واکنش هایی که عمدتا منفی بود. اما در بین حجم زیاد نوشته‌های انتقادی و گلایه‌آمیز از عملکرد عبدالناصر همتی در حوزه اقتصاد و به‌خصوص بورس، نوشته‌هایی هم در راستای حمایت از او و عملکردش منتشر می‌شد. برای مثال یکی از نوشته هایی که دیروز مورد توجه قرار گرفت، نوشته کاربر عادی بود که در صفحه خود نوشت: «کسی که توانست مملکت رو نجات بده همتی بود.» او که رئیس کل بانک مرکزی را با هنری کیسینجر، دیپلمات سابق آمریکایی مقایسه کرده بود، نوشته بود: «حرکت کیسینجرگونه همتی کشور را از شرایط خاص و عجیبی نجات داد. بورسی‌ها شاید بدشون بیاد اما همتی بهترین گزینه است.» کاربران دیگری هم در همین رابطه خطاب به فعالان حوزه اقتصاد و بورس نوشتند که در طول ماه‌های باقی مانده به انتخابات در فضای توییتر خیلی از افراد در نوشته‌هایشان به این موضوع اشاره می‌کردند که مشکل امروز ایران مساله اقتصاد است و باید رئیس دولتی روی کار بیاید که اهل حوزه اقتصاد باشد. آنها بعد از این شرح حال به این مساله می‌پرداختند که حالا اگر طبق دغدغه‌هایتان مساله امروز کشور اقتصاد است، خب همتی هم فردی اقتصادی است که می‌تواند اوضاع کشور را به درستی در حوزه اقتصاد مدیریت کند. اما در مقابل چنین نظرها و نوشته‌هایی، منتقدان سیاست‌های اقتصادی دولت دوازدهم و شخص عبدالناصر همتی که تعدادشان هم کم نبود، این‌طور می‌نوشتند که این وضعیت اقتصادی که در حال حاضر کشور درگیر آن شده است، ناشی از بی‌تدبیری تیم اقتصادی دولت دوازدهم است که رئیس کل بانک مرکزی هم یکی از اعضای آن تیم است. اما در مقابل آن عده معدودی که در توییتر در دفاع از عملکرد همتی می‌نوشتند، به این مساله می‌پرداختند که جبران زیان بانک‌های متضرر، هفت‌تپه و توزیع قیر رایگان و مالیات از تورم، مکانیزم تمام دولتی دارد و از عهده بانک خارج است. آنها همچنین به موضوع دیگری هم اشاره می‌کردند و آن هم از این قرار بود که بعضی از این اقدامات حتی در دوره ریاست همتی در بانک مرکزی نبوده است. در نهایت هم برخی از این افراد در نوشته هایشان قبول می‌کردند که به عملکرد عبدالناصر همتی نقد وارد است اما نباید اتفاقات سیاسی و اقتصادی که روی عملکرد دولت دوازدهم تاثیرگذار بوده است را در عملکرد او نادیده بگیریم و فراموش کنیم. از دیگر موضوعاتی که توجه فعالان حوزه بورس را در توییتر و تلگرام به خود جلب کرده بود، صحبت‌های رئیس اداره نظارت بر بازار بورس‌های کالایی سازمان بورس بود که در گفت و گویی بیان کرده بود سازمان بورس و اوراق بهادار تمام تلاش خود را انجام می‌دهد تا از طرفی موضوع خروج سیمان از نظام قیمت گذاری را پیگیری کند و از طرفی شرکت‌های سیمانی را ملزم به پذیرش و عرضه در بورس کالا کند. او در صحبت هایش به این مساله پرداخته بود که در این رابطه مکاتبات با وزارت صنعت و ۳۳ شرکت سیمانی پذیرفته شده در بورس و فرابورس انجام شده است. کاربران هم با بازنشر این خبر در صفحه‌های خود در این رابطه نوشتند  بعید است این اقدامات در دولت دوازدهم سرانجامی پیدا کند و اگر هم قرار باشد اتفاق مثبتی در این رابطه بیفتد در نیمه دوم سال جاری شاهد تغییراتی خواهیم بود. حالا که صحبت از تغییرات در نیمه دوم سال جاری شد به این مساله هم باید بپردازیم که فضای توییتر فارسی و اینستاگرام این روزها پیگیر اتفاقات سیاسی و اخبار انتخابات است. این پیگیری نه فقط در میان افراد خارج از فعالان حوزه اقتصاد و بورس بلکه در گعده بورسی‌ها هم در شبکه اجتماعی دیده می‌شود. خیلی از تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌ها در رابطه با بورس به بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری  یا نیمه دوم سال جاری موکول می‌شود. همچنین کاربران فعال در حوزه بورس یا سهامداران خرد که در توییتر فعالیت دارند، پیگیر صحبت‌های بورسی کاندیداهای انتخابات هستند. آنها با بازنشر این صحبت‌ها، نظرات و تحلیل‌های خود را درباره صحبت‌های بورسی برخی از کاندیداها می‌نویسند. نوشته‌هایی که اکثر آنها انتقادی یا سوژه‌ای برای طنز و کنایه است.