سیگنال نقدینگی به بازار سهام
داغی ارز و سردی سهام دلاری
برخی از بزرگترین صنایع بورسی شامل پتروشیمی، معدنی و فلزی بهطور مستقیم و تقریبا فوری از رشد نرخهای ارز به لحاظ افزایش درآمد فروش و رشد حاشیه سود عملیاتی منتفع میشوند. اما بنا بر رویه تاریخی، قیمت سهام این گروهها معمولا با یک فاز تاخیر و پس از اطمینان از تثبیت رشد ارز واکنش مثبت نشان میدهند. رفتار این روزهای سهام دلاری در بورس تهران هم از این قاعده مستثنی نیست و با وجود شتاب گرفتن روند تضعیف ریال در بازار آزاد هنوز نشانهای جدی از تاثیرگذاری در سهام مرتبط مشاهده نمیشود. در همین حال، نرخ دلار درهفته گذشته در معاملات نقدی به سقف ۴۱۴۰ تومانی دی ماه سال گذشته بسیار نزدیک شد اما نتوانست از آن عبور کند. با توجه به در پیش بودن فصل اوج تقاضای ارزی در ماه آذر احتمال عبور موقت از این سقف تاریخی وجود دارد. با این حال، فارغ از رکورد لحظهای قیمتها، آنچه برای فعالان بورس تهران اهمیت دارد میانگین قیمت ارز است. به این ترتیب با عبور از فصل اوج تقاضا در آذرماه، رصد نرخها در فصل زمستان اهمیت مضاعفی مییابد؛ زمانی که اگر نشانهای از تثبیت سطوح بالاتر قیمت ارز مشاهده شود میتوان به واکنش مشهود سهام صنایع دلاری با یک فاز تاخیر در اواخر سال امیدوار بود.
انحراف تاریخی در نسبتهای نقدینگی
انتشار آمار نقدینگی مربوط به شهریور ماه حاوی نکات جالبی برای فعالان اقتصادی از جمله سرمایهگذاران بورس تهران بود. درخصوص رشد نقدینگی، میتوان گفت افزایش سالانه این متغیر کماکان در سطوح تاریخی ۲۴ درصدی ادامه یافته هر چند شتاب گرفتن رشد پایه پولی بهعنوان هسته نقدینگی حکایت از امکان افزایش شتاب رشد نقدینگی در آینده دارد. بر همین اساس، رشد پایه پولی در ماه شهریور و از ابتدای سال به ترتیب معادل ۶/ ۳ و ۵/ ۱۹ درصد بوده است. علاوه بر این، با در نظر گرفتن رشد نقدینگی در فصل پاییز و عبور آن از سطح ۱۴۰۰ هزار میلیارد تومان، اکنون با اطمینان زیادی میتوان گفت که حجم نقدینگی در اقتصاد ایران برای نخستین بار در تاریخ معاصر از کل ارزش تولید کالا و خدمات سالانه (جیدیپی) سبقت گرفته است. در همین حال، نسبت ارزش بازار سهام به نقدینگی هم بر اساس ارزش روز شرکتهای بورسی در سطح کمتر از ۲۵ درصد قرار گرفته که معادل نازلترین نسبتهای تاریخی با در نظر گرفتن ورود شرکتهای جدید است. تفسیر این نسبتها نشاندهنده انباشت سنگین حجم نقدینگی در سیستم بانکی و عدم تناسب آن با ارزش کالا و خدمات تولیدی و نیز ارزش داراییها بر اساس نسبتهای تاریخی است. این وضعیت در نمونههای مشابه و در سایر کشورها یا از طریق یک رونق اقتصادی چشمگیر و ورود سرمایه و تولید جدید قابل ادامه بوده است یا با اصلاح تورمی قیمت کالا و داراییها خود را به تعادل رسانده است. از این رو با توجه به نظریه بازگشت به میانگین میتوان گفت نسبتهای نامتعارف نقدینگی جاری در اقتصاد ایران هم در افق چند سال آتی ناگزیر از اصلاح خواهند بود؛ اصلاحی که اگر بخواهد از طریق تعدیل قیمت داراییها صورت پذیرد، نویدبخش یک موج رونق بلند در قیمتهای اسمی سهام خواهد بود.
بازگشت نفت به زمین بنیادی؟
در هفتههای اخیر رشد قیمتهای نفت اوپک به بیش از ۶۲ دلار در هر بشکه شگفتی بسیاری از کارشناسان را برانگیخته بود و خوشبینیهایی را نیز در بورس تهران و سهام پالایشی رقم زده بود. با این حال به نظر میرسد این اتفاق بیش از آنکه با نیروهای عرضه و تقاضا و عوامل فاندامنتال در بازار طلای سیاه مرتبط باشد، با تنشآفرینیهای عجیب و غریب ولیعهد عربستان و افزایش ریسک سیاسی در شاهراه عبور نفت یعنی خاورمیانه مرتبط بود. بنابراین با فرو نشستن گرد و غبار تنشهای سیاسی، قیمت نفت اوپک مسیر اصلاحی در پیش گرفت و از اوج اخیر خود بیش از ۵ درصد افت کرد و به کمتر از ۶۰ دلار بازگشت. در همین حال، بر اساس گزارشی که اخیرا آژانس بینالمللی انرژی منتشر کرده، تولید نفت نامتعارف آمریکا موسوم به «شیل» بزرگترین و سریعترین موج رشد عرضه تاریخ نفت را تا ۸ سال دیگر رقم خواهد زد. بر این اساس، تولیدکنندگان آمریکایی با سرعتی حتی بیشتر از عربستان در زمان کشف ذخایر نفتی به رشد تولید خواهند پرداخت و تا سال ۲۰۲۵ قادر خواهند بود تا بیش از ۸ میلیون بشکه یعنی تقریبا دوبرابر میزان فعلی نفت تولید کنند. این برآورد از تخمین قبلی این سازمان ۳۴ درصد بالاتر است که دلیل آن پیشرفتهای تکنولوژیک و کاهش بهای تمام شده بازیگران این صنعت عنوان شده است. از این رو میتوان گفت کشورهای نفتی و سرمایهگذاران آنها بیش از آنکه بتوانند روی آثار موقت کاهش تولید اوپک بر قیمتها حساب کنند باید خود را برای روزهای سخت آینده و سیل عرضه رقبا آماده کنند؛ روزهایی که افزایش قیمتهای موقت جاری تنها فرا رسیدن آن را به سبب هدیه مزیت رقابتی به تولیدکنندگان «شیل» جلو خواهد انداخت.
ارسال نظر