«دنیایاقتصاد» احتمال «نزدیکبین» شدن سهامداران را بررسی میکند
معمای رفتاری بورس تهران
در گیر و دار نوسان
بازار سرمایه در روزها و هفتههای اخیر نوسانات جدیدی را تجربه کرده است، درحالیکه تا همین هفتههای قبل روند نزولی ایجادشده پس از رسیدن نماگر اصلی بازار سهام به محدوده یکمیلیون و۶۰۰هزار واحدی جان تقاضا را در این بازار میگرفت، در روزهای اخیر شاهد افزایش تقاضا در بازار سهام بودیم که در شرایط افت عرضه سببشده تا قیمت سهام در برخی از صنایع رشد قابلتوجهی را به ثبت برساند. بهدنبال این امر، یعنی غلبه عرضه بر تقاضا بود که طی روزهای اخیر شاخصکل حرکت صعودی را به ثبت رساند و آن را از محدوده یکمیلیون و ۴۲۳هزار واحد تا سطح یکمیلیون و ۴۶۷هزار واحد بالا آورد، اما مشکل اصلی اینجا بود که صعود قیمتها در بازار طی هفته گذشته براساس یک محرک معاملاتی مهم آغاز شده بود. بورس تهران در شرایطی طی یک هفته اخیر روزهای خوبی را شاهد بود که اخبار مربوط به مذاکرات برجامی نقش مهمی در بسیج سرمایهگذاران برای آمدن به طرف تقاضا ایفا کرده بود. دور آخر گفتوگوها پیرامون برنامه اتمی ایران که احیای برنامه جامع اقداممشترک نام دارد، در حالی طی هفته گذشته به شکلی غیرمنتظره آغاز شد که رفت و برگشت مداوم این موضوع به صدر خبرها طی دو سالگذشته، هم در بازار سهام و هم در بازار ارز مانع از واکنش هیجانی بهجزئیات این مذاکرات شده است، با اینحال خوشبینی به این دور از مذاکرات بازهم وجود داشت و توانست در روزهای گذشته روندی مثبت بهخصوص از حیث ورود پول حقیقی در نمادهای برجامی و نظیر بانک و خودرو را رقم بزند. با این حال بهنظر میرسد که در ادامه معاملات بازار طی روز گذشته از این روند منحرف شد و با کاستن از سطح شاخصهای بورس و فرابورس مسیری متفاوت را در پیش گرفت. بررسیها نشان میدهد که شاخصکل در آخرین مسیر افزایشی خود از محدوده یکمیلیون و ۴۲۳هزار واحد برخاسته و توانسته خود را تا پایان معاملات روز دوشنبه به محدوده یکمیلیون و ۴۶۳هزار واحدی برساند که البته نسبت به سطح یکمیلیون و ۴۶۷هزار واحدی اندکی پایینتر است. همین مسیر صعودی و دو روز تعلل خریداران در روزهای دوشنبه و یکشنبه بسیاری از فعالان خوشبین بازار سهام را به این باور رسانده بود که احتمالا شاخص میتواند با پیگرفتن روند افزایشی روزهای قبل راه خود را بهسوی ابرکانال ۵/ ۱میلیون واحدی بازکند، با اینحال این رویداد در روز گذشته محقق نشد. در روز گذشته ارائه پاسخ ایران به پیشنهاد طرف اروپایی در حالی پیشروی بازار سهام و فعالان آن قرار گرفت که نه جزئیات پاسخ مشخص بود و نه اصلا از اساس کسی میدانست که پیشنهاد طرف اروپایی چه بوده است. همین امر سبب شد تا در روز گذشته بهرغم شروع صعودی بازار سهام و افزایش شاخصکل تا محدوده یکمیلیون و ۴۶۷هزار واحدی، غلبه فروشندگان بر خریداران در این بازار بهخوبی احساس شود و میانگین وزنی و حسابی قیمتها به آسانی روندی نزولی به خود بگیرد و پرونده روزانه عملکرد دماسنج اصلی بازار با ثبت افتی ۲۹/ ۰درصدی و رسیدن به سطح یکمیلیون و ۴۵۹هزار واحد خاتمه یابد.
ردپای تزلزل در نگاه سرمایهگذاران
از کلیت رویدادهای اخیر که بگذریم حتی خود معاملات روز گذشته نیز به نوعی سطحی از تزلزل را در رفتار سرمایهگذاران به نمایش میگذاشت. افزایش شاخصکل به محدوده یکمیلیون و ۴۶۸هزار واحدی و عقبگرد آن به سطح یکمیلیون و ۴۵۹هزار واحد حکایت از آن دارد که طی روز گذشته احتمالا تحتتاثیر انتظارات تورمی رو به کاهش ناشی از افت قیمت ارز و مسائل دیگر سرمایهگذاران ثبات قدم خود را از دست داده و هیجانی عمل کردهاند؛ این در حالی است که بهگفته بسیاری از کارشناسان بازار در سطح مناسبی از حیث ارزندگی قرار دارد و نیازی به خروج از سهام در شرایط کنونی نیست. نگاهی به عدد ۱۳۰۲میلیاردتومانی خالص خرید حقوقی در بازار سهام طی یازده روز کاری اخیر حکایت از آن دارد که سرمایهگذاران حقوقی همچنان بر این نظر ثابتقدم ماندهاند، با اینحال در نگاهی عمیقتر حتی سرمایهگذاران خرد نیز به ارزندگی سهام و ارزانبودن آن با توجه به متغیرهای کنونی باور دارند. همین امر سبب میشود تا این سوال در ذهن افراد بسیاری پیشبیاید که اگر بازار ارزنده است، پس چرا خود مردم تا به این حد میل به فروش دارند؟
بررسیها نشان میدهد که در توضیح این مساله تاکنون نظرات متعددی مطرحشده است که از آن جمله میتوان به کاهش اعتماد مردم به بازار سهام اشاره کرد، اگرچه تمامی جوابها هرکدام به نوعی توصیف واقعیت کنونی است اما بهنظر میآید که واقعه فعلی بازار سهام در نگاهی کلیتر ماهیتی گستردهتر نسبت به توصیفهای موجود دارد.
تله نزدیکبینی سهامداران
در یک زاویه دید متفاوت برای تحلیل کنونی بازار سهام و با فرض اینکه تحلیلگران حرفهای راه به اشتباه نبرده باشند، میتوان اینطور فرض کرد که بازار سهام هماکنون در بخش مهمی از سرمایهگذاران خود شاهد همهگیر شدن سوگیری یا تورشی معروف به اسم «نزدیکبینی» است. نزدیکبینی به حالتی اطلاق میشود که در آن سرمایهگذاران اگرچه سرمایهگذاری خود را با دیدی بلندمدت انجام داده اما در نهایت تحتتاثیر رویدادهای کوتاهمدتی قرار میگیرند و در مواجهه با رویدادهای هیجانی تسلیم فضای موجود در بازار سهام میشوند. نزدیکبینی را میتوان یکی از مهمترین نوع سوگیریهای رفتاری در بازارهای مالی بهحساب آورد. این حالت زمانی بر فعالان بازار غلبه میکند که او در مواجهه با نیازهای غریزی بدن به دریافت دوپامین نگاه بلندمدت (که لازمه انجام سرمایهگذاری بلندمدت است) جای خود را به سرمایه رفتاری کوتاهمدت میدهد و عدول از استراتژی اولی به رفتارهای متزلزل و هیجانی تبدیل میشود. مسلما در چنین حالتی فرد دیگر نمیتواند ثبات رویه خود را در بازار سهام و یا هر بازار دیگری حفظ کند؛ عاملی که سبب میشود تا احتمالگرفتن تصمیمات غلط و غیرمنطقی در رفتار او بیشتر از حالت عادی شود. در شرایط کنونی و در بین افرادی که بازار را ارزنده میدانند ترکیب ریسکگریزی و نزدیکبینی کار خود را کرده و آنهایی که فکر میکنند سرمایهگذاران بلندمدتی هستند را به افرادی کوتاهمدتی مبدل ساخته است؛ البته نمیتوان فعالان بازار سهام را از این بابت مقصر دانست. باید بهخاطر داشت که سالها رفت وبرگشت قوانین و بارها فراز و نشیب در مذاکرات برجام در کنار آینده نامعلوم اقتصاد کشور شرایطی را رقم زده که ریسک ثابتقدم ماندن بر تصمیمات قبلی در اقتصاد و متعاقبا بازار سرمایه ایران به مانند کشورهای دیگر نیست، از اینرو هر عاملی میتواند برای سرمایهگذاران امری نگرانکننده تلقی شود، با اینوجود نیز نمیتوان منکر این واقعیت شد که همواره بازار سهام در بلندمدت بازده بهتری از سایر بازارها داشته و اگر قرار بر اتکا به تحلیلهای کنونی باشد، نمیتوان دلیل خوبی برای قرارگرفتن سرمایهگذاران بلندمدتی در موقعیتهای معاملاتی کوتاهمدت یافت.