۵+۱ ابزار حمایتی از صنایع تکمیلی پتروشیمیایی در شرایط جدید
این در حالی است که آمارهای ارائهشده از سوی کشورهایی همچون چین نیز افت تولید در تمامی بخشهای زنجیره ارزش صنایع پتروشیمی را نشان میدهد؛ آنهم در شرایطی که دلیل اصلی کاهش قیمت پلیمرها در بازارهای جهانی را باید عقبگرد تقاضا برای مواد اولیه، همچنین مصنوعات پلیمری در کنار نوسان قیمت تمامشده آنها لحاظ کرد. این وضعیت بهوضوح زنگ خطر مهمی برای رکود در صنایع تکمیلی در اقصینقاط جهان است و اگر از هماکنون به آن توجه نکنیم، میتواند نگرانیهای جدیدی را برای کشورمان با محوریت اشتغالزایی در صنایع تکمیلی به ثبت برساند.
رونق معاملات مواد اولیه در ماههای اخیر، اگرچه داده بسیار جذابی برای زنجیره ارزش محصولات پتروشیمی از بالادست تا مصرف مواد اولیه در صنایع تکمیلی و خرید مصنوعات پلیمری در ایران و کشورهای منطقه بوده، ولی حفظ همین سطوح نیز در شرایط رکودی، خود موفقیت مهمی است؛ اگرچه به الزامات خاص خود نیاز دارد که مهمترین آن نوسان قیمت مواد اولیه است.
آمارها حکایت از آن دارد که در سالجاری تا اواسط مردادماه در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، معاملات کل محصولات پتروشیمی در بورسکالا ۶/ ۱۸درصد رشد داشته است؛ آنهم در شرایطی که معاملات سلف افزایش ۵/ ۷۹درصدی داشت. این مطلب خود به معنی آن است که بازار، طالب مواد اولیه بوده؛ ولی این رویه دیگر پاسخگو نیست. این در حالی بود که کل فروش نسیه محصولات پتروشیمی در آمارهای بورسکالا معادل ۱۲هزار و ۵۵۳تن بود که رقمی بسیار ناچیز در معامله ۲میلیون و ۲۳۹هزار تنی محصولات پتروشیمی محسوب میشود.
در معاملات پلیمرهای بورسکالا شاهد رشد ۲۴درصدی سالانه بودیم؛ تا جایی که یکمیلیون و ۵۷۵هزار تن پلیمر مورد معامله قرار گرفت. این در حالی بود که رقم معامله سلف پلیمرها با ۳۹درصد رشد به ۴۲۷هزار تن رسید که رقم بسیار بزرگی است؛ آنهم در شرایطی که کل فروش نسیه این گروه کالایی نیز رقم ناچیزی محسوب میشود.
آمارهای معاملاتی فوق با توجه به شرایط واقعی در بازار و حجم تقاضا نشان میدهد که اگر تغییری در رویههای رایج ایجاد نشود، نگرانیهای جدیدی خودنمایی خواهد کرد که اولین اثر آن را بر حجم معاملات مواد اولیه و اشتغالزایی در صنایع تکمیلی بر جای میگذارد.
نگاهی به تجربه سالهای گذشته، همچنین رفتار سایر تولیدکنندگان جهانی، چند رویکرد را برای گذار از شرایط فعلی خاطرنشان میسازد. حمایتهای مالی و اعتباری از خرید مواد اولیه یا حمایت تولیدکننده از مصرفکننده در زنجیره ارزش، تنوع در فرآیندهای فروش مواد اولیه، نوسان آزادانه قیمتها و اعمال تخفیف در شرایطی که بازار به قیمتهای پایینتری نیاز داشته باشد، سهرویکرد اصلی برای حمایت از مسیر معاملات مواد اولیه است. اما در کنار آن باید به دیپلماسی اقتصادی بهعنوان ابزار چهارم توجه جدی کرد. موانع پیشروی صادرات را باید مشکلات در حملونقل، زمان و هزینههای آن و همچنین سختگیریهای تعرفهای در کشورها و بازارهای مقصد در کنار ضرورت واردات آسانتر مواد اولیه و ملزومات تولید موردنیاز ارزیابی کنیم که در کنار آن میتوان به تسهیلات اعتباری در واردات و حمایت واقعی از صادرات نیز اشاره کرد.
مهمترین ابزار حمایتی
در شرایطی که بازارها از یکسو با کاهش حجم خرید و از سوی دیگر با احتمال دامپینگ تولیدکنندگان خارجی در بازارهای هدف و ریسک اشتغال روبهرو میشوند، مهمترین حمایت را باید از مسیر قیمت مواد اولیه جستوجو کرد که به عنوان ابزار پایانی به شمار میآید. ذیل دستورالعمل مدیریت بازار محصولات پتروشیمی، کمیته تخصصی پتروشیمی کارگروه تنظیم بازار از این ابزار برخوردار است که برای حمایت از بازار و در شرایط خاص، به کاهش ۱۰درصدی قیمتهای پایه در بورسکالا اقدام کند. بهزودی به جایی خواهیم رسید که نیاز به استفاده از این ابزار نهتنها توجیه پیدا میکند، بلکه الزامی خواهد شد که با کاهش قیمت تمامشده برای صنایع تکمیلی و افزایش حجم فروش صنایع بزرگ بالادستی منافع زنجیره تولید را با محوریت اشتغالزایی تامین خواهد کرد.
تنوع شرایط فروش
در کنار حمایتهای قیمتی، باید به تنوع شرایط فروش دقت کرد؛ زیرا امکانات متنوعی را پیشروی خریدار ترسیم خواهد کرد که به فراخور شرایط میتواند نسبت به تامین مواد اولیه خود اقدام کند. قراردادهای کشف پریمیوم برای خریداران بزرگ با امکان تامین امن و مستمر مواد اولیه، یکی از ابزارهایی است که میتواند نوسان قیمتهای احتمالی را محدود سازد؛ اگرچه جذابیت آن بیشتر به واحدهای برجسته بازمیگردد. استفاده از قراردادهای سپرده کالایی بهمنظور خرید محدود مواد اولیه برای واحدهای کوچکتر که به فراخور تقاضا، اقدام به تولید میکنند، از جذابیت بیشتری برخوردار است. حال در شرایطی که سختگیریهای مالیاتی به عنوان مهمترین سرعتگیر در برابر راهاندازی این معاملات تسهیل شده، زمانی مساعد برای آغاز به کار این قراردادها فراهم شده است.
تامین مالی به کمک اوراق بدهی
دولت به کمک ابزارهای مالی همچون اوراق بدهی مدتها تلاش کرد حمایت از زنجیره ارزش رونق بگیرد. هماکنون بسیاری از این اوراق در دسترس هستند؛ ولی به عزم جدی نیاز دارند. یکی از مهمترین آنها استفاده از اوراق گام بهمنظور تامین مالی زنجیره ارزش به شمار میرود. در این اوراق یا انواع مشابه میتوان تامین مالی را در تمامی زنجیره تبیین کرد؛ یعنی خریدار مواد اولیه به کمک صنایع بزرگ بالادستی تامین مالی شده و پس از تحویل مواد اولیه، تولید و فروش محصول، بدهی خود را با سود معقول آن به فروشنده پرداخت میکند. این اوراق یکی از ابزارهایی است که میتواند از زنجیره ارزش حمایت کند. همچنین با کاهش تقاضای پول، پتانسیل افزایش نقدینگی را به همراه خواهد داشت که فاکتور مهمی برای کاهش تورم در آینده است.
با توجه به شرایط پیچیده فعلی بهتر است بخشهای مختلف در زنجیره ارزش نسبت به حمایتهای واقعی از زنجیره تولید از بالادست تا صنایع تکمیلی اقدام لازم را انجام دهند تا ریسک تولید و اشتغالزایی در تمامی زنجیره به حداقل برسد.