شاخص سهام به رشد ۵/ ۰درصدی بسنده کرد
عیارسنجی تحلیلها در بورس
پیشروی شاخصهای بازار سهام در خلال معاملات روز سهشنبه با رشد ۵/ ۰درصدی شاخص کل نیز تداوم یافت و همین امر توانست نماگر اصلی بورس را به سطح یک میلیون و ۴۷۳ هزار واحدی برساند. در این روز و روزهای اخیر اگرچه رونق بازار همچنان موجب خوشبینی سرمایهگذاران به افق پیش روی بورس بوده اما به نظر میرسد بازار سهام در میان سرمایهگذاران خرد همچنان از وجود نگاه تحلیلی در سطحی مطلوب خالی است. همین امر سبب شده تا بتوان عمق تحلیلی در میان فعالان خرد بازار و بسیاری از نوحقیقیها را زیر سوال برد. چند وقتی است که بازار سهام مجددا بر مدار صعود افتاده و بسیاری از صنایع فعال در بورس و فرابورس بهطور تقریبا هماهنگ با افزایش قیمت روبهرو شدهاند. روز گذشته نیز برآیند عرضه و تقاضا در بازار سهام سبب شد تمامی شاخصهای محاسبه شده در این بازار اگرچه شدت رشد روزهای اخیر را نداشتند، با این حال به رشد خود ادامه دادند و توانستند در بازپسگیری سطوح از دست رفته، رکوردی جدید را به ثبت برسانند. به موجب همین امر بود که دیروز فعالان بازار سهام شاهد رشد ۵۳/ ۰ درصدی شاخص کل بورس تهران و رسیدن آن به سطح یک میلیون و ۴۷۳ هزار و ۷۰۲ واحد بودند.
آزموده را آزمودن
در دور تازه رونق در بازار سرمایه که شروع دقیق آن را میتوان از روز چهارشنبه بیست و یکم آبان ماه دانست فاز جدیدی از افزایش قیمت در بسیاری از نمادهای بازار دیده شده و به لطف ورود پول حقیقی بخش قابل توجهی از این رونق در نمادهای بازار نه تنها پایدار مانده بلکه شاهد تثبیت آن نیز بودهایم. با این حال به نظر میرسد آنچه در ماههای اخیر بارها از سوی بسیاری از تحلیلگران و فعالان حرفهای بازار سهام بر آن تاخته شده، همچنان در جریان معاملات سرمایهگذاران خرد جاری و ساری است. سرمایهگذاران فعال در بازار سهام که طی هفتهها و ماههای اخیر اغلب زیانی قابل توجه را در پرتفویهای خود شاهد بودهاند و به بهای از دست دادن بخشی از ارزش دارایی خود تجربه را به بهایی گزاف اندوختهاند. با این حال تحت تاثیر قرار گرفتن آنها از جانب تحولات اخیر سبب نشده است تا بهطور کامل با دیدی تحلیلی وارد بازار سهام شوند. بررسیهای «دنیایاقتصاد» حکایت از آن دارد که بخش قابل توجهی از نوسانهای رخ داده طی ماههای اخیر بیش از آنکه ناشی از داشتن تحلیلی دقیق از شرایط بازار باشد، بیشتر تحت تاثیر گمانهزنیها و جهتدهیهایی بوده که در فضای مجازی یا از طریق دوست و آشنا بر رفتار فعالان تازهوارد بازار سهام اثر گذاشته است. در طول دو سال اخیر هر چه قیمت سهام بالاتر رفته موج افزایشی قیمت ارز و بازتاب آن در سطح اقتصاد کلان در سایه تشدید تورم انتظاری سبب شده شاهد تداوم پیشروی قیمتها در بورس و فرابورس باشیم. با این حال پس از شروع فاز کاهشی سهام بیشواکنشی فعالان بازار نسبت به افت قیمتها سبب شد تا همسویی بازار ارز و سهام تا حدودی نقض شود. بر این اساس اگر بخواهیم تحلیلی مختصر از وضع موجود ارائه دهیم باید بگوییم که همهگیر شدن پدیده صعود بازار سهام در بین اقشار مختلف جامعه سبب شده تا در نهایت این بازار درگیر رفتاری تودهوار شود که بدون تعقل و صرفا بر اساس شنیدهها و نظر جمع اقدام به خرید سهام کرد و در نهایت نیز تاوان این رفتار را پرداخت. با این حال پس از یک دوره چهار ماهه از ریزش به نظر میرسد بازگشت رونق به بازار مورد بحث همچنان الگوی تکرارشونده را در میان سرمایهگذاران خرد پدید آورده است. هم اکنون بسیاری بر آنند تا ضررهای وارده را در مسیر صعودی بازار جبران کنند. دیده شده که سرمایهگذاری در بازار یادشده همچنان بر اساس شنیدهها یا تحلیلهای غیر دقیق انجام میشود. این در حالی است که در علم مالی ارزشگذاری پدیدهای است حرفهای و پیچیده که عموما افراد فاقد دانش قادر به تحلیل دقیق آن نیستند. این وضعیت شرایط مبهمی را پدید آورده که بر مبنای آن برخی نمادها بدون داشتن پشتوانه بنیادی صرفا بر اساس خوشبینی حاکم میان فعالان خرد بازار همچنان با صف خریدهای سنگین روبهرو هستند و توزیع پول و ورود نقدینگی حقیقی به برخی از صنایع و گروهها نوعی از تحلیل دقیق نسبت به شرایط بازار را نشان نمیدهد. همین امر سبب شد تا «دنیای اقتصاد» ضمن گفتوگو با رضا صبری، کارشناس ارشد بازار سرمایه دلایل تحولات اخیر بازار سرمایه و انواع نگاههای حاکم بر جریان فعلی معاملات را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
دو عامل صعود سهام
این تحلیلگر بازار سهام ضمن ارائه دیدگاه خود درخصوص مبحث ارزشگذاری، درخصوص نگاه حاکم بر بازار گفت: ارزشگذاری به خودی خود مبحثی پیچیده است که نیازمند زمان و توجه بسیاری است. بنابراین اگر بخواهیم آنچه در روزهای اخیر در بازار سهام صورت میگیرد را بهتر تحلیل کنیم شاید لازم باشد ذهنیت بازار را مورد توجه قرار دهیم. زمانی که بازارها ریزشی سنگین را پشت سر میگذارد و از نظر بسیاری به نظر میرسد که دیگر سهام خریدنی نیست، به دو دلیل ممکن است بر طرف تقاضا افزوده شود. نخست آنکه عامل جدیدی در این وضعیت وارد بازار شود یا عوامل قبلی تقویت شوند. در صورتی که این نکات تحلیلی بر ارزشگذاری سهام تاثیر بگذارند میتوانند قیمت سهام را افزایش دهند. اما دیگر عواملی که میتواند تاثیر شگرفی بر جذابیت یک سهم برای خریداران آن بگذارد عامل عرضه و تقاضا است که اگرچه از لحاظ تئوریک ممکن است ارزندگی خود دارایی را توجیه نکند با این حال به متغیری بدل میشود که قابلیت افزایش قیمت یک دارایی در زمان مشخص را دارد. در این شرایط عموما قیمت یک سهم آنچنان پایین آمده که دیگر ظرفیت چندانی برای افت بیشتر ندارد. در این حالت با سبک شدن طرف عرضه خریداران سهم افزایش مییابد و در نهایت به رشد قیمت سهام مربوطه منجر میشود. در این وضعیت پس از مدتی قیمت دارایی یادشده افزایش پیدا کرده، تغییر جهت میدهد و به کاهش بهای سهام منتهی خواهد شد. در چنین حالتی تغییرات قیمت ناشی از تغییر در عوامل بنیادین نبوده و صرفا تحت تاثیر جریان خرید و فروش رقم میخورد.
در این میان باید توجه داشت آن نمادهایی که در رشد بازار سهام از عوامل بنیادی کافی برای افزایش قیمت برخوردارند، نسبت به داراییهایی که صرفا بر اساس عرضه و تقاضا قیمت آنها رشد میکند از مسیر صعودی قابل اتکاتری برخوردار خواهند بود.
دودستگی نمادها
صبری همین دیدگاه را در مورد بورس صادق دانست و در مورد عوامل بنیادی حاکم بر تحلیلها افزود: در هفتههای اخیر برخی از صنایع و نمادهای موجود در بورس و فرابورس در واکنش به همین عوامل بنیادی با افزایش قیمت رو به رو شدهاند. در حال حاضر یکی از این عوامل بنیادی که در تحلیلها ظاهر شده و میتواند بر قیمت سهام اثر بسزایی بگذارد، صعودی شدن بازارهای جهانی کالایی است که بر سودسازی شرکتهای تولیدکننده آنها در بازار داخلی سهام اثر میگذارد. به نظر من چشمانداز این بازارها در حال حاضر صعودی است و میتواند آینده خوبی را پیش روی تولیدکنندگان بگذارد. متغیر دیگری که توانسته تا حدود زیادی بر کاهش ریسک سیستماتیک اثر بگذارد و بر خوشبینی نسبت به آینده بیفزاید، انتخاب جو بایدن بهعنوان رئیسجمهور آمریکاست. بازار این گونه استنباط کرده که این رخداد آینده روشنتری را در مقایسه با تداوم ریاست جمهوری ترامپ پیش روی ما خواهد گذاشت. در این میان تمامی نمادهایی که هر کدام به نوعی از دو متغیر یادشده اثر میپذیرند، میتوانند در ادامه راه نیز بر اساس تصویر ترسیم شده به مسیر صعودی خود ادامه دهند. به جز این نمادها سایر سهمها همانطور که گفته شد از پشتوانهای به جز عرضه و تقاضا برخوردار نیستند. بنا براین فعالان بازار باید به تاثیر آنچه گفته شد توجه داشته باشند و در سرمایهگذاریهای خود این نکات را لحاظ کنند.
ارزندگی در مصاف با عدم قطعیت
او در پاسخ به این سوال که با توجه به ریسکهای موجود در اقتصاد ایران و بدون ریسک فرض شدن سود بانکی در چه حالت نسبت قیمت به درآمد آیندهنگر هر سهم (P/ E forward) میتواند مقادیری کاملا متفاوت از نسبت سود بانکی را دریافت کند و رسیدن نسبت یادشده به حدود ۱۰ واحد چگونه قابل تحلیل است، گفت: در شرایطی که ریسکهای حاکم بر اقتصاد بسیار بالا است و امکان دارد که ارزش پول تا حد زیادی کاهش پیدا کند، افزایش این نسبت امری غیر منطقی نیست. اما اگر شرایط شکلدهنده به این ریسکها متعادل شوند و از این بابت ارزش پول در اقتصاد تهدید نشود میتوان انتظار داشت که P/ E آینده نگر نیز به سطحی در حدود سود بانکی برسد. دقیقا بر اساس همین مکانیزم است که نسبت یاد شده در ماههای گذشته از این رقم بالاتر بود و حالا به حدود ۱۰ واحد رسیده است. در حال حاضر اینکه هر تحلیلگری چگونه این نسبت را تحلیل میکند، بستگی به ریسکی دارد که برای آینده در نظر میگیرد. این کارشناس بازار سهام ضمن اشاره به احتمالاتی که درخصوص افزایش نرخ بهره در اقتصاد مطرح میشود خاطر نشان کرد: افزایش نرخ بهره میتواند بهعنوان یک عامل منفی سر راه افزایش قیمتها در بازار سهام نقش بازی کند. با این حال من فکر میکنم که وزن دادن به این عامل در شرایط فعلی و در مقطع زمانی کنونی همچنان زود است. با این حال این احتمال وجود دارد که در دولت بعدی برای کاهش مصائب حاکم بر اقتصاد نرخ بهره نیز افزایش پیدا کند. بنا براین زود خواهد بود که ریسک یاد شده را در شرایط فعلی پررنگ در نظر بگیریم. این کارشناس بازار سرمایه در پایان با توصیه به سرمایهگذاران خرد گفت کسانی که دیدگاه بنیادی و تحلیلی ندارند بهطور مستقیم وارد بازار سرمایه نشوند و سرشکن سرمایه خود را از طریق صندوقهای سرمایهگذاری و سبد گردانها وارد بازار سهام کنند، با این حال نکتهای که باید به تحلیلگرها نیز گوشزد کرد این است که اسیر جو معاملات نشوند و صرفا بر اساس تحلیلهای خود عمل کنند.