ارزش بازار سهام در ۲ دهه گذشته چه تغییری کرده است؟
بورس دلاری در گذر زمان
اما آیا با استناد به این اعداد میتوانیم به سادگی نتیجه بگیریم که بازدهی دلاری بورس بر اساس شاخص کل، ۱۶۶ درصد و بر اساس ارزش بازار، ۱۳۰ درصد بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش باید ابتدا ارزش بازار در ابتدای سال ۹۰ منهای نمادهای حذفشده را محاسبه کنیم و سپس ارزش بازار فعلی را منهای عرضههای اولیه ارائهشده از ابتدای سال نیز بهدست بیاوریم و معادل دلاری در این دو بازه را مقایسه کنیم.
در ابتدای سال ۹۰، تعداد نمادهای فعال در بورس، ۳۳۰ مورد بوده است که ۵۸ نماد تا به امروز به دلایلی نظیر مشکلات صورتهای مالی، شناوری پایین یا زیانده بودن از بورس اخراج شدهاند. البته این نمادها رویهمرفته فقط یکدرصد ارزش بازار آن زمان را تشکیل میدادند، بنابراین با حذف شرکتهای اخراج شده، ۲۷۲ نماد باقی میماند که ارزش بازار آنها در آن زمان بیش از ۱۰۵ میلیارد دلار بوده است. بعد از گذشت نزدیک ۱۰ سال، ارزش بازار نمادهای فعال ابتدای سال ۹۰ به ۱۳۷ میلیارد دلار رسیده است، بنابراین بازدهی دلاری بازار کمی بیش از ۳۰ درصد بوده است.
در حالحاضر ۳۴۴ نماد فعال در بورس وجود دارد که ۷۲ مورد آن مربوط عرضههای اولیه انجامشده از ابتدای سال ۹۰ و نمادهای انتقالی از فرابورس است که در مجموع ۵/ ۳۸ درصد ارزش بازار را تشکیل میدهند و ۵/ ۶۱درصد نیز مربوط به همان ۲۷۲ نماد ابتدای سال ۹۲ است.
همچنین طبقه بندی ارزش بازار بر اساس ارزش نمادها بر حسب سال عرضه اولیه نشان میدهد که بیشترین ارزش بازار به ترتیب متعلق به نمادهایی است که در سالهای ۹۲،۸۵ و۹۹ عرضه شدهاند. نمادهایی مانند تاپیکو، فارس، فولاد، فملی و شستا از بزرگترین عرضههای اولیه دهه ۹۰ بودهاند.
بررسی موردی نمادها نیز نشان میدهد که بازدهی ۶۲ نماد در این ۱۰ سال کمتر از رشد نرخ دلار آزاد بوده است و۲۱۰ نماد بازدهی بالاتر از نرخ رشد دلار داشتهاند. نمادهای ولیز، ونوین، اخابر، سهرمز و وپست در قعر جدول بازدهی نمادها و نمادهای کدما، خاهن، غنوش، خکمک و قنیشا در صدر جدول بیشترین رشد قرار گرفتهاند. همچنین صنایعی نظیر بانک و سیمان کمترین رشد را در این فاصله زمانی داشتهاند و صنایع غذایی و قندی بیشترین رشد را تجربه کردهاند.
در خاتمه میتوان گفت که ارزش فعلی بورس تهران ۲۲۳ میلیارد دلار است که ۸۶میلیارد دلار آن متعلق به عرضههای اولیه بعد از سال ۹۰ است و بازدهی دلاری نمادهای فعال در ابتدای سال ۹۰، سی درصد است. البته حقتقدم و آوردههای نقدی و تاثیر آن بر ارزش سهام در این پژوهش لحاظ نشده است که قطعا اعمال کردن تاثیر آنها باعث تعدیل و کمتر شدن نرخ بازدهی دلاری میشود. از سوی دیگر باید توجه کرد که صرفا مقایسه ارزش دلاری دو بازه زمانی برای محاسبه بازدهی یک بازار پیچیده مثل بورس، سادهانگاری محض است و باید پارامترهای متعدد دیگری از جمله ریسک پرمیوم بازار، طرحهای توسعه و گسترش فعالیتها و... را در نظر گرفت. نتایج نشان میدهد که بازدهی صرف قیمتی فقط ۳۰ درصد بوده است، بنابراین استناد صرف برخی مطالعات به مقایسه کمی شاخص در ۱۰ سال و ۲۰ سال اخیر برای نشان دادن میزان رشد بورس، اشتباه عامدانه یا سهوی فاحشی است.