کرده و این نیز خود اتفاق مثبتی است.

سیاست‌های دفعتی؛ دشمن صندوق‌ها

نصیرزاده بیان کرد: مساله‌ای که وجود دارد این است که هر قدمی که ما در کشور به عنوان سرمایه‌گذاری و نه سوداگری برمی‌داریم متاثر از پیشران‌هایی است که روی تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران اثر دارد. متاسفانه در کشور ما سیاست‌ها دفعتی و بی‌ثبات و بدون هیچ‌گونه پشتوانه‌‌ای است؛ مضاف بر اینکه از منظر اقتصاد سیاسی ما همچنان ناپایداری‌های شدیدی داریم. در نتیجه سرمایه‌گذاران کلان و صندوق‌های سرمایه‌گذاری که حجم بالایی از سرمایه را در اختیار خود دارند متاثر از این تنش‌ها و تغییرات متعدد قرار می‌گیرند و ارزش دارایی‌های این گروه در بازارهای نزولی به شدت افت می‌کند.

بنابراین با اینکه ابزارهای ما توسعه یافته اما عمق ندارد و هنوز به بازار دوطرفه عمیقی دست پیدا نکردیم که سرمایه‌گذاران حرفه‌ای یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری از طرفین معامله منتفع شوند. در نتیجه عملکرد آنها نیز تحت تاثیر همین شرایط بی‌ثبات متضرر خواهد شد. وی در پایان تاکید کرد: ابزارهای سرمایه‌گذاری غیرمستقیم توسعه پیدا کرده اما زمانی کارآیی این ابزارها توسعه می‌یابد که به یک ثبات در حوزه تمام متغیرهای اقتصادی و سیاسی برسیم و آن زمان این ابزارها کارآمد خواهند بود.  این جنبه قابل‌توجه است که بازار سرمایه جلوتر از سیستم پیشرفت کرده و برای اینکه کارآیی این بازارها خود را نشان دهد نیازمند ثبات در کلیت سیستم است ولی در مجموع عملکرد این ابزارها در بازار سرمایه نسبت به میانگین رشد و افول‌ها میانگین عملکرد بهتری را به ثبت رساندند.

 صندوق‌های سرمایه‌گذاری؛ بهترین گزینه

احمد اشتیاقی

احمد اشتیاقی، دیگر تحلیلگر بازار سرمایه، نیز در خصوص عملکرد صندوق‌ها و شرکت‌های سبدگردانی عنوان کرد: صندوق‌ها عملکرد مثبتی دارند. با توجه به اینکه هم‌راستا با افزایش شاخص بازدهی داشتند، برای افراد غیرحرفه‌ای که می‌خواهند مبادرت به خرید سهام کنند بهترین گزینه صندوق‌های سهامی است. در نگاهی به لیست صندوق‌های سهامی و بازدهی آنها می‌بینیم که محور بازدهی متوسط آنها بیش از بازدهی شاخص بوده و می‌توان اینطور عنوان کرد که اگر سرمایه‌گذار غیرحرفه‌ای از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری مبادرت به خرید سهام کند به‌راحتی می‌تواند بازده بازار را کسب کند.

وی ادامه داد: با توجه به اینکه بازار سهام ریسک‌های مرتبط به خود را دارد و باید با آن آشنا بود، کسی که می‌خواهد به این بازار ورود کند باید اطلاعات کافی داشته باشد، باید با اقتصاد جهانی، اقتصاد ایران و اقتصاد صنعت مورد‌نظر آشنایی داشته باشد و بتواند شرکت مورد نظر را آنالیز کند. این موضوع به تخصصی نیاز دارد که مدیران سرمایه‌گذاری طبق الزامات ایجاد این صندوق‌ها از این تخصص بهره‌مند هستند و دوره‌های لازم را از نظر تجربی و تئوری طی کردند.

اشتیاقی عنوان کرد: از سال 99 تا الان این صندوق‌ها توسعه پیدا کرده و انواع و اقسام صندوق‌ها ایجاد شدند. در حال حاضر سرمایه‌گذارانی که می‌خواهند با ریسک متوسط سرمایه‌گذاری کنند می‌توانند در صندوق‌هایی که اصل سرمایه را تضمین می‌کنند سرمایه‌گذاری داشته باشند؛ به این معنا که سرمایه‌گذار در بازار سرمایه حضور پیدا می‌کند. اصل سرمایه‌‌اش تضمین می‌شود و در بازدهی نیز به میزان معقولی از رشد بازار سرمایه بازدهی کسب می‌کند.

این در حالی است که در گذشته چنین ابزارهایی وجود نداشت. برای سرمایه‌گذارانی که ریسک‌پذیر نیستند گزینه‌ای برای حفظ اصل سرمایه وجود نداشت. از طرف دیگر برای سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر صندوق‌های اهرمی ایجاد شده است. این فضایی است که در سال 99 نداشتیم. مجموع این صندوق‌ها می‌توانند طیف وسیعی از سرمایه‌گذاران را پوشش دهند و با توجه به ریسک‌پذیر بودن بازار سرمایه و مخاطراتی که دارد، به نفع سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای است که از طریق صندوق‌ها در این بازار سرمایه‌گذاری کنند.

 کم‌کاری سازمان بورس

این تحلیلگر بازار سرمایه در خصوص نقش سازمان بورس به عنوان یک سازمان متولی در فرهنگ‌سازی برای استفاده از ابزارهای غیرمستقیم سرمایه‌گذاری گفت: سازمان بورس به عنوان سازمانی که از استطاعت مالی خوبی به واسطه میزان کارمزدی که از معاملات بورس نصیبش می‌شود برخوردار است، منابع کافی برای فرهنگ‌سازی و آموزش و تبلیغات در سطح گسترده‌تر را دارد اما در حال حاضر در سطح جامعه دیده نمی‌شود که سازمان بورس آموزش یا تبلیغاتی انجام داده باشد.

وی ادامه داد: از طرف دیگر عموما مدیران صندوق‌ها کارمزد قابل‌توجهی کسب نمی‌کنند که بتوانند تبلیغات کنند. بنابراین می‌توانیم این انتظار را از سازمان بورس داشته باشیم که در این زمینه مقداری بیشتر فعالیت کند و با تبلیغات و آموزش مردم را با انواع این صندوق‌ها آشنا کند.از طرف دیگر دامنه کاری صندوق‌ها از نظر تنوع زیاد است، یعنی تعداد صندوق‌های اهرمی و تعداد صندوق‌هایی که اصل سرمایه را تضمین می‌کنند کم است و اگر بتوانند این صندوق‌ها را از لحاظ تعدادی بیشتر کنند باعث می‌شود زمانی که مردم برای سرمایه‌گذاری مراجعه می‌کنند با محدودیت سقف مواجه نشوند. اشتیاقی اظهار کرد: به نظر می‌رسد آینده بهتری را می‌توان با توسعه صندوق‌ها برای بازار سرمایه به وجود آورد. در این شرایط دیگر بازار دچار هیجانات کاذب نخواهد بود و نگرانی موجودی که در متولیان بازار در خصوص هیجانی شدن بازار وجود دارد و با کاهش سقف خرید سهام یا دریافت وجه تضمین مشتری سعی در کاهش آن دارند به صورت خودکار کاهش خواهد یافت.

وی ادامه داد: اگر وجوه از طریق صندوق‌ها به خرید سهم اختصاص پیدا کند این ترس از بین می‌رود چون افراد حرفه‌ای در این صندوق‌ها مشغول به کار هستند و حواسشان به نوع خرید و فروش هست و بازار به صورت خودالتزام در نقاط تعادلی قرار می‌گیرد؛ چرا که اکثر بازیگران صندوق‌ها هستند. اما اگر اشخاص حقیقی با فضایی که در بازدهی شاخص وجود دارد و نگاهشان هم کوتاه‌مدت است در بازار حضور یابند اتفاق خوبی نمی‌افتد. بنابراین هر چقدر بیشتر صندوق‌ها را توسعه دهیم و مردم را به سمت این صندوق‌ها سوق دهیم بازار عمق بیشتری خواهد داشت و متولیان نگرانی کمتری خواهند داشت.