۸۷ درصد از نمادهای بورسی سبزپوش شدند
صعود یکدست بازار سهام
در این میان یکی از نکاتی که لازم است مورد توجه قرار گیرد صعود یکپارچه گروههای کوچکتر است که بر شدت نگرانیها افزوده است. در حالیکه سهام بسیاری از این شرکتها رشدهای چند صد درصدی را تجربه کردهاند علائم هشدار با قدرت بیشتری نسبت به همیشه نواخته شده است. ممکن است در فضای مثبت بازار احتمالا این علائم با بیتوجهی بورسبازان مواجه شوند با این حال اندک تلنگری برای تغییر نگرش معاملهگران به معاملات سهام کافی است و تغییر چهره صفنشینی از خرید به فروش را به دنبال خواهد داشت. اگر سهمی نسبت به ابتدای سال ۹۷ خود چند برابر شده است، باید دلایل کافی برای آنها پیدا کرد. حال هرچه میزان رشد قیمتی بیشتر باشد، باید با شک و نگاه بدبینانه بیشتری به بررسی سهم پرداخته شود. منظور از بیان این مطالب وجود حباب در کلیه نمادهای بورسی یا فرابورسی نیست با این حال در بررسی نمادهای مختلف به راحتی میتوان اثرات حباب قیمتی را یافت. صعود دستهجمعی سهام نشانهای قوی از نفوذ محسوس هیجان در معاملات سهام است که مورد توجه معاملهگران زیرک است. در این شرایط گزارشهای مرداد یکی از عوامل کوتاهمدت است که میتواند بر مسیر قیمتی سهام اثرگذار باشد. نکته بسیار مهم که لازم است که در بررسی گزارشهای مرداد مورد توجه قرار گیرد رشد نمادهای مختلف از ابتدای ۹۷ است. گزارشهای آتی (ماهانه یا فصلی) شرکتها باید با این دید بررسی شود که آیا رشد قیمتی که سهام تاکنون تجربه کردهاند با عملکرد بنیادی شرکتها همخوانی دارد یا خیر؟ در این بررسی احتمالا میتوان به این نکته رسید که قیمت بسیاری از نمادها به خصوص کوچکترهای بازار در خوشبینانهترین سناریوها نیز فاصله چشمگیری را از سودآوری گرفتهاند و این موضوع میتواند نشانهای از حباب قیمتی و هشدار برای آینده قیمتی سهام باشد. برای مثال در سهام زیرمجموعه بازار پایه از نگاه بسیاری از کارشناسان مدت زمان زیادی است که قیمت سهام به منطقه حباب وارد شده است.
آمارهای کلیدی شنبه
شاخص کل بورس در جلسه روز گذشته ۳۸۵۹ واحد رشد کرد و در آستانه سطح ۲۷۰ هزار واحدی متوقف شد. رشد ۵/ ۱ درصدی شاخص کل در شرایطی به ثبت سقف جدید منجر شد که در فهرست نمادهای موثر بر شاخص ترکیب متفاوتی از انگیزهها و بهانهها به چشم میخورد. حضور ۳ نماد پالایشی، یک نماد بانکی، دو نماد مخابراتی و ضمنا حضور تکنماد «بفجر» در این فهرست نشان میدهد بازار سهام محور یگانهای برای صعود ندارد. ترکیبی از انتظار برای رشد سودآوری و بهروزرسانی ارزش دارایی در بنگاههای بزرگ عمدهترین انگیزههای جهش نماگر اصلی بازار در معاملات شنبه بودند. با این حال مهمترین مولفهای که در این بین باید به آن اشاره کرد عطش تقاضا برای سهام است که خصوصا خود را در دادوستد گروههای کوچکتر بازار نشان میدهد.
از این منظر ارزش معاملات و همچنین میزان تغییر مالکیتها برای رصد موقعیت فعلی بازار سهام اهمیت کلیدی دارد. ارزش معاملات خرد بورسی در اولین جلسه معاملاتی شهریور ماه ۱۳۵۲ میلیارد تومان و میزان تغییر مالکیتهای این بازار ۱۱۱ میلیارد تومان از سمت سهامداران حقوقی به حقیقی بود. این میزان از ارزش معاملات بعد از ۲۲ تیرماه که به لطف عرضه سهام پتروشیمی نوری به سطح ۱۴۳۰ میلیارد تومان رسید در سقف خود قرار دارد. ضمنا اگر این عرضه اولیه را در محاسبات لحاظ نکنیم، ارزش معاملات روز گذشته بیشترین میزان از ۲۷ خرداد است.
به این ترتیب از مهمترین مشخصات دادوستدهای نخستین روز هفته پیشتازی مجدد شاخص هموزن در قیاس با شاخص کل بود. این نماگر در جلسه شنبه رشد ۵/ ۲ درصدی را به ثبت رساند. شاخص ۳۶ صنعت از ۴۰ صنعت مورد معامله بورسی صعود را تجربه کرد و در این بین رشد شاخص گروههای پرنمادی همچون سیمان، انبوهسازی، حمل و نقل، محصولات دارویی، خودروسازان و... چشمگیر و قابلتوجه بود.
۲۷۰ نماد از ۳۰۹ نماد معامله شده در بورس با قیمت پایانی مثبت به کار خود پایان دادند که به معنای سبزپوشی ۸۷ درصد از این نمادهاست. در همین حال ۱۳۵ نماد یا ۴۴ درصد از نمادهای معاملهشده با صف خرید همراه بودند و ارزش تقاضای در انتظار این صفوف بیش از ۲۵۳ میلیارد تومان بود. لازم به تاکید است که این آمار تنها دادوستدهای بورسی را شامل میشود و معاملات فرابورس در آن لحاظ نشده است.رخوت بازارهای موازی و جهشهای بزرگ قیمتی طی ماههای اخیر در ترغیب نقدینگی به سمت بورس تاثیر قابل ملاحظهای داشته است. با این حال مسیری که این نقدینگی در جهت کسب سود طی میکند به زنگ هشداری در رابطه با گذر از مرزهای ارزندگی سهام میماند.
تکرار روندهای عمومی
همانگونه که اشاره شد رشد عمومی بازار سهام سبب شده تا ۳۶ صنعت از ۴۰ صنعت معاملهشده بورسی برآیندی مثبت را تجربه کنند. به عبارتی رویکرد عمومی فعالان سهام در بازه فعلی به فاصلهگیری از سهام کالایی که با ریسکهای پررنگ بازار جهانی مرتبط هستند و تقاضا برای هر دسته دیگری از سهام معطوف شده است. در این بین فشار بر فلزات اساسی محسوستر از سایر گروههاست. روند پرتنش تقابل تجاری چین و آمریکا و پررنگشدن نشانههای از احتمال وقوع رکود جهانی سبب میشود تا این دسته از سهام در بازه فعلی با محافظهکاری حداکثری تقاضا مواجه شوند. با این حال در سوی مقابل این احتیاط با نشانههای حداقلی نیز همراه نیست. ادامه روندهای صعودی در بسیاری از گروههای سهامی جای درنگ و پرسشهای فراوانی دارد. به علاوه در گروههایی که انگیزههای صعود تا حدودی مشخص و موجه است روند یکدست قیمت تمام نمادهای گروه نگرانی از بیاعتنایی به حدود ارزندگی سهام را تشدید میکند. در میان صنایع مختلف بازار روز گذشته، گروههایی بودند که تمام نمادهای آنها بر یک محور دادوستد شدند و این محور عمدتا خود را در چهره صفهای خرید نمایان کرد. این گونه روندهای یکدست و بیتمایز، به خصوص در گروههایی که انتظار تغییر فراگیر در آنها وجود ندارد به برخی نگرانیها از رشد فراتر از ارزش واقعی دامن میزند.
نگاهی به بهانههای صعودی بازار
پرمعاملهترین صنایع بورسی از لحاظ ارزش معاملات را گروه بانکها و خودروسازان تشکیل میدادند. شاخص این دو گروه در جلسه روز گذشته به ترتیب رشدهای ۲ و ۹/ ۲ را تجربه کرد. نکته جالب توجه آنکه در رابطه با نمادهای این ۲ گروه و در مسیر صعودی قیمت سهام کمتر اشارهای به روند سودآوری بنگاههای مربوطه میشود. بیتوجهی به واقعیتهای سودآوری اتفاقی است که میتواند مقدمه تشکیل حباب قیمتی را در بورس فراهم آورد و ضربهای قابلتوجه را به معاملات وارد کند.
در گروههایی همچون محصولات دارویی و سیمانسازان اگر چه انگیزههای صعود سهام تا حدودی روشن و مرتبط با متغیرهای بنیادی صنعت است، با این وجود رشدهای ادامهدار قیمتها از ابتدای سال تاکنون، تداوم روندهای یکدست در این گروهها را توجیه نمیکند. بهعنوان مثال در رابطه با گروههای سیمانی افزایش سقف مصوب نرخهای فروش چشمانداز صعودی سودآوری نسبت به فصل بهار را ایجاد کرده است. با این حال چند بعد دیگر در برآوردهای ارزندگی سهام باید مورد توجه قرار گیرد. عمده عملیات اکثر شرکتهای سیمانی در نیمه نخست سال صورت میپذیرد و روند تولید و فروش در فصول سرد چندان قابلیت مقایسه با نیمه اول را ندارد. از سوی دیگر افزایش نرخها میتواند در مقادیر فروش تاثیر معکوس بگذارد. نتیجه آنکه روند صعودی سودآوری در این صنعت بدون شک یکسان و یکدست نخواهد بود و تکیه بر محاسبات کارشناسی را ایجاب میکند. نکته مهم دیگر اینکه حتی با فرض بهبود وضعیت سودآوری این صنعت اینکه میزان سودآوری مورد انتظار بتواند قیمتهای کنونی سهام سیمانی را توجیه کند خود محل سوال است.
این روند در بسیاری از صنایع بازار قابلمشاهده است. بهنظر میرسد جریان نقدینگی به مبانی سودآوری بیاعتنا است و تنها به مسیر نقدینگی دل بسته و به صفنشینی علاقه زیادی نشان میدهد. در این بین یک چرخش روند یا هدفگیری بازاری رقیب توسط سرمایهگذاران احتمال صفنشینی در سوی مقابل را به شدت تقویت میکند.
محکهای در دسترس سهام
طی روزهای جاری گزارشهای ماهانه شرکتها در ماه میانی تابستان منتشر میشود. این گزارشها میتواند بسیاری از مفروضات فعلی بازار را که بر رشد سودآوری شرکتها استوار شده، تقویت یا رد کند. بعد از آن باید در انتظار گزارشهای عملکرد شهریور و نهایتا صورتهای مالی تابستان بود. این گزارشها به خودیخود روندهای چند روزه بازار را شکل میدهند. اما در فضاهای زمانی موجود خلأ جریانهای اطلاعاتی احتمالا هدفگیری سهام ارزنده را در جوهای عمومی بازار دشوار خواهد کرد. بنابراین برآورد سودآوری بنگاههای در کانون توجه فعلی با خوشبینانهترین سناریوها دستکم این سطح اتکا را در اختیار فعالان بازار قرار میدهد که از سرمایهگذاریهای خود انتظار چه بازدهی معقولی را داشته باشند و تا چه حد رعایت جنبه احتیاط در مواجهه با بروز ریسکهای مقطعی یا کلی ضروری خواهد بود.
امیرهوشنگ نوایی
ارسال نظر