بازتاب انفعال در بورس تهران

  خروج از فاز خوش‌بینی

اینطور که به نظر می‌آید بازار سهام دوباره به مدار صعود بازگشته و در حالی‌که تا همین روزهای میانی هفته قبل بی‌وقفه به سمت پایین تابلو در نوسان بود، حالا راهی متفاوت را پیش گرفته است. روز گذشته تغییرات رخ داده در بازار ارز سبب شد تا بالاخره بورس نیز از زیر خاکستر رخوت و ترس برخیزد و در حالی که راهی به‌جز تطبیق خود با واقعیات اقتصاد نداشت، به نظاره رشد قیمت سهام در بسیاری از گروه‌ها بنشیند. در این روز آنچه که توانست تا حد زیادی به تقاضای ‌اندک روزهای گذشته در بازار سهام بیفزاید رشد قیمت دلار و احتمال بالای ثبات آن در کانال ۲۸هزار تومانی بود. همان‌طور که در گزارش‌های قبل بارها مورد توجه قرار گرفته است، در طول ماه‌های اخیر برجام و حواشی تلاش‌ها و ناکامی‌ها برای احیای آن سبب شده تا بسیاری نتوانند با آرامش کامل به سمت معاملات بازار سهام بیایند.  بررسی‌های «دنیای‌اقتصاد» حکایت از آن دارد که در شرایط کنونی تجربه به‌ثمر نشستن برجام که به افت شدید انتظارات تورمی از حدود سال ۹۲ تا ۹۴ منجر شد، بار دیگر در سال‌جاری خود‌نمایی کرده است. در واقع اینطور که به‌نظر می‌آید همین عامل بوده که سبب شده تا در کل سال ۱۴۰۰ به‌رغم وجود کسری‌بودجه عملیاتی سنگین دولت شاهد رشد ناچیز دلار از محدوده تعادلی ۲۵ هزار تومان (در ابتدای سال‌جاری) باشیم. با این وجود بعید نیست که اگر بگوییم سکه شانس دولت در نهایت ممکن است در امتداد سال‌جاری آن هم با این حجم از نقدینگی که هر‌ماه در حال تولید شدن است، شیر نیاورد. بالاخره هر چه باشد مردم هرقدر هم که به حصول احتمالی یک توافق خوش‌بین باشند، هیچ لزومی ندارد که این خوش‌بینی را تا ابد ادامه بدهند. مخصوصا در شرایط فعلی که دیگر بی‌خبری از حد گذشته و هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که دور بعدی مذاکرات وین (اگر اساسا خبری از مذاکره باشد) چه زمانی برگزار خواهد شد. به هر روی به نظر می‌رسد با طولانی‌شدن گیر‌و‌دار مذاکرات احیای برجام ضرب و زور قیمت دلار  و تغییرات آن بیشتر شده و ماندگاری صعود آن به کانال ۲۸ ‌هزار تومان توانسته بر احتمال صعود بازار سهام در روزهای آتی بیفزاید. این رشد چه در روزهای آتی ادامه‌دار شود و چه محدود به روز شنبه هفته جاری بماند، باید به این نکته توجه کرد بار کج سیاستگذاری در اقتصاد کلان را نمی‌توان این‌گونه به منزل رساند و شاید بهتر باشد که سیاستگذاران در شرایط کنونی از وحدت‌رویه در خور برای حل مشکلات برخوردار باشند.

  تضعیف عملیاتی بازار سرمایه

 روز گذشته شاخص بورس تهران بالاخره بعد از مدتی رخوت توانست باز هم رشدی ۵۴/  ۲درصدی را به ثبت برساند و در حالی خود را مجددا به محدوده یک میلیون و ۴۷۰ هزار واحدی رساند که تا همین روزهای قبل بیم ماندگاری آن در ابرکانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی بسیاری را ترسانده بود. اما فارغ از همه نوسانات اخیر نماگر بورس اینطور که به‌نظر می‌آید بازار سرمایه بیش از انکه در معرض متغیرهای کلان اقتصاد باشد، از بی‌تصمیمی یا حتی فقدان تصمیم سیاستگذاران کلان رنج می‌برد. دقیقا به همین دلیل است که حتی جدا از تغییرات قیمت ارز و حتی اخبار مربوط به احیای برجام که آن هم هر روز بیشتر و بیشتر در هاله‌ای از ابهام فرو می‌رود، در مواجهه با این ضعف تصمیم‌گیری رنگ باخته و در بسیاری از روزها نوسان‌ها و واهمه‌های بی‌مورد را متوجه نماگرهای بورس و فرابورس کرده است. طی روزهای اخیر اخبار و شایعات حاصل از همین تصمیمات حکایت از آن داشت که بورس انرژی ممکن است به‌زودی صرفا به نهاد معامله‌کننده گاز مایع تبدیل شود. این مساله از آنجا ناشی می‌شود که دولت سیزدهم تمایل دارد تا به بهانه کاهش قیمت، فروش مستقیم از خود پالایشگاه‌ها را در دستور کار قرار دهد و احتمالا آنطور که پیشتر از تمایل خود برای کاهش قیمت محصولات سیمانی و فولادی گفته بود، قیمت فرآوردهای نفتی را نیز از واقعیات بازارهای جهانی دور کند. فعلا خروجی این تصمیمات هر‌چه که باشد قیر رایگان و تکرار تجربه آن، آینه تمام‌نمای تمایل دولت فعلی در جهت کوفتن به نعل نکوهش اقتصاد دستوری و  همزمان زدن به میخ شعار حمایت از اقشار ضعیف است. فعلا هم ناگفته پیداست که خروجی قطعی این داستان هر‌چه که باشد نمی‌توان به فرجام خوش آن چندان دل بست.

  داستان عجیب ماینرها

اما از تصمیمات عجیب و غریب مدیران کلان اقتصاد که بگذریم، داستان ماینرها در آخر هفته گذشته کم سر و صدا نکرد. در روزهای پایانی هفته قبل بود که گفته شد تعدادی ماینر در ساختمان شرکت بورس پیدا شده و این شرکت که از ارکان سازمان بورس است، آنطور که به‌نظر می‌آید اقدام به استخراج رمزارز در ساختمان خود کرده است. این قضیه به‌حدی غیرمعمول و دور از ذهن بود که هضم آن برای افکار عمومی از همان اول بسیار سخت بود. با این حال مساله جایی بیخ پیدا کرد که شنیده شد که برخی از مقامات شرکت یاد شده هدف از به‌کار‌گیری این ماینرها را اهداف تحقیقاتی عنوان کردند. بورس تهران که در طول یک سال گذشته شاهد خروج بخشی از سرمایه‌های مردم به مقصد بازار غیر شفاف و پر ریسک رمزارزها بوده به حدی با این بازار نوپای موازی تضاد منافع دارد که استخراج رمزارز در زیرزمین شرکت مزبور، آن‌هم به‌منظور تحقیق و توسعه، مثل این می‌ماند که در یکی از ساختمان‌های اداره مبارزه با مواد مخدر، دراگ تولید کنند. بعدا گفته شد که این مساله در هیات‌مدیره شرکت مورد توافق قرار گرفته است که به نوبه خود امری عجیب‌تر بود. به هر روی قضیه هر‌چه که بود به استعفای علی صحرایی مدیرعامل شرکت بورس انجامید. بعدتر هم که عده‌ای روغن ریخته را نذر امامزاده کردند و گفتند که اخراجش کرده‌ایم.مساله به خودی خود آنقدر عجیب و غریب است که حتی در یک بازار عادی و با بهترین شکل از نظارت و شفافیت و نوسان‌های معقول این قضیه می‌تواند خدشه جدی به اعتماد عمومی وارد کند؛ چه برسد به بازار ما که با چند نوع مختلف ریسک سیستماتیک روبه‌رو است. واقعا چطور می‌توان از فعالان بازار سرمایه انتظار داشت که در چنین شرایطی بتوانند مجدد راحت به بازار سهام  اعتماد کنند و در مقایسه با سایر بازارها پول خود را به‌راحتی به این بازار بسپارند.

   اثر رشد قیمت کامودیتی‌ها

جدا از حواشی داخلی بازار سرمایه شاید بتوان مهم‌ترین دلیل پیشروی شاخص بورس در روز شنبه را رشد قیمت محصولات پتروشیمی و سایر کامودیتی‌ها در بازارهای جهانی دانست. این عامل سبب شده است تا بازار سهام در روزهای گذشته واکنشی مثبت به کامودیتی‌محورها داشته باشد. معاملات روز گذشته در حالی خاتمه یافت که از میان نمادهای دارای بیشترین تاثیر بر شاخص‌کل  نمادهای گروه پتروشیمی نظیر «فارس»، «پارس»  و «وغدیر» در میان نمادهای فلزی و سنگ‌آهنی خود نمایی کردند. این‌طور که به‌نظر می‌رسد اگر مداخله‌ای در کار نباشد بازار می‌تواند به راحتی خود را با متغیرهای اقتصادی داخلی و خارجی وفق دهد. از این‌رو می‌توان گفت که با توجه به مخاطرات موجود بر سر راه بازار سهام و اعتمادی که تحولات بیش از یک سال اخیر از این بازار سلب کرده است شاید بهتر باشد که مسوولان و وزارت‌های اقتصادی کشور حمایت از مکانیزم بازار و نظارت انضباطی بیشتر در نحوه عملیات بازار سهام و تصمیمات کلان حاکم بر آن را بیش از گذشته مورد توجه قرار دهند و از ساز و کار شفاف آن حمایت کنند.