بازار در آستانه کاهش تقاضا

در کنار این سیگنال، شاهد آن هستیم که «بهای شمش» چه در بورس و چه بازار اگرچه با فراز و فرودهای نسبی همراه است و حتی بعضا در روزهای گذشته یک عقبگرد شکننده را تجربه کرده، اما در نهایت یک ثبات نسبی را حفظ کرده است و ثبات قیمت شمش در کنار افزایش احتمالی هزینه‌های تولید مانند «افزایش دستمزد» باعث می‌شود که میلگرد یا سایر مصنوعات فولادی میل به رشد قیمت‌ها پیدا کنند که این سیگنال در نوسان نرخ‌های پیشنهادی از واحدهای تولیدی هم قابل رهگیری است و چیزی نیست که در بازار مخفی مانده باشد. اما این موضوع به معنای آن نیست که بازار وارد یک فاز افزایشی قدرتمند شده است؛ از طرف دیگر با توجه به بالا بودن قیمت‌ها در اواخر سال گذشته و رشد محسوس حجم معاملات، این انتظار وجود دارد که حجم یا موجودی انبارها در بازار داخلی بالا باشد که همین سیگنال در نهایت به داده‌ای جانبی برای افزایش حجم عرضه تبدیل می‌شود و شاید از این به بعد این مطلب به‌عنوان یک «سرعت‌گیر» برای رشد قیمت‌ها هم ایفای نقش کند. این در حالی است که در مورد قیمت تمام شده مصنوعات فولادی که در حال حاضر در انبارها وجود دارد نمی‌توان اظهار نظر قاطعی کرد اما بالا بودن موجودی انبارها خود به‌عنوان داده‌ای برای حمایت از حجم عرضه در بازار داخلی مطرح است. در کنار این موارد شنیده‌های بسیاری در بازار مبنی بر «سهمیه‌بندی اجازه صادرات از سوی شرکت‌های بزرگ» شنیده می‌شود که به نقدهایی به‌صورت پیدا و پنهان منجر شده است. اما تا همین‌جا این سیگنال به معنی آن است که بازار فولاد احتمالا با رشد نسبی عرضه‌ها (مخصوصا در فاز عرضه شمش) مواجه خواهد شد، حتی اگر این مورد به‌صورت واقعی هم ایفای نقش نکند، یعنی شاهد رشد واقعی تزریق کالا به بازار داخلی نباشیم، همین سیگنال روانی می‌تواند یک سرعت‌گیر جدید در بازار فولاد به شمار آید. در فاز بعدی اما و اگرهای سیاسی است که به نوسان قیمت دلار منجر شده است و این داده هم باید جدی گرفته شود چرا که افزایش قیمت دلار هرچند به‌صورت مقطعی و محدود می‌تواند جو روانی مثبتی به بازار تزریق کرده و سیگنال افزایش نرخ را ایجاد کند. اما جمع‌بندی موارد کلی گفته شده در نهایت برآورد دقیقی از بازار فولاد نمی‌دهد،‌ این به آن معناست که نمی‌توان با توجه به این شرایط و شواهد از رشد نرخ یا کاهش قیمت‌ها صحبت کرد؛ مخصوصا در شرایطی که داده‌های بورس کالا هم بعضا برای محصولات مختلف فولادی،‌ ضد و نقیض است.

به گزارش «دنیای اقتصاد» بالا بودن جدی تقاضا برای خرید ورق‌های فولادی در بورس کالا (هرچند تا لحظه نگارش این گزارش، معاملات ورق در این بستر تایید نشده) را طی روز گذشته شاهد بودیم که البته درباره این موضوع باید گفت بازار فولاد در برهه‌هایی و درخصوص محصولاتی خاص به عرضه‌های بیشتری نیاز دارد، اما این برتری تقاضا بر عرضه در سایر مصنوعات فولادی با این شتاب و شدت دیده نمی‌شود؛ به‌عنوان مثال بهای شمش نسبتا متعادل است و شاید بالا بودن حجم عرضه‌ها در بورس کالا را هم بتوانیم در این زمینه موثر بدانیم،‌ البته باید این مطلب را با دقت بیشتری در روزهای آینده مورد بررسی قرار دهیم. در نهایت این موارد تا اینجا با توجه به واقعیت‌های ذاتی در بازار، پتانسیل آرامش نرخ را تعریف می‌کند،‌ یعنی اگر شاهد رشد قیمت‌ها در گوشه و کنار بازار مقاطع فولادی باشیم، این رشد قیمت بیشتر چهره‌ای شبیه به جرقه‌های افزایشی دارد که در کنار آن تکانه‌های کاهشی هم باید مورد توجه قرار گیرد. با توجه به نزدیکی ماه رمضان این موارد پتانسیل چندانی برای التهاب قیمت‌ها باقی نمی‌گذارد؛ اما از سویی همه این موارد در حالی باید مورد توجه قرار گیرد که سیگنال بعدی یعنی «سیل در نیمه غربی کشور» است که تاثیرگذاری آن هنوز بر بازار مشخص است،‌ یعنی در بخش مهمی از کشور در حال حاضر شاهد یک «عقب‌نشینی تقاضا» هستیم که در آینده تبدیل به یک «رشد تقاضا» خواهد شد. در مورد این سیگنال هم در حال حاضر نمی‌توانیم اظهار نظر قاطعی کنیم؛ چرا‌که باید منتظر ماند تا شواهد و تاثیرگذاری این موضوع اعم از میزان تزریق نقدینگی برای بازسازی مناطق سیل‌زده، رفتار ارگان‌های دولتی و حتی بخش خصوصی شفاف‌تر شود.با توجه به تمام این موارد و نزدیکی به ماه رمضان انتظار می‌رود که بازار همین روند متعادل را برای مصنوعات فولادی با محوریت فولادهای ساختمانی تجربه کند اما تمام اینها مستلزم آن است که رخدادهای بورس کالا هم به سمت مدیریت بازار با فرض بالا بودن عرضه‌ها و تامین نیاز کافی بازار حرکت کند.