بازگشت سرمایههای فراری به بازار سهام نیازمند چیست؟
مسیر اعتمادسازی در تالار شیشهای
هرچند الناز جمالی، کارشناس بازار سرمایه به این مساله در صحبتهایش با روزنامه «دنیایاقتصاد» میپردازد که انتظار داشته است با توجه به عرضههای اولیه و شروع سالجدید، نقدینگی بیشتری وارد بازار شود اما این اتفاق بنا به دلایلی نیفتاده است. یکی از این دلایل برجام است. به اعتقاد کارشناسان، طولانیشدن روند مذاکرات احیای برجام و به سرانجام نرسیدن آن باعث شده که سهامداران برای ورود به بازار سرمایه راه تعلل را در پیش بگیرند، اما این تعلل و تجربه بازار در سال۹۹ به یک اتفاق دامن زده و آن هم بهوجود آمدن سهامداران کوتاهمدت با پیشبینیهای یک روزه است. موضوعی که فردین آقابزرگی درباره آن میگوید: وقتی این موضوع الگو میشود، در نتیجه بازار سرمایه استواری و پایداری لازم را نخواهد داشت. در صورتیکه باید دید بلندمدت و بازدهی منطقی مدنظر سهامداران باشد. در کنار این موضوع آقابزرگی درباره بازگشت اعتماد به بازار سرمایه به عواملی از جمله: افزایش معاملات خرد، پراکندگی تعداد شرکتهای مثبت نسبت به منفی، پراکندگی درصد شرکتهایی که مثبت معامله میشوند و درصد پراکندگی شرکتهایی که منفی معامله میشوند اشاره میکند. او به افزایش حجم معاملات و کاهش خروج پولهای حقیقی از بازار سرمایه اشاره میکند و از این موضوع بهعنوان یکی از عواملی که میتوان برای بازگشت اعتماد به بازار سرمایه در نظر گرفت، نام میبرد. با اینحال الناز جمالی معتقد است که نقدینگی آنچنانی وارد بازار سرمایه نشده است. حتی سهامدار جدیدی هم آنطور که باید و شاید وارد بازار نشده و هرچه هست، همان قدیمیها هستند که در بازار حضور دارند. او اما معتقد است که چون بازار در دو سالگذشته اصلاحهای عمیقی داشته است و همچنین چون در فصل برگزاری مجامع هستیم میتواند برای سهامداران روزهای جذابتری را پیشرو داشته باشد، با اینوجود آقابزرگی درباره ورود نقدینگی به بازار میگوید که از ابتدای اسفندماه ۱۴۰۰ تا این لحظه، ۶۰درصد از شرکتها بین بیست تا چهلدرصد بازدهی کسب کردهاند که او این اتفاق را یکی از نشانههای ورود پول به بازار و در نتیجه بازگشت نسبی اعتماد ازدست رفته به بازار سرمایه معرفی میکند. میثم ابوالقاسمی، کارشناس بازار سرمایه هم به «دنیایاقتصاد» در همین رابطه میگوید که با شروع سالجدید و تغییر پارامترهای کلان اقتصاد؛ چه اقتصاد خارجی و چه داخلی شاهد تورم در قیمتهای جهانی بودهایم و همچنین شرکتهای داخلی نیز از این قاعده مستثنی نبودهاند و به همین علت افزایش نرخ در گروههای مختلف را شاهد هستیم. همچنین با توجه به کاهش قیمت سهام در سالگذشته این قیمتها امسال به نوعی درصدد جبران کاهش خود بودهاند که این موضوعات موجب ورود نقدینگی به بازار شده است.
در صورتیکه در سالگذشته بهخصوص در ۶ماهه دوم میانگین حجم معاملات نهایتا به ۳هزار میلیاردتومان میرسید که در سالجاری این عدد به میانگین بالای ۵هزار رسیده که نکته مثبتی است. او البته بعد از این توضیحات به این نکته میپردازد که برای صعودیبودن روند و ادامه روند تزریق پول و بازگشت اعتماد به بازار، نیازمند این هستیم تا گزارشهای ۳ماهه و بهخصوص فصل مجامع نیز پشتسر گذاشته شود تا بازار نسبت به قبل شفافیت بیشتری برای بررسی پیدا کند. یکی دیگر از موضوعاتی که مدنظر کارشناسان است و آن را عاملی برای بیاعتمادی سرمایهگذاران به بازار سرمایه میدانند، شرکتهایی هستند که زیانانباشته آنها در بازار مدام در حال زیاد شدن است و کسی پیگیر وضعیت آنها نیست. آقابزرگی برای پرداختن به این موضوع از دو شرکت خودروسازی در کشور نام میبرد و به زیان انباشه آنها و درصدهای بازدهیشان اشاره میکند. او در نهایت به این مساله میپردازد که شرکتهای شاخصساز در بازار سرمایه کشورمان، یک وزنه سنگین برای انعکاس وضعیت بازار شدهاند. در کنار پرداختن به عوامل بازگشت یا عدمبازگشت اعتماد از دست رفته به بازار سرمایه، باید به این موضوع هم پرداخت که کارشناسان چه نقشی در این موضوع دارند. فردین آقابزرگی درباره نقش کارشناسان بازار سرمایه در این موضوع آن را وظیفهای برای تحقیق و انعکاس صحیح و بیپرده وضعیت بازار سرمایه در نظر میگیرد و میگوید که خیلی از کارشناسان بازار سرمایه در برخی از مسائل که باید بهصورت تخصصی به آنها پرداخته شود، سکوت میکنند یا بعضی از مسائل را بنا به دلخواه مقامات بالادست و افرادی که در بازار سرمایه حضور دارند، مطرح میکنند. الناز جمالی از دیگر کارشناسان بازار سرمایه هم بر شفافیت و صادقانهبودن موضعگیریها و تحلیلهای کارشناسان بازار سرمایه تاکید میکند. او به مساله دیگری هم اشاره میکند و آن هم ایجاد فضای عقلانی و به دور از هیجان از سوی کارشناسان برای سهامداران است. نکتهای که آقابزرگی هم در صحبتهایش درباره آن با ابراز خوشبینی بیان میکند که در حالحاضر شاهد بهوجود آمدن فضای عقلانیت نسبی و رفتار توجیهگر در بین سرمایهگذاری سهامداران هستیم، اما در نهایت با تمام علتها و تقسیم سهمها، این سوال همیشگی به میان میآید که نقش سیاستگذار در مهیاکردن شرایط بازگشت اعتماد به بازار سرمایه چیست؟ پاسخ این سوال بارها و بارها مطرحشده است؛ عدمدخالت در بازار سرمایه، عدمقیمتگذاری دستوری، وجود نگاه کلان و بلندمدت به بازار سرمایه درمیان سیاستگذاران و خروج از فضای تصمیمگیری روزمره برای اقتصاد.
الناز جمالی هم نسبت به سهم سیاستگذار در جلباعتماد سهامداران به برجام و تاثیر فضای غیرشفاف و مبهم در تصمیمگیری یا ورود سهامداران به بورس اشاره میکند، با اینحال او به این مساله در صحبتهایش با «دنیایاقتصاد» میپردازد که بازار فعلا به اخبار برگزاری مجامع و تقسیم سود توجه میکند ولی از نظر سیاسی فضا مبهم است و برای رفع این ابهام سیاستگذار باید نقش فعالی را در پیش بگیرد، چراکه ضدونقیضها در فضای سیاسی و بینالمللی یکی از عوامل اثرگذار در عدمورود نقدینگی از سوی اشخاص حقیقی به بازار سرمایه است. او با این حال اقدامات سازمان بورس و وزارت اقتصاد دولت سیزدهم را برای ایجاد شفافیت، چه در بازار سرمایه و چه در فضای اقتصادی تا به اینجای کار خوب و آن را از عوامل اثرگذار در جلباعتماد سرمایهگذاران معرفی میکند. میثم ابوالقاسمی از دیگر کارشناسان بازار سرمایه هم درباره نقش سیاستگذار در جلباعتماد و عدمدامن زدن به بیاعتمادی سرمایهگذاران به تاثیر تغییر ناگهانی ابلاغیههای جدید و سیاستهای جدید در بیاعتمادشدن سرمایهگذاران اشاره میکند. او ثبات در قوانین و مقررات را یکی از عوامل اثرگذار در بازگشت اعتماد به بازار سرمایه معرفی میکند و میگوید که هرگونه تغییر در سیاستها که منجر به تغییراتی در سوددهی و حاشیه سود شرکتها بشود باعث میشود کلیه معادلات برای سرمایهگذاری بههم بریزد. در نهایت، با تمام این صحبتها قرار نیست که بازگشت اعتماد در یک لحظه صورت بگیرد و بهصورت یکباره تغییراتی اساسی در بازار سرمایه رخ بدهد. این نکته را فردین آقابزرگی مطرح میکند. بیان دیگری از همان صحبتی که بارها شاید به گوشمان خورده است؛ اعتماد در یک لحظه از بین میرود اما ساختن آن نه روزها، بلکه مدتها زمان میبرد.