شاخص سهام پس از ۷رشد متوالی ۶/ ۰ درصد افت کرد
بازدم کوتاه بورس تهران
روز گذشته دم هفت روزه بورس تهران به بازدمی کوتاه منتهی شد و شاخص کل این بازار در حالی که در ساعات اولیه معاملات افتی حدود ۲ درصد را به ثبت رسانده بود، در نهایت به عقبگرد مختصر ۷ هزار و ۶۸۸ واحدی بسنده کرد. به موجب این عقبگرد، نماگر اصلی بازار یادشده به سطح یک میلیون و ۳۵۸ هزار و ۸۴۸ واحد رسید و به میزان ۵۶/ ۰ درصد از میانگین وزنی قیمت نمادهای حاضر در بورس کاسته شد.
در فرابورس نیز وضعیت تفاوت چندانی با بازار یادشده نداشت. در این روز شاخص کل فرابورس ایران به میزان ۱۶۱ واحد(معادل یک درصد)افت کرد و به سطح ۱۶ هزار و ۴۸۰ واحد رسید. به موجب این امر کلیت بازار سهام در روز گذشته عملکردی منفی را به ثبت رساند و نتوانست رشد هفت روز اخیر را یک روز دیگر تداوم بخشد. با این حال به نظر میرسد با توجه به تعطیلات کرونایی دو هفتهای در دیگر بازارها و نیمه تعطیل بودن بازارهایی مانند ارز وضعیت برای بازار سهام آنچنان هم بد نیست. در حالی که انتظار میرود بازارهای موازی در هفتههای پیش رو به دلیل تداوم شرایط کرونایی از فراز و فرود چندانی برخوردار نباشند و بسیاری از کسب و کارهای دیگر نیز به سبب تعطیل شدن اجباری آنها متولیان خود را مجددا همانند ماههای ابتدایی سال به سمت بازار سرمایه سوق دهند. اصلا بیراه نیست که فکر کنیم، بورس تهران در این شرایط سخت مجال بازگشتن به روزهای رونق را دارد. اینکه آیا افت روز گذشته بازار سرمایه در روز دوشنبه نیز تکرارپذیر است یا نه امر دیگری است؛ با این حال آن طور که بسیاری از فعالان باتجربه بازار سهام به آن باور دارند، در شرایط فعلی که قیمتها در بورس و فرابورس از یک اصلاح طولانی در حال برخاستن هستند، منفی شدن بهای سهام به شکلی متعادل به هیچ وجه امری غیر معمول یا دور از انتظار نیست.
از این رو اگر بخواهیم آنچه در روز گذشته رخ داد را بهتر تحلیل کنیم، باید بگوییم افت قیمتها در روز یکشنبه با توجه به ماهیتی که داشت و در نهایت ریزشی شدید را به شاخص کل تحمیل نکرد، نه تنها برای بازار امری منفی نبوده که به نظر میرسد در شرایط فعلی به متعادل شدن عرضه و تقاضا و دست به دست شدن سهام از سرمایهگذاران محتاطتر به فعالان ریسکپذیرتر بازار کمک نیز کرده است. با این حال در این میان چند نکته قابل تامل نیز وجود دارد که توجه به آنها در شرایط فعلی ضروری به نظر میرسد.
سایه شوم قیمتگذاری بر بورس
همانطور که میدانید در ماههای اخیر یکی از مهمترین عواملی که سبب شد ریزش سنگین قیمتها در بازار سهام بسیاری از سرمایهگذاران ضررهای سنگینی را متحمل شوند، نه فقط جریانات عرضه و تقاضا بلکه عمدتا مخاطراتی بود که از جانب سیاستگذاران و مدیران به شکل ریسک سیستماتیک به بازار سرمایه تحمیل میشد. این ریسکها از اختلاف میان وزارت اقتصاد و وزارت نفت بر سر عرضه پالایش یکم که جرقه ریزش بورس را زد گرفته تا تصمیماتی نظیر لغو امکان معاملات یکروزه و تغییر متعدد در برخی از قوانین در سقف سرمایهگذاری صندوقهای بادرآمد ثابت همه و همه سیگنالی از عدم ثبات را به سرمایهگذاران فرستاد که در پی آن آنها ماندگاری در بازار را بیش از آنکه سودمند تلقی کنند پرریسک ارزیابی کردند. خروجی این امر افت قیمت سنگین سهام شد که در بعضی از نمادها به ۶۰ درصد نیز رسید.به نظر میرسد در طول سالهای اخیر با بزرگتر شدن بازار سرمایه و افزایش قابل توجه تعداد بازیگران آن آنچه نتوانسته نحوه سیاستگذاری کلان اقتصادی را متناسب با رشد این بخش اقتصاد کشور بهروزآوری کند، انعطافناپذیری دستگاه بوروکراسی اداری و فربه بودن بیحدوحصر آن است. همین امر سبب شد تا در روزهای اخیر شاهد خلق شاهکاری دیگر از این سیستم کند و ناکارآمد باشیم.شیوهنامه ساماندهی عرضه و تقاضای زنجیره فولاد که در روزهای گذشته اما و اگرهای بسیاری درخصوص آن به میان آمده است بنا به گفته بسیاری از ذینفعان صنعت فولاد آنچنان منافع تولیدکنندگان فولادی را به نفع تولیدکنندگان سنگ آهن نادیده گرفته که حالا بخش قابل توجهی از عملکرد مالی این شرکتها به آسانی در معرض مخاطره است. همین امر سبب شد تا در روز گذشته بهرغم وجود روند صعودی قیمت محصولات فولادی طی هفته اخیر در بازارهای جهانی شاهد قرمزپوشی بسیاری از نمادهایی باشیم که در داخل کشور به تولید این محصولات مشغولند. در این روز تمامی نمادها نظیر «فولاد»، «ذوب»، «فخوز»، «کاوه» و «هرمز» و... برای ساعاتی در کف قیمت مجاز روانه معامله شدند و در حالی که طی ماههای گذشته نیز بخش قابل توجهی از بهای ریالی آنها کاسته شده بود به لطف سوءتدبیر داخلی محکوم به اصلاح قیمت بیشتر شدند.
فاصله حرف تا عمل
این در حالی است که هم مسوولان بازار سرمایه و هم مقامات دولتی بارها مردم را به سرمایهگذاری در نمادهای بنیادی بازار سرمایه که توانایی قابل اطمینان برای تحقق سودآوری دارند تشویق کردهاند. حال مشخص نیست وقتی حتی شرکتهای بنیادی نیز از گزند نگاه قیممابانه دولتها در امان نیستند، چگونه میتوان غیرتورمیترین بازار کشور را برای سرمایهگذاری مردم عادی تبلیغ کرد؟ نیاز به تفکر چندانی ندارد که وقتی مردم تا این حد با ریسکهای قانونی دست به گریبان هستند و پساندازهایشان به سادگی تهدید میشود، تمایل چندانی به سرمایهگذاری بلندمدت و اصولی نداشته باشند. در چنین شرایطی اصلا چرا باید مردم را از رفتارهای سفتهبازانه بر حذر داشت؟
مروری بر معاملات روز یکشنبه
روز گذشته ۱۶۲ نماد در مجموع اختلاف آخرین معاملات خود نسبت به قیمت پایانی را مثبت به اتمام رسانده بودند. با این حال موازنه صفوف خرید و فروش که در روزهای قبل تا حد زیادی به سمت صفهای خرید تمایل داشت دیروز مجددا تضعیف شد. روز یکشنبه از میان ۳۳۴ نماد معامله شده ۱۳۲ نماد آخرین معاملات خود را مثبت و ۲۰۰ نماد معاملات خود را در محدوده منفی قیمت به اتمام رساندند. در این روز ۹۰ نماد صف فروش و ۸۰ نماد صف خرید داشتند.
ریسکپذیری یا خودزنی
در این روز ارزش معاملات خرد به ۱۴ هزار و ۲۴۵ میلیارد تومان رسید. به نظر میرسد در حال حاضر با توجه به آنچه گفته شد بازار سهام مانند گذشته از ریسک بالایی برخوردار است. همین امر باعث میشود تا حضور در این بازار نیازمند داشتن دانش و تجربه کافی باشد. نوسان قیمت سهام و ریسکهای تحمیل شده به این بازار سبب میشود تا لزوم سرمایهگذاری غیر مستقیم و استفاده از دانش مشاوران سرمایهگذاری به خصوص سبدگردانها در این بازار اهمیت ویژه داشته باشد. بنا بر این بهتر است مردم عادی به خصوص آنها که در ماههای اخیر بخش قابل توجهی از اندوخته خود را فدای جو هیجانی موجود کردهاند، در روزهای اخیر ضمن حفظ آرامش خود در انجام معاملات حتیالمقدور دارایی خود را با استفاده از دانش مشاوران قانونی در این حوزه وارد چرخه معاملات سهام کنند. چرا که همان قدر که ریسکپذیری معقول نیازمند داشتن دانش و اطلاعات کافی از یک امر است، سپردن سرمایه به بازاری پیچیده و پرریسک بیشتر به خودزنی میماند.