در رفتارشناسی کنونی بازار سهام بار دیگر می‌توان به میانداری سرمایه‌گذاران حقیقی اشاره کرد که با استفاده از فرصت تعطیلات و غیبت عرضه‌کننده حقوقی بزرگ، نوک پیکان تقاضا را به سوی صنایع کوچک‌تر نشانه رفتند و رونق مطلوبی را از این رهگذر در سهام گروه‌های سیمانی، قندی، ساختمانی، دارویی و خودرویی و برخی تک‌سهم‌ها رقم زدند. با این حال، با بازگشت بورس به ایام کاری عادی و نیز نگرانی از برخی تنش‌های سیاسی، احتمال حاکم شدن سایه احتیاط بر فضای معاملات وجود دارد. به این ترتیب، با قرار گرفتن شاخص بورس در فاصله حدود یک درصدی از اوج ۱۹۵ هزار واحدی مهر‌ماه سال گذشته، بازار سهام در کوتاه‌مدت با یک مقاومت تاریخی درگیر خواهد شد که عبور از آن، نیازمند تحولات بنیادی جدید و تقویت چشم‌انداز سودآوری شرکت‌های بزرگ به ویژه از منظر تحولاتی نظیر رشد نرخ تبدیل ارز در سامانه نیما برای صادرکنندگان یا قیمت‌های فروش در بورس کالا باشد.

حاشیه‌نشینی بزرگان

در کنار دلایل سنتی جذابیت سهام کوچک از قبیل شناوری پایین و قابلیت موج‌سازی آسان برای بازیگران حقیقی، عوامل دیگری نیز موجب شده تا سهام شرکت‌های بزرگ در گروه‌های کالایی شامل فلزات اساسی، معادن و پتروشیمی‌ها سهم کمتری در رونق اخیر ایفا کنند. اولین عامل به بالاتر رفتن سطح تنش سیاست خارجی و موج جدید فشارهای ایالات‌متحده در قالب جنگ روانی باز می‌گردد که ابهامات درخصوص ایجاد موانع صادراتی و نیز افزایش هزینه صادرات را نزد سرمایه‌گذاران تقویت کرده است. عامل دوم به وقفه در مبادلات در بورس کالا باز می‌گردد که به‌دلیل تقارن با تعطیلات طبیعی بوده و مانع از رسیدن اخباری در جهت افزایش قیمت‌های فروش محصولات در این بازار شده است. علاوه بر اینها، عامل دیگر رکود سهام بزرگ به انفعال سرمایه‌گذاران حقوقی و صندوق‌های سرمایه‌گذاری بزرگ در سمت تقاضا مربوط می‌شود که در نوع خود مانع از تقویت موج رونق در سهام شاخص‌ساز شده است. با توجه به انتظار پایداری عواملی نظیر ابهام سیاسی و انفعال حقوقی‌ها، شاید تنها عامل بر‌هم‌زننده معادله رکود در سهام بزرگ و از سرگیری معاملات در بورس کالا با چاشنی رشد تقاضا نیز افزایش قیمت ارز در مبادلات سامانه نیما باشد. خوشبختانه در چند روز گذشته از هر دو کانال اخبار خوشی به بازار رسیده و هم نرخ ارز در سامانه نیما و هم قیمت محصولات فولادی سقف‌های تاریخی خود را پشت سر گذاشته‌اند. انتظار می‌رود این روند در صورت تداوم به ایجاد موج دوم رونق در سهام شرکت‌های بزرگ کمک کند.

سیگنال ارز به بورس

با مخابره چندین خبر در زمینه افزایش فشارهای ایالات متحده در زمینه سیاسی، روند نرخ‌های آزاد ارز در هفته جاری بار دیگر در مسیر صعود قرار گرفت و برای یک روز از مرز ۱۴ هزار تومان به ازای هر دلار عبور کرد. قیمتی که تقریبا معادل بالاترین سطح در پنج ماه گذشته است. به‌رغم این مساله، رصد تحولات عینی از احاطه بانک مرکزی بر شرایط کلی بازار و مدیریت عرضه و تقاضا حکایت می‌کند. در همین راستا، هر چند برآیند حرکتی قیمت‌ها از ابتدای سال در مجموع رشد ۵ درصدی را رقم زده اما صرافی‌های منتخب بانکی با حمایت بانک مرکزی نقش مهمی در پاسخگویی به تقاضا و جلوگیری از قوام گرفتن روند صعودی بی‌محابا داشته‌اند. علاوه بر اینها، تمرکز بر کانال مهم عراق و افزایش قابل توجه صادرات با توجه به روابط سیاسی مطلوب و درآمد سرشار نفتی این کشور نقش مهمی در مدیریت سهم عرضه در بازار ایفا کرده است. در همین حال، مطالعه سایر متغیرهای بنیادی از قبیل ارزش کل نقدینگی به دلار و نیز ارزش ریالی صادرات غیرنفتی نسبت به نقدینگی، به دلیل جهش ارزی سال گذشته، هم‌اکنون به ترتیب در سطوح تاریخی حداقل و حداکثر قرار گرفته‌اند که گویای پشتوانه مطلوب فعلی ریال جهت مقاومت در برابر موج کاهش ارزش معنادار است. به این ترتیب، با تمدید بخش عمده‌ای از معافیت خریداران نفتی از تحریم که از قرار معلوم احتمال زیادی دارد، می‌توان انتظار داشت که در مجموع رفتار ارز در سال ۹۸ به شرط عدم بروز ریسک‌های بیشتر (از سطح کنونی) در کنترل بانک مرکزی و با شیب صعودی ملایم باشد؛ وضعیتی که از یکسو می‌تواند زمینه مناسبی برای انتفاع شرکت‌های بورسی از نرخ‌های مطلوب تبدیل ارز کنونی فراهم کند و از سوی دیگر میزان نااطمینانی ناشی از التهابات شدید بازار ارزی نظیر سال ۹۷ را کاهش دهد.

بازار نفت در منگنه

تعقیب تحولات بازار نفت برای اهالی بورس تهران هم از جهت تاثیرگذاری بر سهام پالایشگاه‌ها و هم از جهت تامین درآمدهای نفتی دولت به‌عنوان بزرگ‌ترین کارفرمای اقتصادی ایران مهم تلقی می‌شود. خبرها در این حوزه در چند هفته اخیر همگی حکایت از محدودیت عرضه و قوت تقاضا دارد. در همین راستا، موقعیت‌های آتی خرید در بورس نفت آمریکا برای ششمین هفته روند صعودی داشته و از کف اخیر ۵۰ درصد بیشتر شده است. در همین حال، گزارش بانک‌های سرمایه‌گذاری بین‌المللی و نیز اداره اطلاعات انرژی آمریکا نشان می‌دهد که سطح فعلی تولید نفت این کشور در محدوده ۲/ ۱۲ میلیون بشکه با مقاومت جدی رو‌به‌روست و افزایش تولید در سال ۲۰۱۹ به دلیل محدودیت‌های فنی و مالی امکان‌پذیر نیست. گزارش‌های دیگر از احتمال رسیدن تولید نفت آمریکا به اوج در سال آینده میلادی و آغاز افت سریع آن از سال ۲۰۲۱ خبر می‌دهند که دلایل مختلف فنی و نیز مالی دارد. در همین حال، روند سقوط سریع تولید نفت ونزوئلا از ۴/ ۲ میلیون بشکه در پایان سال ۲۰۱۵ به کمتر از یک میلیون بشکه فعلی و احتمالا کمتر از ۷۰۰ هزار بشکه در سال آینده (براساس برآورد پایگاه تحلیلی ریستاد) فشار مضاعفی بر تعادل بازار نفت وارد می‌کند. کشورهایی نظیر عربستان و روسیه نیز از یک سو ظرفیت خالی چندانی برای افزایش تولید ندارند و از سوی دیگر، به قیمت‌های بالای نفت برای پوشش نیازهای مالی خود نیازمندند. بدین ترتیب می‌توان گفت عبور نفت اوپک از مرز ۷۰ دلار در هر بشکه نه تنها احتمالا پایدار خواهد بود بلکه امکان فشار بیشتر دولت ترامپ بر خریداران نفت ایران را در کوتاه‌مدت کاهش می‌دهد؛ وضعیتی که از هر دو جنبه برای اقتصاد ایران و اهالی بورس تهران در مقطع دشوار کنونی، خبر خوشی تلقی می‌شود.

 

09-01