رصد ردپای حباب در سهام فرابورسی
شاخص کل بورس تهران نیز بازدهی ۱۷۳ درصدی را در این مدت به ثبت رسانده است. البته بازدهی شاخص کل هموزن بورس تهران به حدود ۳۰۸ درصد از ابتدای سال ۹۷ تا پایان معاملات دوشنبه رسید و از فرابورس پیشی گرفته است. علل پیشتازی فرابورس را میتوان موارد متفاوتی مطرح کرد. در این خصوص اندازه کوچکتر شرکتهای فرابورسی و همچنین بستر مناسب برای موجسواری در کنار سایر عوامل در پیشتازی شاخص فرابورس بیتاثیر نبوده است. اثرات این موضوع را میتوان در رشد محسوس شاخص کل هموزن در مقایسه با شاخص کل بورس مشاهده کرد. کارشناسان در هفتههای اخیر بارها بر احتمال تشکیل حباب قیمتی در نمادهای بازار پایه تاکید داشتهاند. این نگرانی تنها به نمادهای بازار پایه محدود نمیشود و نمادهایی زیرمجموعه فرابورس و همچنین بورس نیز وجود دارند که با شائبه تشکیل حباب قیمتی همراه هستند. دراین میان احتمال تشکیل حباب قیمتی برای شرکتهای با ارزش بازار کوچکتر بالا به نظر میرسد. البته برخی شرکتها وجود دارند که آنچنان رشدهایی را تجربه کردهاند که نمیتوان از آنها بهعنوان شرکتهای کوچک نام برد.
زنجیرههای تودرتوی جهش سهام
همچنان نوسان داغ قیمتی در سهام زیرمجموعه فرابورس با شدت بیشتری نسبت به بورس مشاهده میشود. رشد قیمتی «کرمان» که توجه بسیاری را در بازار به خود جلب کرده و سوختی برای صعود دیگر نمادهای وابسته به وجود آورده است از جمله نکات عجیب بازار فرابورس است. قیمت سهام سرمایهگذاری توسعه و عمران استان کرمان از ابتدای سال جاری تاکنون بیش از ۶ برابر شده است. چنین رشدهایی بیش از همیشه نگرانی از رویه آتی قیمت سهام این شرکت و دیگر شرکتهایی از این دست را افزایش داده است. نکته جالب توجه اینکه فرصت فروش سهامداران درصدی مانند سرمایهگذاری ساخت ایران (وساخت) از «کرمان» و شناسایی سودهای عجیب، بهانه را برای رشد قیمتی «وساخت» نیز فراهم آورده است. حال اینکه موج ناشی از این موضوع به زیرمجموعه «وساخت» یعنی «ثنوسا» نیز رسیده است و برخی از فضا برای داغ کردن سهام این شرکت نیز استفاده کردهاند. قصهسراییها پیرامون سهام همیشه وجود دارد و باید تاکید کرد که همیشه میتوان یک نکته از یک شرکت را چنان آب و تاب داد که توهم ارزندگی را به ذهن معاملهگران بهخصوص تازهواردان القا کند. این موضوع قضاوت درخصوص ارزندگی یا عدم ارزندگی سهام نام برده شده نیست بلکه به نظر میرسد معاملهگران باید هر از چند گاهی از داستانهای داغ پیرامون سهام دل بکنند و کمی نیز بهصورتهای مالی و واقعیتهای شرکتها مراجعه کنند، این موضوع به خصوص پس از جهش چند برابری سهام بیش از همیشه لازم است. همانطور که اشاره شد اندازه کوچک شرکتها و برخی عوامل دیگر باعث شده امکان داغ شدن سهام در فرابورس بیشتر از بورس مهیا باشد. برای مثال داستان رشدهای بدون پشتوانه قاسم ایران در فرابورس نیز جالب است. گرچه انتظار بهبود محسوس سودآوری «قاسم» وجود دارد با این حال در اینکه آیا این بهبود سودآوری میتواند جهش ۶ برابری قاسم ایران را توجیه کند یا خیر، تردید بسیاری وجود دارد. قیمت سهام «قاسم» به ۳ هزار تومان رسیده است و همچنان نیز خریداران را پشت خود میبیند و آنچه نگرانکننده است اینکه احتمالا بسیاری از خریداران کنونی از علل رشد قیمتی سهام تا اینجا و نوسان کلی سهام آگاه نیستند. داستان تنها به قاسم ایران ختم نمیشود و سهامدار این شرکت یعنی صنعتی مینو نیز جهش بیش از ۵ برابری را در قیمت سهام طی یک سال اخیر تجربه کرده است. در ادامه این زنجیره خودکفا بهعنوان سهامدار صنعتی مینو از ابتدای سال جاری تاکنون بیش از ۳ برابر شده است. در این گزارش مجال توجیه رشد یا نقد حبابی شدن قیمت سهام شرکتهای مزبور یا سایر شرکتها وجود ندارد با این حال تنها باید گفت معاملهگرانی که پس از چند برابر شدن قیمت سهام این شرکتها همچنان عطش خرید دارند باید دلیلی بسیار قوی برای این موضوع داشته باشند. میزان ریسک پس از رشدهای چند صد درصدی بسیار بالا رفته و از سوی دیگر احتمال زیان بالا رفته است. شاید در نهایت و در نگاه ریزبینانه بتوان دلیلی برای رد حبابی شدن قیمت سهام در سهام پیدا کرد اما بهصورت مشخص رفتار کورکورانه معاملهگران در شرایط کنونی به خصوص در بازار پایه و نمادهای فرابورسی، از ریسک بالای معاملات خبر میدهد. نمادهای زیادی را در بورس، فرابورس یا بازار پایه میتوان نام برد که جهشهای چند برابری را تجربه کردهاند و همچنان خریداران عطشی وصفناپذیر را برای خرید سهام از خود نشان میدهند با این حال نکته نگرانکننده اینکه بسیاری از خریداران این نمادها حتی کمترین اطلاعاتی درباره خرید سهام خود ندارند. آنچه در وضعیت این چنینی خریداران مشخص است اینکه اگر مسیر قیمتی سهام معکوس شود بسیاری از این معاملهگران قطعا به دنبال دلیلی برای نگهداری و عدم فروش سهام نخواهند بود. بسیاری از نمادهای پربیننده فرابورس طی روزهای اخیر با احتمال بالای تشکیل حباب قیمتی از نظر بنیادی همراه هستند اما با قدرت نقدینگی در سطوح بالای قیمتی در حال نوسان هستند. بعضا تلاش وصفناپذیری از سوی معاملهگران مختلف برای داغ کردن سهام مشاهده میشود. موجهای سفتهبازی و رالی داغ به دنبال قدرت نقدینگی از ویژگیهای لاینفک بازارها است و تنها باید در جهت آگاهی هر چه بیشتر معاملهگران تلاش کرد. این آگاهی است که میتواند از سوءاستفاده جلوگیری کند و قطعا محدود ساختن بازارها (آنچه مقام ناظر برای بازار پایه در پیش گرفته است) نمیتواند اثر مثبتی در بلندمدت داشته باشد. از طرفی نقدی که میتوان به کارشناسان سهام وارد کرد اینکه به تحلیل شرکتهایی که دارای ارزندگی هستند میپردازند اما از نقد سهام شرکتهایی که از نظر آنها با حباب قیمتی مواجه هستند خودداری میکنند. اگر نگاه بلندمدت به آینده بازار سهام وجود داشته باشد بهصورت مشخص میتوان متوجه شد که نقد سهام غیرارزنده یک موضوع مهم برای بازار تازهپا با تعداد زیادی از معاملهگران تازهوارد بورس کشورمان است که البته به واسطه تداخل منافع کنار خود تحلیلگران کنار گذاشته میشود.
ارسال نظر