بازار فولاد رکوردهای تاریخی را جابهجا کرد
هیجان فولاد؛ موقتی یا پایدار؟
در شرایط فعلی رشد قیمت عرضهها از سوی عرضهکنندگان اصلی، موجب شده تا التهاب بازار از پایه و اساس دقیقتری برخوردار شود و همین سیگنال به تقویت التهاب قیمتی منجر شده و میتواند به این شرایط نیز دامن بزند و اگر روند فعلی و رشد ممتد و گسترده قیمتها ادامه پیدا کند، شاید سرعتگیر چندانی برای بازار ترسیم نشده و ممکن است مدیریت بازار دشوارتر از شرایط فعلی باشد، بنابراین ذرهبین انتقاد میتواند در این شرایط پس از خرید سفتهبازانه به سمت شرکتهای بزرگ عرضهکننده نیز متمایل شود. این در حالی است که فعالان و عرضهکنندگان عمده بازار فولاد در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» میگویند: ترس از دست دادن ارزش پول باعث شده که پولهای پنهانی به بازار فولاد تزریق شوند و دست به خرید آهنآلات بزنند. این در حالی است که اگر افزایش قیمت دلار و طلا ایست کند، میتوان گفت این خریدها برای پروژههای مصرفی و تقاضای واقعی خریداری شده یا خیر. آیا تقاضایی در بازار بوده که در این بازار افزایش قیمت شدید رخ داده (تا جایی که در یک روز افزایش قیمت ۱۰ درصدی هم ثبت شده است) فعالان بازار فولاد این پرسش را مطرح میکنند که افراط و تفریط و خریدهای بدون منطق در بازار فولاد چه تبعاتی در برخواهد داشت؟ آیا جز این است که خسارت این موضوع به مصرفکننده میرسد؟ در این رابطه کارشناسان معتقدند با ثبات قیمت دلار و طلا، قیمت آهنآلات با کاهش ۱۰ درصدی مواجه خواهند شد.
هفته افزایش قیمت فولاد
هفته گذشته، هفتهای برای رشد قیمت فولاد بود، تا جایی که بازار یکی از افزایش نرخهای کمسابقه در ماههای گذشته را تجربه کرد. این در حالی است که رفت و برگشت قیمتی در ماههای قبل، زیاد تجربه شده بود، ولی به نظر میرسد این شرایط قیمتی با دفعات قبل فرق میکند، اما این تفاوت چیست؟ اولین تفاوت آن است که نه فقط فولاد، بلکه خیلی از بازارهای کالایی مانند پتروشیمی، سکه طلا، بازار آتی و... هم افزایش قیمت داشتهاند، در واقع این روند یک روال کلی در تمام بازارها بوده که دیروز به بازار سهام هم وارد شد، بهطوریکه تحرکات قیمتی در بازار سهام هم مشاهده شد. همین شرایط، نشان میدهد که این روند، اگرچه ممتد بوده، پتانسیل تداوم نیز دارد، از طرف دیگر شاهدیم که حجم تقاضای موثر (به معنای مصرف واقعی در پروژههای عمرانی و ساختمانی در بخشهای دولتی و خصوصی) تغییر چندانی نداشته، با این پیشفرض که در حال حاضر در اواخر ماه رمضان نیز به سر میبریم.
به عبارت دیگر از این به بعد این انتظار را داریم که تقاضای بیشتری به بازار تزریق شود، به این دلیل که پس از تعطیلات عید فطر، ضعف تقاضای موثر یا عقبنشینی آن در ماه رمضان باید جبران شود؛ به این معنا که بخشی از این رشد قیمتها میتواند دلایل بنیادین داشته باشد. از طرف دیگر تقاضای سفتهبازی بهصورت جدی در بازار مشاهده میشود، یعنی بیشترین موتور محرک رشد قیمتها را در ابتدا باید در تقاضای سفته بازی ببینیم، البته با رشد قیمت دلار، از این فاز هم میتوان یک حمایت جدید ترسیم کرد؛ با این ذهنیت که احتمال و پتانسیل صادرات چه از طرف تولیدکننده اصلی، چه از سوی تجار و نمایندگان تولیدکنندگان اصلی وجود دارد که این روند هم یک داده نسبتا مثبت محسوب میشود.
با توجه به این شرایط، در حال حاضر باز هم موتور محرک رشد قیمتها را باید در سفتهبازی ببینیم، ولی این سفتهبازی شاید تازه شروع باشد؛ چراکه قیمت میلگرد بهتازگی از ۳ هزار تومان عبور کرده و به نظر میرسد این روند در رقم بالای ۳ هزار تومان تثبیت شده باشد، این موضوع باعث میشود که خیلی از خریدارانی که تا الان تمایل چندانی به خرید نداشتند با توجه به تجربه قبلی بازار فولاد وارد بازار خرید شوند. در واقع ورود خریداران تازهنفس به بازار فولاد باعث میشود که موتور محرک سفتهبازی به حرکت خود ادامه بدهد. در هفته گذشته شاهد بودیم که قیمت شمش بهعنوان مهمترین محصول میانی در صنعت فولاد هم بهصورت مداوم وارد فاز رشد شده که باعث حمایت از افزایش قیمتها در بازار میلگرد و مقاطع شده است. با توجه به این شرایط به نظر میرسد که با محوریت سفتهبازی، باز هم شاهد رشد قیمتها باشیم، اما تداوم این مسیر (افزایش بیشتر نرخ که مشخص نیست تا کجا بالا خواهد رفت) شکست بسیار بزرگی برای بازار محسوب میشود؛ چرا که تقاضای موثر ملزم به عقبنشینی میشود، یعنی مجبور میشود حجم خرید خود را به تعویق بیندازد.
در غیاب تقاضای موثر در بازار فولاد معاملهگران در بازار بیش از دفعات قبل روی ریسک حساب میکنند؛ ولی تا زمانی که جریان عمومی و قالب در بازارهای فولاد به سمت افزایش نرخ است، این شرایط باز هم ادامه پیدا میکند و سادهترین خروجی این موضوع افزایش موجودی انبارها است که افزایش این موجودی و تقویت آن دو حالت را برای بازار به وجود میآورد:
۱-این حجم صادر شود.
۲-این حجم به بازار داخلی تزریق شود که همین موضوع یک پتانسیل ریزش نرخ را ایجاد میکند.
با توجه به این شرایط باید گفت: دوره پیچیدهای در بازار فولاد ایجاد شده است؛ چرا که افزایش بیشتر و مداوم قیمتها، باعث میَشود که نگرانی در این بازار افزایش پیدا کند و این نگرانی به کاهش تقاضای موثر و مصرف فولاد منجر میشود که همین مطلب هم برای کل اقتصاد کشور مفید نیست. از طرف دیگر قیمتهای فعلی هم آنقدر بالا است که برای تمام تولیدکنندگان و حتی واحدهای نوردی هم جذاب باشد، بنابراین حجم تولیدشان را افزایش میدهند. در واقع با توجه به این شرایط، بهترین وضعیت برای بازار افزایش حجم تولید و تقویت مصرف است که اگر واحدهای بزرگ فولادی که غالبا هم روابط خوبی با دولت دارند یا بخشی از سهامشان هنوز متعلق به دولت است، عرضههای خودشان را - نه بهصورت عرف سلفی که در بورس کالا معامله میشود - بهصورت نقدی وارد بازار کنند و در بورس کالا معامله کنند دو مزیت دارد:
۱-شواهد قطعیتری از نوسان قیمتها در بورس کالا با رویکرد قیمتهای رسمی خواهیم داشت.
۲-بازار مدیریت خواهد شد.
با توجه به این شرایط، چیزی که بازار به آن نیاز دارد عرضههای رسمی از سوی تولیدکنندگان معتبر است که میتواند از یک طرف نقش واسطهگری و سفتهبازی را در این شرایط تقلیل دهد. از سوی دیگر بخشی از خریداران را که از بازار فاصله میگیرند، وارد بورس کالا کند. از سوی دیگر اجازه رشد جدی قیمت را نمیدهد و از همه مهمتر رخدادهای زیرپوستی بازار فولاد در آمارهای رسمی شفاف میشود و دولت احتمالا در این زمینه میتواند مداخله بهتری داشته باشد، با توجه به این شرایط بهترین رویکرد در قیمتهای بالای فعلی هم برای تولیدکننده و هم برای مصرفکننده، افزایش حجم تولید و حجم عرضه، مخصوصا عرضههای نقدی در بورس کالا با زمان تحویل فوری یا زمان تحویل کوتاهمدت در بازار فولاد است.
ارسال نظر