حدود ۱۶ سال پیش بود که اولین بار، با جمع شدن اشخاصی از فعالان بازار سرمایه، همکاری گروهی را تجربه کردم. هدف در ابتدا هم‌افزایی تحلیل‌ها با شناخت نقایص و تصمیم دقیق‌تر بود. اما هدف بعضی در گرو کسب پول بود و برای آن، هر روشی مجاز بود.

خرید و تمرکز بر روی سهمی و نشر و تبلیغ همان سهم بدون توجه به اینکه آیا شایسته چنین تبلیغی باشد، بدون در نظر گرفتن اینکه آیا اطلاعاتی که ارائه می‌شود شایعه است یا واقعیت و آیا واقعیات سهام به‌طور کامل ارائه می‌شود. به‌زعم این افراد تمام خصوصیت‌های سهام اعم از اینکه مزیت یا نقص‌های آن اعلام شود اهمیتی ندارد، مهم هم‌افزایی برای برد در نزاع‌های بازار است.

بر این اساس باید به هدف رسید بدون اینکه توجهی به زیان‌های ایجاد شده به جامعه و اقتصاد کرد. به این رویکرد انتقاد داشتم و در ابتدای کار از این نوع فعالیت‌ها خارج شدم و به‌صورت انفرادی در بازار به‌عنوان یک تحلیلگر فعالیت کردم. بگذریم که این افراد گام‌های بزرگی برداشتند و رشد کردند.

درسال قبل در مجامع بعضی از شرکت‌های بورسی به‌خصوص شرکت‌های بازار پایه با حضور افرادی مواجه شدم که به نظر می‌رسید سازماندهی شده وارد مجمع شده‌اند و در مکان‌های مختلف سالن مستقر شده و با حالت معترض، هیات مدیره شرکت را به‌خاطر افت قیمت سهام تحت فشار قرار دادند. با بر هم زدن نظم جلسات و اعتراض‌های پی‌درپی بدون اجازه از ریاست مجمع، سعی داشتند مدیران شرکت را تحت‌فشار قرار دهند.

این افراد سوال تحلیلی از وضعیت شرکت ارائه نمی‌دادند و با حالت پرخاشگرانه سعی بر مرعوب کردن مدیران داشتند که چرا سهام خود را در بازار عرضه می‌کنند، اعتراضی بر سهامدار عمده که با ارعاب، او را از عرضه سهام خود منصرف کنند و آنگاه این افراد با هم بتوانند قیمت سهام را افزایش دهند و سود سرشاری ببرند، رفتاری که برخی موارد نتیجه می‌داد. این افراد کسانی بودند که در شبکه‌های اجتماعی همدیگر را پیدا و رفتارهای خود را با هم هماهنگ می‌کردند.

در ماه‌های قبل سعی کردم در بین شبکه‌های اجتماعی، اطلاعاتی را در مورد سهامی گردآوری کنم. بنابراین در یکی از کانال‌های مربوط به آن سهام عضو شدم. با تحقیقی در ارتباطات افراد این گروه‌ها جالب است بدانید که ارتباطات شدیدا راست‌گرایانه‌ای در میان آنها وجود دارد.

نوشته‌های افراد به شدت کنترل می‌شود و قوانینی را برای کانال وضع کرده‌اند که هرگونه مطلبی اگر احساس شود بر روند قیمت سهام تاثیر منفی می‌گذارد،‌ نویسنده آن را از گروه خارج می‌کنند.

زمان انتشار مطلب و نحوه نوشتن مطلب محدودیت دارد و مطالب زیادی سانسور می‌شود و ادمین تلاش می‌کند مطالبی که او را خوش نیاید حذف و فرد مربوطه را اخراج کند. علاوه بر این حتی اگر ادمین‌ها اقدامی نکنند رفتارهای راست‌گرایی در بین اعضا به راحتی به چشم می‌خورد.

 به‌طور مثال یکی از افراد لیدر، مطلبی را در سهام موردنظر عنوان کرد که با تردید روبه‌رو بود. سعی کردم ایشان را به تحقیق بیشتر متمایل کنم یا اگر اطلاعاتی دارند ارائه دهند. رفتار محترمانه با برخورد شدیدی روبه‌رو شد، تهدید شدم و تهمت زدند که نفوذی هستم و هدف من کاهش قیمت سهم بوده و... با مطالب و رفتارهای تندی تهدید شدم اما این فرد حاضر نشد به سوال من جواب دهد. با اینکه با دقت خاصی به تهمت‌های او پاسخ دادم اما پیروان این فرد به دفاع از فردی پرداختند که حاضر نبود حرف‌های گمراه‌کننده وی کنکاش شود و صدای احسنت آفرین مرحبا از وی شنیده می‌شد. انسان‌هایی که از تحقیق بیشتر بیزارند، نمی‌خواهند مسائل کنکاش شود که مبادا نقاط ضعفی رو شود و رویاهایشان خراب شود.

این افراد در ظاهر به ایده‌شان تعصب دارند ولی در درونشان تردید شدیدی دارند، به همین خاطر متعصبانه برخورد می‌کنند تا سازه درون ذهنشان نریزد. راست‌گرایان در تاریخ با وجود قدرتی که در اختیار داشتند نقاط ضعف خود را کنکاش نمی‌کردند و به همین دلیل نمی‌توانستند راهکاری برای آن پیدا کنند و شکست سختی می‌خوردند.

برخی از این کانال‌ها متاسفانه به‌طور معمول، سطحی و خالی از تحلیل در اکثر موارد برای قیمت‌های رویایی و سرخطی زدن و گروهی تماس گرفتن با شرکت‌ها،‌ بورس و تحت فشار قرار دادن آنها مورد استفاده قرار می‌گیرد. دلایل رشد این گروه‌ها را می‌توان تطمیع این افراد،‌ مهیا بودن فضای تکنولوژی و عدم کنترل این فضا از طرف ناظران و نبود قوانین برای کنترل تخلف در این فعالیت‌ها دانست. ولی وقتی کانالی به نام یکی از نمادها ایجاد می‌شود دیگر حالت عمومی پیدا می‌کند و ادمین‌ها و تشکیل‌دهنده‌ها نمی‌توانند احساس مالکیت داشته باشند و لازم است شرکت‌ها و مسوولان اجازه ندهند این افراد به کنترل چنین کانال‌هایی مبادرت کنند و باید تحت قوانینی فعالیت کنند.