شاخص قیمت پلیمرهای «دنیای اقتصاد» چه می‌گوید؟

هفته گذشته شاخص قیمت پلیمرهای دنیای اقتصاد با ۲۶/ ۰ درصد کاهش به ۱۰ هزار و ۸۱۳ تومان رسید که کمترین نرخ ثبت شده از هفته منتهی به ۲۲ فروردین‌ماه تاکنون است. این در حالی بود که هفته‌هاست قیمت‌های پایه در بورس کالا افزایشی اعلام می‌شود ولی این شاخص قیمتی در دو هفته اخیر نزولی به ثبت رسیده است. کاهش قیمت‌ها در بورس کالا به‌رغم افزایش قیمت‌های پایه به معنی کاهش نرخ به دلیل افت رقابت برای خرید است؛ یعنی کم‌رمقی تقاضا موجب شده رقابت به حداقل خود برسد و در نهایت نرخ‌های کشف شده نیز دو هفته پیاپی نزولی باشند. این موارد را در گزارش پیشین در چارچوب مخمصه در بازار پلیمرها مورد بحث قرار دادیم که این‌بار شواهد این ادعا را می‌توان در آمارها نیز مشاهده کرد. این وضعیت البته تداوم نخواهد داشت، زیرا قیمت‌ها در بورس کالا به کف خود بسیار نزدیک شده‌اند و اگر شاهد افزایش مجدد قیمت‌های پایه باشیم شاید این روند به سمت رشد شاخص تغییر کند ولی این موضوع به الزامات دیگری هم نیاز دارد. در هفته آینده یک روز تعطیلی وجود دارد و هفته بعد هم با هفته‌ای نیمه‌تعطیل روبه‌رو هستیم که این دو سیگنال ناخودآگاه جذابیت تقاضا را محدود خواهد کرد. البته با توجه به تمامی موارد فوق احتمال افزایش قیمت‌ها و رشد شاخص بهای پلیمرهای دنیای‌اقتصاد برای هفته جاری متصور است.

  کاهش جدی حجم معامله پلیمرها

کاهش بیش از ۱۰ درصدی حجم معامله پلیمرها در بورس کالا و ثبت داد و ستد ۵۴ هزار و ۵۰۰ تنی در هفته گذشته نشان داد که یک عقبگرد جدی در این بازار به ثبت رسیده است تا جایی که حجم معاملات به کمترین رقم از روزهای نیمه تعطیلی ابتدایی سال جاری تاکنون کاهش داشته است. این سیگنال در شرایطی ثبت شده که حجم عرضه‌ها بیش از ۵ درصد و تقاضا هم نزدیک به ۵/ ۱۵ درصد کاهش یافته است. این دو داده نشان می‌دهد که بازار به‌صورت بنیادین به سمت ضعف متمایل شده است اگرچه روند کاهشی عرضه‌ها از یک مسیر نزولی مستمر در هفته‌های اخیر حکایت داشته است تا جایی که در هفته قبل حجم عرضه‌ها به کمترین رقم از هفته منتهی به ۱۵ فروردین‌ماه تاکنون کاهش یافته است. این داده را باید جدی گرفت زیرا این شائبه را مطرح می‌کند که با کاهش نسبی تقاضا، عرضه‌کنندگان هم دیگر میلی به عرضه ندارند تا شاید در ضعف عرضه‌ها شاهد رقابت باشیم و از این مسیر قیمت‌های بالاتری به ثبت برسد. البته تقاضا هم شرایطی دارد که بضاعت رشد قیمت‌ها را نه تنها محدود کرده بلکه به رغم افزایش قیمت‌های پایه، شاهد کاهش نرخ در شاخص قیمت پلیمرهای دنیای اقتصاد هستیم. این سیگنال مهم از ضعف عمیق تقاضا در بازار رسمی بورس کالا حکایت دارد. البته ضعف خرید در بورس کالا را می‌توان در آمارهای جانبی هم مورد بررسی قرار داد. به‌عنوان مثال در هفته گذشته درصد معامله عرضه‌ها در بورس کالا ۶۸/ ۸۰ درصد بوده است یعنی این درصد از عرضه‌ها مورد معامله قرار گرفته است. این درصد معامله تنها از هفته ابتدایی (کاری) سال جاری یعنی هفته منتهی به ۸ فروردین‌ماه بیشتر است و به معنی بی‌توجهی جدی به خرید تعبیر خواهد شد. درصد تقاضا به نسبت عرضه‌ها یا ثبت چند برابری تقاضا در برابر هر تن عرضه نیز شرایط مطلوبی ندارد و به رقم ۳/ ۱۱۴ درصد بالغ شده یعنی در برابر هر تن عرضه تنها ۱۴/ ۱ تن تقاضا درج شده است. این رقم هم کمترین رقم درج شده از هفته منتهی به ۲۵ بهمن‌ماه سال گذشته تاکنون است که به معنی وضعیتی وخیم در این بازار تلقی خواهد شد اگرچه هفته منتهی به ۲۵ بهمن‌ماه هم یک زمان استثنایی و نیمه‌تعطیل بوده و این مقایسه باز هم نمی‌تواند وضعیت وخیم خرید را شرح دهد و اوضاع در هفته گذشته بدتر از این موارد است.

ساده‌ترین دلیل برای ضعف تقاضا را می‌توان در کاهش قیمت‌های مستمر در هفته‌های اخیر به شمار آورد؛ یعنی در شرایطی که شاهد کاهش ممتد قیمت‌ها در بازار داخلی هستیم خرید حتی با ذهنیت سفته‌بازی هم توجیه چندانی نداشته است. سفارشات خرید هم به قدری پایین آمده که بعضا موجودی انبارهای تولیدکنندگان کفاف تقاضای پیش‌رو را می‌دهد. از سوی دیگر چشم‌انداز روشنی از وضعیت تولید، فروش و صادرات هم متصور نیست تا در نهایت جذابیت خرید را محدود کند. در کنار این موارد البته باید به حضور در هفته پایانی اردیبهشت‌ماه نیز اشاره کرد یعنی سهمیه‌های خرید بسیاری از افراد به پایان رسیده و در ضعف قیمت‌ها تمایل به خرید از مسیرهای غیر بازاری هم محدود شده است. تجمیع این موارد میل به خرید را کاهش داد اگرچه مهم‌ترین سیگنال را باید در فاصله قیمتی بین بورس و بازار و در نهایت کاهش حجم معاملات رهگیری کرد.  با توجه به این شرایط احتمالا روزهای سخت پیشین باز هم تکرار خواهد شد یعنی این داده‌ها می‌گوید که بازار باز هم با دشواری‌های پیشین همراه خواهد بود ولی این تمام ماجرا نیست.

  تغییر فاز احتمالی بورس از مسیر بازار

از اواسط هفته گذشته در بازار داخلی یک حرکت زیرپوستی، نامحسوس و البته ادامه‌دار را شاهد بودیم و آن جرقه‌های رشد نرخ در بازار داخلی بود. این سیگنال البته در روزهای قبل هم به‌صورت بسیار ضعیف و پراکنده مشاهده شده بود ولی از روز چهارشنبه به خوبی فراگیر شد تا جایی که می‌توان گفت بازار در اواخر هفته گذشته با ذهنیت رشد نرخ به کار خود پایان داد. این داده بعد از نزدیک به دو هفته کاهش نرخ از اهمیت بالایی برخوردار است اگرچه کاهش قیمت‌ها در بازار آزاد پلیمرها حتی به رغم رشد قیمت دلار آزاد هم ادامه یافته بود. این یعنی پتانسیل رشد تقاضا را باید جدی گرفت و برای هفته جاری اگر عرضه‌ها به اندازه کافی باشد و چون سهمیه‌های برخی از گروه‌های کالایی شارژ شده و بازار آزاد هم با جرقه‌های رشد نرخ سیگنالی قطعی به بورس کالا ارائه کرده است می‌توان به رشد تقاضا و افزایش حجم معاملات امیدوار بود. این خوش‌بینی البته هم‌اکنون با ابهام همراه است ولی نوسان قیمت‌های پایه را هم می‌توان یک داده برای شفافیت بیشتر اوضاع به شمار آورد.

آخرین قیمت مورد محاسبه دلار نیمایی هفتگی در نرخ‌های پایه در بورس کالا ۱۰ هزار و ۱۷۳ تومان بوده ولی این نرخ هم‌اکنون بیش از ۱۰ هزار و ۵۰۰ تومان است که یک رشد نرخ جدی به شمار می‌رود. این در حالی است که بازارهای جهانی میل به کاهش قیمت‌ها را به وضوح نشان می‌دهد یعنی بخشی از شتاب رشد قیمت دلار در نوسان قیمت‌های جهانی خنثی شده اگرچه به احتمال قوی قیمت‌های پایه پیش‌رو افزایشی اعلام خواهد شد. البته تجربه نشان داده تا زمان اعلام رسمی قیمت‌ها نباید پیش‌داوری کرد ولی احتمال رشد قیمت‌ها بیش از کاهش نرخ است که می‌تواند بر روند کلی نرخ در بازار داخلی هم نقش‌آفرین باشد.

با توجه به این موارد می‌توان انتظار رشد تقاضا را مطرح کرد ولی اگر با افزایش عرضه‌ها همراه نشود به معنی تکانه رشد قیمتی مهمی در بازار خواهد بود. البته این انتظار وجود دارد که شرکت‌های پتروشیمی در مسیر خط اتیلن غرب هم به آرامی وارد فاز تولید شوند یا موجودی انبارهای آنها اگر مقدار قابل توجهی از آن وجود داشته باشد به بازار تزریق شود. این وضعیت در کنار نیاز به سختگیری بیشتر بر حجم عرضه‌ها را باید جدی گرفت و در صورتی که روند کاهشی عرضه‌ها که در چند هفته اخیر شاهد بودیم باز هم تکرار شود دیگر دلیلی برای عدم رسانه‌ای شدن این رخداد با قید نام شرکت‌ها باقی نخواهد ماند، مخصوصا در شرایطی که تقاضا در کنار بالابودن قیمت‌های پایه می‌تواند جذابیت کافی را برای عرضه‌ها فراهم کند.

15