فساد مالی و کیفیت ظاهری حسابرسی
فساد انواع متفاوتی دارد که شامل فساد اخلاقی، رفتاری، اجتماعی، سیاسی و مالی است. عموما فسادهای دیگر ارجح بر فساد مالی هستند؛ زیرا ابتدا فسادهای دیگری انجام میشود و بعد عاملی برای انجام فساد مالی میشوند. همیشه در آیین رفتار حرفهای تمام حرفهها بحث بر اخلاقمحور بودن است. بهعبارتی اخلاق حرفهای سرلوحه تمام حرف و مشاغل است. حال اگر فردی وارد حرفهای شود که پایبند به اخلاق حرفهای نباشد موجب بروز اولین فساد در آن حرفه خواهد شد. امروزه تمام قوانین و استانداردهایی که برای عاملان مبارزه با فساد تدوین میشود نخست به استقرار نظام اخلاقی مناسب در جامعه حرفهای اشاره دارد و مبارزه با بیاخلاقیها را در اجرای نظامنامه یا استانداردها ابتدای هر موضوعی قرار میدهند. در حرفه مالی و حسابرسی نیز سرلوحه اجرای هر کاری، اخلاقمداری است و نظامنامهای کنترل داخلی نیز اخلاقمداری را بهعنوان عامل اصلی مبارزه با ضعفهای کنترلی قلمداد میکند. بهعبارتی اخلاقمداری باید در حرفه فرهنگسازی شود و در دل سازمان وجود داشته باشد.
فساد مالی از چه جایی نشات میگیرد: عموما فساد مالی از بیاخلاقیها، نبود نظارت و خلأ کنترلی و سوءاستفاده از اطمینان افراد دیگر سرچشمه میگیرد. عامل اول به رعایت نکردن موازین اخلاقی از سوی فرد انتخاب شده برای انجام امور و دومی نبود نظارت و کنترلهای داخلی مناسب در مجموعه و سوم انتخاب فردی که براساس گزینه ناصحیح انتخاب شده است، برمیگردد.
چه ارگانی باید فرآیند مبارزه با فساد را آغاز کند: اینکه در جامعه ما بهدنبال فرد یا ارگانی باشیم که مسوولیت مبارزه با فساد و کشف فساد را برعهده داشته باشد بهنظر کار پسندیدهای نیست. خودکنترلی و استفاده از روشهای فرهنگی و قرار دادن عامل کنترلی در هریک از امور باعث میشود هر فرد در هر جامعهای مسوول مبارزه با فساد باشد. برای نمونه اگر هر فرد در حرفهای که مشغول به کار است اخلاق حرفهای را رعایت کند و موازین و استانداردها را به درستی انجام دهد خود عاملی است برای مبارزه با فساد. یا اگر فرهنگسازی درست انجام شود، سبب میشود یک فرد حسابدار از همکاری با شرکتهای دودفتره پرهیز کند یا حسابرسی از پذیرش کار شرکتهای دودفتره سر باز زند یا وکیلی از پذیرش موکلی که ترویج فساد دارد یا کارشناس رسمیای که قیمتگذاری را براساس معیارهای صاحبکار طلب میکند بپرهیزد.
تمام قوانین و استانداردها تا حدودی درست تنظیم شده و با مطالعه آنها میتوان به این عامل پی برد! ولی عوامل اجرایی و افراد جامعه هستند که در حرفهها مشغول به کار هستند و باید توجه ویژهای به اخلاق حرفهای داشته باشند. این در حالی است که بسیاری از افراد در جامعه دم از درستکاری میزنند ولی خود در اجرای وظایفشان کوتاهی کرده و به این ترتیب خود به سلامت جامعه ضربه میزنند.
همانگونه که اشاره شد ایجاد فساد مالی نشات گرفته از سایر فسادهاست که بهدلیل بیتوجهی آنها به اخلاق حرفهای بروز یافتهاند.
طبق آمار رسمی از وزارت دارایی مشخص شده بسیاری از شرکتها فرار مالیاتی دارند! این موضوع عوامل زیادی را در بروز فساد مالی نشان میدهد: در گام نخست اینکه چه افرادی این مجموعهها را اداره میکنند؟ یا چه افرادی حسابداری این مجموعهها را انجام میدهند؟ و در نهایت چه افرادی حسابرسی این مجموعهها را انجام میدهند؟
به این ترتیب چنانچه این افراد در اجرای مسوولیتهای خود درست عمل کنند و اگر حسابدار و حسابرس از همکاری با چنین مجموعههایی امتناع ورزند، آیا شروع مبارزه با فساد کلید نخورده است؟ بسیاری از سازمانهای دولتی و خصوصی ما توسط افرادی اداره میشوند که صحت درستکاری آنها ازسوی نمایندگان آن مجموعهها تایید شده است، پس چرا در بسیاری از سازمانها و مجموعهها فسادهایی رخ میدهد که حتی ذهن به خود اجازه هضم شدن آن را نمیدهد! دلیل اصلی آن نبود اخلاقمداری در حرفه و اطمینان و نبود کنترلهای داخلی پیشگیرانه یا کشفکننده است. حسابرسیهای شکلی جای خود را به حسابرسیهای با کیفیت داده، بسیاری از پروندههای حسابرسی فقط به صورت شکلی تهیه میشود که پاسخگوی کنترل کیفیت باشند. شاید بسیاری از حسابرسان در اجرای حسابرسی از مبارزه با فساد طفره روند و بهدنبال امتیاز کنترل کیفیت باشند، بسیاری از پروندههای حسابرسی فساد را میبینند، نظرات غیرکارشناسی کارشناسان رسمی را میفهمند و با اطلاع غیررسمی یا رسمی از دودفتره بودن شرکتها، همچنان سعی در طفره رفتن و تکمیل پروندههای با کیفیت دارند! عاملان مبارزه با فساد بعد از افراد جامعه حسابرسانی هستند که یا دانش و آگاهی مبارزه با فساد را ندارند و فقط سعی در کسب امتیاز کنترل کیفیت خود دارند یا دانش مبارزه با فساد را دارند، ولی بیاخلاقیها اجازه مبارزه را به آنها نمیدهد. مهمترین عاملی که سبب میشود در حرفه حسابرسی توجه ویژه به کیفیت حسابرسی و مبارزه با فساد مالی از بعد باطنی و ظاهری شود وجود نهاد ناظر مستقل بر حرفه است. در نبود نهاد نظارتی در حرفه حسابرسی و عدم ایجاد روابط حرفهای با سایر نهادهای دولتی نظیر بانکمرکزی و اداره مالیاتی و مهمتر از همه استقرار فرهنگ اخلاقی مبارزه با فساد مالی کمی سخت خواهد بود.
ارسال نظر