این موضوع دلایل مختلفی دارد؛ اولین دلیل آن این است که در روندهای تورمی پرشتاب، فروش شرکت‌ها به‌طور مستقیم از تورم تاثیر می‌گیرد ولی بهای تمام‌شده محصولات شرکت‌ها به همان نسبت رشد نمی‌کند. در دل همین دلیل نکته‌‌‌‌‌‌‌‌ای وجود دارد و آن‌هم از این قرار است که در چهار سال‌گذشته نرخ دلار، حدود هفت‌برابر رشد کرده است و دستمزد شرکت‌ها دوبرابر شده اما سایر هزینه‌‌‌‌‌‌‌‌های شرکت‌ها ریالی است و تحت‌تاثیر تورم و نرخ دلار قرار نگرفته‌‌‌‌‌‌‌‌اند که این موضوع باعث‌شده فروش شرکت‌ها با سود بیشتری همراه شود و رشد کند و در نتیجه حاشیه سود شرکت‌ها در شرایط خوبی قرار بگیرد.

دلیل دوم این است که در روندهای تورمی شرکت‌ها در بخش مواداولیه خود، همیشه مقداری مواداولیه با قیمت‌های قبل خریداری کرده‌‌‌‌‌‌‌‌اند و آنها را در انبارهای خود نگهداری می‌کنند، اما مواداولیه‌‌‌‌‌‌‌‌ای که آنها با قیمت‌های قبل خریداری کرده‌‌‌‌‌‌‌‌اند را در محصول نهایی با نرخ‌های جدید به فروش می‌‌‌‌‌‌‌‌رسانند که این کار باعث می‌شود در دوره‌‌‌‌‌‌‌‌های فروش خود یک اثر موجودی ایجاد کنند و نتیجه عملی آن برای سهامدارانی که سهام این شرکت‌ها را خریداری کرده‌‌‌‌‌‌‌‌اند این است که خود به خود حاشیه سود شرکت‌ها در این محصولاتی که با مواداولیه‌‌‌‌‌‌‌‌ای که از قبل خریداری شده است، بیشتر می‌شود.سومین موضوع که باعث‌شده حاشیه سود شرکت‌ها در یکی دو سال‌گذشته در بهترین حالت خودش باشد، این است که قیمت‌های جهانی از میانگین‌‌‌‌‌‌‌‌های گذشته خودشان بالاتر رفته است. قیمت‌های جهانی با توجه به اوضاع بازارهای جهانی و سیاست‌های انقباضی در دنیا می‌تواند اصلاحی باشد و از سقف فاصله بگیرد و به میانگین معمول و حاشیه سود خود برگردد. به‌عنوان مثال قیمت جهانی مس در سال‌های گذشته ۵ تا ۶‌هزار دلار نوسان داشته است، در صورتی‌که سال‌گذشته ۹‌هزار دلار شد.

همه این موارد، حاشیه سود شرکت‌ها را بالا برده است. البته که باید به این نکته هم اشاره شود تمام این موارد نشان می‌دهد که شرکت‌های حاضر در بورس به دلیل این اثرات بیشتر از ارزش واقعی خودشان ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری می‌شوند و همین مساله ریسک بازار را بالا برده است. هر وقت که این روند تورمی متوقف شود، هزینه‌‌‌‌‌‌‌‌ها به رشد ادامه می‌دهند و فروش جایی برای رشد ندارد و در نتیجه حاشیه سودها به میانگین طبیعی خود برمی‌‌‌‌‌‌‌‌گردند، اما باید این موضوع را در‌نظر گرفت که سیاست‌های دولت در بخش قیمت دولتی در هر کدام از صنایع به سمتی در حال پیش‌‌‌‌‌‌‌‌روی است که خروجی که از رفتار سیاستگذار در کشور می‌‌‌‌‌‌‌‌بینیم، این است که حتی اگر دلار هم رشد کند و در اقتصاد کشور تورم هم داشته باشیم، روند سودآوری و فعالیت شرکت‌ها برعکس می‌شود و فروششان با همان نسبت رشد نمی‌کند.

مانند قوانین مقطعی‌‌‌‌‌‌‌‌ که برای شرکت‌های معدنی و فلزی در بحث مالیات وضع کردند. به بیان دیگر نگاه سیاستگذار اینطور است که فروش شرکت‌ها، کمتر از تورم تاثیر بگیرد. در صحبت از اقدامات سیاستگذار در کشور باید به دیگر مسائل مهم مثل احیای برجام هم توجه داشته باشیم. هرکدام از شرکت‌هایی که در بورس حاضر هستند و آنها را ارزنده معرفی می‌کنیم، ممکن است با به نتیجه رسیدن مذاکرات احیای برجام یا اعلام پایان مذاکرات احیای برجام، دچار تنش‌ها و افت و خیزهایی بشوند، برای همین سهامداران برای سرمایه‌گذاری در بورس و خرید سهام شرکت‌ها نباید صرفا به بیان موضوعاتی چون ارزندگی شرکت‌ها اکتفا کنند، بلکه باید تمام جوانب را در نظر بگیرند.

جوانبی مثل اینکه قیمت‌های جهانی در سطح تقریبا بالایی قرار دارند، جنگ روسیه و اوکراین ادامه دارد و ممکن است بیشتر از این‌‌‌‌‌‌‌‌ها طولانی شود، تورم در اقتصاد کشور در سطح بالایی قرار دارد و قیمت ارز هم روند صعودی دارد. همچنین باید به شروع قطعی‌‌‌‌‌‌‌‌های برق در کشور هم توجه شود که مجموعه این عوامل باید برای خرید سهام شرکت‌ها از سوی سهامداران در نظر گرفته شود و بی‌‌‌‌‌‌‌‌اعتنا از کنار اکثر آنها رد نشوند. در یک نگاه کلی باید این موضوع بار دیگر مطرح شود؛ وقتی تحلیل بنیادین در رابطه با شرکت‌ها و وضعیت بورس انجام می‌دهیم، به این نتیجه می‌‌‌‌‌‌‌‌رسیم که شرکت‌های حاضر در بورس ارزنده هستند، اما طرح این موضوع به این معنا نیست که هیچ شرکتی همراه با ریسک نیست. به همین علت سهامداران باید توجه داشته باشند که در همین بازاری که آن را ارزنده می‌‌‌‌‌‌‌‌دانیم، هنوز هم شرکت‌هایی را داریم که پرریسک هستند.

همان‌طور که در این مطلب به آن پرداخته شده این روزها ریسک‌‌‌‌‌‌‌‌‌های متعددی برای سهام شرکت‌ها وجود دارد که برخی از آنها بین‌‌‌‌‌‌‌‌‌المللی و برخی دیگر هم به روش و منش سیاستگذاری در کشور برمی‌گردد که این مجموعه عوامل را باید در نظر گرفت و به آنها اهمیت داد. به همین علت سهامداران باید توجه داشته باشند که در همین بازاری که آن را ارزنده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانیم، هنوز هم شرکت‌هایی را داریم که پرریسک هستند و کسب سود یا ایجاد بحران برای آنها به خبرها و شرایط و سیاست‌ها ارتباط مستقیمی دارد. به همین جهت و با درنظر‌گرفتن تمام دلایل و پیش‌بینی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و تحلیل‌ها لازم است که سهامداران به تمام نکات توجه کنند و برای خرید سهام شرکت‌ها از چنین مواردی چشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌پوشی نکنند و به آنها توجه لازم را داشته باشند.