«دنیای اقتصاد» با استناد به گزارش پیشبینی متال بولتن از سه ماه اول ۲۰۱۸ بررسی کرد
دورنمای فلزات پایه در راند اول
آلومینیوم و سرب در رکوردهای ۶ ساله
قیمت آلومینیوم بهعنوان یکی از مهمترین این محصولات در پایان ژانویه سال جاری به ۲ هزار و ۲۹۰ دلار در هر تن رسید که این رقم از مارس ۲۰۱۲ تاکنون بیسابقه بوده است. بهطور کلی دو عامل در شرایط فعلی بر قیمت فلزات پایه و آلومینیوم اثر مستقیم داشته است؛ تضعیف ارزش دلار از یکسو و رشد سرمایهگذاری در این بخش در کنار عوامل بنیادی همچون رشد اقتصادی در اقتصادهای بزرگ و رشد تقاضا در طول سال گذشته باعث شده این روند مثبت همچنان به قوت خود باقی بماند. بهعنوان مثال مصرف آلومینیوم در سال گذشته ۱/ ۷ درصد افزایش یافته است. با این حال رقم رشد مصرف سالانه از رقم رشد سه ماهه آخر سال گذشته بالاتر است که این موضوع نشان میدهد کمی ترمز رشد قیمتی کشیده شده، با این حال آلومینیوم بنا بر پیشبینی متال بولتن تا ۳ ماه اول ۲۰۱۸ در بازار لندن به رقمی معادل ۲ هزار و ۱۶۵ دلار در هر تن خواهد رسید.
بنابراین گزارش بهای هر تن سرب در حال حاضر در محدوده قیمتهای ۶ ساله خود قرار گرفته است. قیمت این محصول در پایان ژانویه به ۲ هزار و ۶۸۶ دلار در هر تن رسید که به نوعی یک رکورد شش ساله برای این فلز محسوب میشود. در ماه ژانویه نیز قیمت این فلز بیش از ۸ درصد رشد کرده است که نشان میدهد سرب از پتانسیلهای خوبی برای رشد برخوردار است. بنا بر گزارش متال بولتن با این حال یکی از اتفاقاتی که ممکن است بازار سرب را تحت تاثیر خود قرار دهد تغییر استفاده از باتریهای اسید سرب در آینده و جایگزینی آن با باتریهای لیتیومی است که این روند آغاز شده است. این مساله تقاضا برای سرب را تحت تاثیر قرار میدهد که میتواند باعث افت قیمت نیز در آینده شود. با این حال در حال حاضر قیمت سرب در یکی از بهترین وضعیتهای خود قرار گرفته است. این در حالی است که بنا بر پیشبینیها این اتفاق به سرعت نمیافتد و روند آرامی را تجربه خواهد کرد. به عبارتی تولیدکنندگان خودروهای هیبریدی هنوز از ماده اولیه سرب برای ساخت باتری استفاده میکنند و به این ترتیب باید گفت به دلیل آنکه هزینه تولید باتریهای لیتیومی بسیار بالاتر از سرب است هنوز زود است که شاهد این جایگزینی باشیم. از طرفی در حال حاضر ذخایر انبارهای سرب به شدت پایین است و این مساله پتانسیلهای رشد قیمتی را برای این فلز در آینده تقویت میکند. متال بولتن در گزارش ماه فوریه خود قیمت سه ماه اول سال جاری را برای این فلز ۲ هزار و ۵۸۰ دلار در هر تن پیشبینی کرده است.
فلز سرخ در کانون نگاه سرمایهگذاران
قیمت مس در ماه دسامبر سال گذشته تا حدی با روند کاهشی روبهرو شده بود با این حال در ماه ژانویه دوباره اوج گرفت و توانست به قیمت ۷ هزار و ۲۰۳ دلار در هر تن دست یابد. گزارش متال بولتن میافزاید این فلز ممکن است از سوی واسطه گران و سرمایهگذاران با فرصتهای رشد قیمتی روبهرو شود. دلیل این امر نیز به تعادل عرضه و تقاضا در بازار برمیگردد. بررسیها نشان میدهند در حال حاضر یک کسری قابل توجه در بازار مس دیده میشود که دلیل آن عرضههای پایین این محصول در کنار رشد نسبی تقاضا است. در حال حاضر در عرضه مس و قراضه مس خلل ایجاد شده و این اختلال باعث شده تا قیمت ظرفیتهای رشد داشته باشد. به این ترتیب آنطور که متال بولتن پیشبینی کرده قیمت مس تا پایان فصل اول ۲۰۱۸ به ۷ هزار و ۱۸۵ دلار در هر تن خواهد رسید. برای توضیح این روند باید اضافه کرد که سرمایهگذاران پس از تخصیص بودجه در سال جدید از اشتیاق خوبی برای سرمایهگذاری در بازار مس برخوردارند و به همین دلیل احتمالا تقاضای سفته بازی و سرمایهای در فصل اول سال جاری میلادی بالاتر برود. در این رابطه یک نکته ظریف که وجود دارد آن است که مس به شدت در قیمتهای بالای ۷ هزار دلار مقاومت میکند و این برخلاف رویه سال گذشته است که این محصول در برهههای طولانی زیر ۷ هزار دلار معامله میشد.
نیکل در آستانه بازگشت
روند چند ماه اخیر در حوزه نیکل نشان میدهد این فلز در ماه نوامبر به قیمتی در حدود ۱۰ هزار و ۷۴۰ دلار در نوامبر ۲۰۱۵ به ۱۳ هزار دلار در ماه دسامبر و ۱۳ هزار و ۵۰۰ دلار در انتهای ژانویه رسیده است. متال بولتن در گزارش ژانویه خود پیشبینی کرده است که قیمت این محصول در سه ماه اول امسال میتواند به ۱۲ هزار و ۲۰۰ دلار در هر تن برسد. بنا بر این گزارش این محصول از پشتیبانی نسبتا مناسبی برای قیمتهای بالای ۱۳ هزار دلار برخوردار است و اگرچه در هفته گذشته با افتی محدود روبهرو شد اما ممکن است به زودی رویهای معکوس در پیش بگیرد. رفتار تکنیکال فلز نیکل نیز موید همین مطلب است زیرا این فلز در هر دوره قیمتهایی بالاتر از سقفهای قبلی خود به دست آورده و به همین دلیل از شانس زیادی برای رشد برخوردار است. سال گذشته این فلز در اواخر ماه آگوست و پیش از سپتامبر و همچنین اواخر اکتبر و پیش از نوامبر به اوج قیمتی خود دست یافته است که در هر مرحله به سقفی بالاتر از دوره قبل رسیده است. به همین دلیل انتظار میرود در دوره فعلی نیز با یک روند روبه رشد مواجه شود؛ هرچند متوسط قیمتی برای ۲۰۱۸ کاهشی پیشبینی میشود. با این حال به عقیده کارشناسان قیمت فعلی برای نیکل پایین است چراکه رشد ارزش سهام شرکتهای معدنی تولیدکننده نیکل در یک سال اخیر در کنار اقبال سرمایهگذاریهای جدید در این بخش سیگنالهای خوبی را به بازار میفرستند که دورنمای روشنی را ارائه میکند.
روی چشم انتظار طرحهای جدید
قیمت روی نیز طبق این گزارش در رکورد ۱۰ ساله خود ایستاده و در حال حاضر به ۳ هزارو ۵۰۲ دلار در هر تن بالغ شده است. این کالا در پایان ژانویه به رقمی بالاتر از ۳ هزار و ۴۰۰ دلار رسید. بررسیها نشان میدهند یکی از اتفاقاتی که پیشبینی میشود در حوزه روی به وقوع بپیوندد کاهش قیمت به دلیل رشد عرضه این محصول است که میتواند قیمت را در پایان سه ماهه اول ۲۰۱۸ به ۳ هزار و ۲۰۰ دلار در هر تن برساند که در این صورت قیمت ۳۰۰ دلار در هر تن پایین تر است. راهاندازی مجدد معدن Lady Loretta که از سال ۲۰۱۵ تاکنون تعطیل بوده یکی از موضوعاتی است که عرضه این محصول را در آینده با رشد روبهرو میسازد و به همین دلیل پیشبینی میشود قیمت روند کاهشی در پیش بگیرد. در ماه دسامبر شرکت گلنکور اعلام کرد که معدن لیدی لورتا Lady Loretta کار خود را از نیمه نخست امسال شروع میکند اما افزود که هنوز انتظار میرود تولید روی این شرکت در سال ۲۰۱۸ با کاهش جزئی به کمتر از یک میلیون و ۱۰۰ هزار تن برسد. این شرکت برای سال ۲۰۱۹ پیشبینی تولید روی خود را یک میلیون و ۱۶۰ هزار تن اعلام کرد.
قلع بالای مرز ۲۰ هزار دلاری
پس از کشف قیمتهای ضعیف برای قلع در سالهای گذشته بهای این محصول از اوت ۲۰۱۶ به بعد به بالای ۲۰ هزار دلار در هر تن رسید در حالیکه قیمت در فوریه همان سال ۱۵ هزار دلار در هر تن بیشتر نبود. از همان زمان (اوت ۲۰۱۶) تاکنون قیمت این کالا در ارقام بالای ۲۰ هزار دلار باقی مانده و آنطور که آمارها حکایت دارند قیمت این کالا در روز جمعه به ۲۱ هزار و ۵۳۰ دلار در هر تن رسیده است. در این بین اما متالبولتن پیشبینی میکند قیمت این فلز در سه ماهه اول سال جاری به حدود ۲۲ هزار دلار در هر تن برسد که حکایت از رشد قیمت در قیاس با میانگین یک ساله گذشته آن دارد. به عقیده کارشناسان جهانی موجودی ذخایر این محصول در بازارهای جهانی رو به کاهش نهاده و از طرفی در سمت عرضه آن مشکلاتی وجود دارند که باعث تقویت قیمت قلع در بازارهای معتبر شده است. بازار قلع جهانی بر اساس کاربردی که این فلز در صنایعی همچون برنج، برنز، لحیمکاری، قلعاندود، شیشه، مواد شیمیایی و دیگر مصارف از جمله باتریهای لیتیوم یون، مهمات، سلولهای خورشیدی و غیره دارد تحلیل میشود. لحیمکاری کاربرد غالب قلع است که به سرعت به رشد این بازار کمک کرده است. استفاده از قلع در آلیاژهای برنجی و برنز و قلع اندود کردن دیگر مصارفی است که رشد بازار را در سالهای اخیر تقویت کردهاند. از طرفی بسته بندی مواد غذایی و نوشیدنی یکی دیگر از مهمترین کاربردهای قلعبه حساب میآیند که با نگاهی به توسعه و رشد روزافزون این صنایع باید گفت تقاضا برای قلع در بازارهای جهانی روز به روز در حال افزایش است. قلع مقاومت بسیار خوبی در برابر خوردگی دارد و بهطور گستردهای در پوشش فولاد استفاده میشود که به نوبه خود به سرعت به رشد این بازار کمک زیادی کرده است. رشد سریع صنایع الکترونیک همراه با نقش مهمی از قلع در لحیم کاری قطعات الکترونیکی از دیگر عوامل افزایش رشد بازار جهانی قلع است. با این حال بروز برخی اختلالات در عرضه این محصول در معادنی از اندونزی و چالشهای زیست محیطی مربوط به این فلز در سالهای اخیر همگی باعث شده تا توازن بازار تا حدی دستخوش تغییر شود. به همین دلیل قیمت این فلز با رشد قابل توجهی روبهرو شده است و فعلا در میان مدت پیشبینیها برای آن صعودی است.
متغیرهای کلان تقویتکننده بازارهای فلزات پایه
نشست داووس که اخیرا با حضور سران کشورهای جهان برگزار شد، نشان داد که اقتصاد دنیا در نقطه قابل قبولی قرار گرفته هرچند چالشهایی نیز در مسیر آن وجود دارد. در این اجلاس خبرها حکایت از آن داشت که اتحادیه اروپا بهعنوان یکی از قطبهای اقتصادی دنیا در سالهای پیش رو وضعیت به نسبت خوبی را تجربه خواهد کرد و رشد پایداری در این اقتصاد بزرگ ایجاد شده که ادامه دار خواهد بود.
البته هنوز نرخ رشد اقتصادی در قاره سبز به ۴ درصد نرسیده است اما پیشبینیهایی برای رونق موتور سرمایهگذاریها در اتحادیه اروپا دیده میشود که نشان میدهد اصلاحات اقتصادی در این منطقه از دنیا نتیجه داده است. از طرفی رشد درآمدها در اتحادیه اروپا در سالهای اخیر، بهبود روند رشد قیمتهای کالایی، بهبود داراییهای کشورهای اروپایی، بهبود قابل توجه کسری بودجه در اقتصاد این کشورها به نسبت تولید و... همگی نوید دهنده بهبود اوضاع این منطقه است. این در شرایطی است که بهبود اقتصاد آمریکا در بیش از یک سال گذشته - اگرچه با اما و اگرهایی روبهرو است- اما نشاندهنده اثربخشی سیاستهای اتخاذ شده در این مدت است. افزایش نرخ بهره، پایین بودن ارزش دلار، سیاستهای مالیاتی، سیاستهای حمایتی دولتی و... همگی نشان میدهد ایالات متحده قصد دارد با سیاستهای ضد و نقیض به سمت بهبود شرایط اقتصادی گام بردارد اما اینکه در بلندمدت این حرکت چه آثاری را با خود به همراه دارد باید منتظر ماند و دید. در این بین چین بزرگترین اقتصاد دنیا بعد از آمریکا انتظار دارد در سالهای پیش رو به دوران رشد اقتصادی گذشته خود بازگردد. افزایش تقاضا از طرف این غول اقتصادی در آینده میتواند محرک بزرگی برای بازارهای پایه جهان تلقی شود. البته این کشور برخی سیاستها را به خصوص در حوزههای زیستمحیطی در پیش گرفته که شاید محدودیتهایی را ایجاد کند اما در نهایت باید گفت شرایط مثبت اقتصادی از سمت این کشور ملموس است.
ارسال نظر