بازار فولاد روزهای بسیار پیچیده و عجیبی را سپری می‌کند، از طرفی یک گام خیلی بزرگ در این بازار و طی نزدیک به ۱۰ روز گذشته برداشته شده که در این راستا شاهد رشد قیمت‌ها بودیم، ولی پس از آن به مدت دو هفته است که نه تنها رشد قیمت متوقف شده بلکه بازار وارد یک فاز کاهشی شده که در برخی روزها این افت قیمت‌ها از شتاب بالایی هم برخوردار است.

رفتار معمول در بازارهای کالایی این‌گونه است که پس از هر دوره کاهش و افزایش قیمت‌ها در ابتدا بازار با عدم نوسان نرخ و ثبات قیمت‌ها روبه‌رو‌ شده سپس تغییر جهت دهد، اما در حال حاضر در بازار فولاد شاهد این قانون کلی نیستیم، به‌طوری‌که‌ بالا بودن «شتاب کاهش نرخ» در روزهای ابتدایی فاز نزولی قیمت‌ها در هفته گذشته، نشان داد که در بازار داده‌های متناقض بسیاری حکمفرما است که گویی رشد قیمت‌ها در روزهای قبل از آن را خیلی باور نکرده و سریع نسبت به تغییر فاز قیمت‌ها واکنش نشان داده و این واکنش، هم شدیدتر از حد انتظار بوده و هم، دورنمای نزولی جدی را ایجاد کرده است، ‌البته باید ببینیم که چرا این روند نزولی آغاز شده، چرا‌که به تمام بازارهای فولاد به‌صورت گسترده سرایت نکرده است. به‌عنوان مثال قیمت تیرآهن نه تنها ثبات نسبی دارد بلکه جرقه‌هایی از رشد نرخ را نیز در روزهای گذشته نشان داده است، بازار ورق هم متاثر از مبادلات بورس کالا میل به رشد نرخ را از خود بروز می‌دهد اما در این بین میلگرد کاهش نرخ جدی داشته است.

همان‌طور که در گزارش‌های قبلی به آن اشاره شد بهای میلگرد را می‌توانیم شاخصی برای بازار فولاد به شمار بیاوریم، به این دلیل که تقابل عرضه و تقاضا در این بازار شدید است و بازارسازی در این بازار دشوارتر از بازارهای دیگر است، آن هم در شرایطی که تولیدکنندگان متنوعی در این بازار اعمال نفوذ و ایفای نقش می‌کنند.

حال در چنین شرایطی بررسی روند کلی معاملات بورس کالا نشان می‌دهد بازار فولاد میل به رشد قیمت‌ها از مسیر تیرآهن و ورق دارد ولی میلگرد روندی معکوس را شروع کرده است، این نشان می‌دهد که بازار با داده‌های متضاد و متناقض بسیاری روبه‌رو‌ شده است که هر کدام از این داده‌ها می‌توانند جریان عمومی در نوسان قیمت‌ها را تغییر دهند. اگر به همین واقعیت‌های بازار میلگرد بپردازیم و این انتظار را مطرح کنیم که ممکن است شرایط کلی در بازار میلگرد به بقیه بازارهای فولادی هم سرایت کند باید دلیل تغییر فاز قیمت‌ها را به‌صورت دقیق‌تری مورد بررسی قرار دهیم. استارت کاهش نرخ از جایی زده شد که عرضه‌های میلگرد مخصوصا میلگردهای نوردی در بورس کالا نه تنها با جذابیت و رشد خرید و قیمت‌ها همراه نشد بلکه بعضا به دلیل ضعف جدی تقاضا حتی این عرضه یا روی تابلو ثبت نشد و حتی بعد از اعلام عمومی یا بهتر بگوییم اطلا‌‌ع‌رسانی‌های تخصصی و هرچند محدود عرضه‌کننده و بورس کالا تمایلی به ثبت عرضه روی تابلو وجود نداشت.

تجمیع این موارد نشان می‌دهد که بازار به هیچ عنوان پتانسیل جذب عرضه‌های گسترده را ندارد، یعنی برتری عرضه بر تقاضا مشهود است و پتانسیلی برای رشد قیمت‌ها در این شرایط وجود ندارد، آن هم در زمانی که بازارهای جهانی هم در یک فاز ابهام به سر می‌برند، به‌عنوان مثال قبل از سال ۲۰۱۹ میلادی شاهد کاهش نرخ در بازارهای جهانی فولاد بودیم اما برای سال جاری میلادی جرقه‌هایی از رشد نرخ به‌خصوص از سمت بازار سنگ‌آهن چین را مشاهده می‌کنیم. این به معنای آن است که قیمت‌های جهانی از یک فاز ابهام رنج می‌برند اما داده‌های داخلی در بازار فولاد ما البته در برهه کنونی چندان قرابتی با بازارهای جهانی ندارند و از بازارهای جهانی هم در شرایط فعلی سوخت‌گیری نخواهند کرد.  زمانی که بازار در دو گام مشخص، رشد قیمت دارد اما بعد از آن یک شتاب نزولی جدی را تجربه می‌کند دو موضوع را از این شرایط می‌توان نتیجه‌گیری کرد، اول اینکه اعتماد به شدت در این بازار کاهش پیدا خواهد کرد، یعنی معامله‌گران و حتی سفته‌بازان هم ترجیح می‌دهند حداقل برای یک بازه زمانی کوتاه‌مدت خرید خود را در بازار متوقف کنند تا بتوانند آینده بازار را به‌صورت واضح‌تری رصد و تلاش کنند تا موجودی انبارهای فعلی را به فروش برسانند.

نکته دوم اما این است که در این شرایط، بازار به داده‌های واقعی و قابل استناد مراجعه خواهد کرد و در این رابطه قابل استنادتر از آمارهای معاملاتی بورس کالا نداریم و همین سیگنال شاید جرقه اول کاهش قیمت‌ها در بازار میلگرد را بزند، بنابراین اگر همین وضعیت معاملاتی در بورس کالا ادامه پیدا کند، پتانسیل افت نرخ در این بازار و حتی در بازار آزاد هم وجود خواهد داشت و این روند می‌تواند یک سیگنال نزولی برای قیمت‌های معاملاتی در بورس کالا تلقی شود وجود آورد که سریال کاهش قیمت‌ها را شاید به پرده دوم وارد کند،‌ تاجایی که شاهد تداوم افت قیمت‌ها خواهیم بود. با توجه به این شرایط یک موضوع دیگر هم در این میان مطرح می‌شود و آن اینکه در شرایط ملتهب فعلی تقاضای واقعی هم تلاش می‌کند به جای اینکه از بازار آزاد خرید کند مصرف خود را از بورس کالا تامین کند و این وضعیت به معنای آن است که تقاضا در بازار داخلی محدودتر خواهد شد و به جای بازار آزاد به بازار رسمی بورس کالا سرایت می‌کند، آن هم در شرایطی که قیمت‌های موجود در بورس از قیمت‌های موجود در بازار بهتر و مناسب‌تر است.

 

12-01