تحولات پیش رو در بازار جهانی فلزات اساسی
نگاه استراتژیک به بازار یک ضرورت است
با پیچیده شدن قواعد و تنگنای عرصه رقابت، سرانجام، صاحبان اطلاعات، ابزارها و فنآوریهای برتر اطلاعاتی ـ ارتباطی برنده اصلی بازار خواهند بود. در بازارهای نوین، قابلیتهای پایهای منابع و مصارف آن اعم از ذخایر و دسترسی به آن، برخورداری از زیرساختها، تکنولوژی و بهرهبرداری از منابع، نیروی انسانی قابل و جمعیت و نیازهای آن همه و همه در چارچوب فنآوریهای پیشرفته اطلاعات و ارتباطات تجمیع و پردازش خواهد شد. حضور مقتدر و موثر کشور در بازارهای جهانی در گرو نگاه ویژه مدیران و متصدیان امور به دهکده جهانی اطلاعات بهعنوان یک فاکتور اصلی تاثیرگذار و تاثیرپذیر در تعیین برنامهها، چشماندازها، اهداف، ماموریتها و طراحی استراتژیها خواهد بود. بنابر آنچه ذکر شد، تحولات آتی اقتصاد بینالملل بیش از هر چیز، متاثر از گردش، پردازش و پایش سریعتر اطلاعات در بخشهای تولید، تجارت و توسعه فنآوریهای مختلف شکل خواهد گرفت. در این چارچوب، مولفههای مختلفی بر بازارهای جهانی فلزات اساسی در سال ۲۰۱۸ موثر خواهند بود که در ادامه به آن اشاره میشود.
مولفههای موثر بر تحولات بازار جهانی فلزات اساسی در سال ۲۰۱۸
قیمت جهانی نفت در سال ۲۰۱۷ معادل ۱۷ درصد رشد کرده، بنابراین هزینه حمل داخلی و بینالمللی کانیهای فلزی و نیز قیمتهای جهانی سیف و فوب آنها را افزایش داده است. در همین راستا، رشد متناسب قیمت حاملهای انرژی سبب رشد قیمت کانیهای فلزی و محصولات پایه فلزی شده است. رشد اقتصاد جهانی در سال ۲۰۱۷ معادل ۶/ ۳ درصد بوده که نسبت به رشد ۲/ ۳ درصدی سال ۲۰۱۶ بهبود نشان میدهد. همچنین سهم اقتصادهای نوظهور کالا محور (مصنوعات صنعتی و ماشینآلات) در رشد اقتصاد جهانی در سال ۲۰۱۷ نسبت به کشورهای صنعتی خدمت محور (تولید فن آوری، خدمات فنی مهندسی، خدمات مالی و اعتباری،...) افزایش یافته، بنابراین تقاضا برای کانیهای فلزی و غیرفلزی از منظر رشد و ترکیب آن افزایش معناداری داشته است. تضعیف ۱۵ واحد درصدی شاخص برابری جهانی دلار سبب رشد متناسب قیمت جهانی کالاها بهطور عام و کانیهای فلزی و فلزات اساسی در سال ۲۰۱۷ شده که دورنما و پایداری آن در سال ۲۰۱۸ قابل تصور است. اجرای تدریجی مقررات زیست محیطی مطابق با توافقنامه پاریس از سوی اقتصادهای نوظهور و کشورهای صنعتی (به استثنای آمریکا) عملا مالیات بر کربن را افزایش داده و الزامات مقرراتی حول جایگزینی تکنولوژیهای سبز را در کشورهای مختلف گسترش داد، که عملا هزینه سربار پایداری بر صنعت فلزات اساسی در سال گذشته و نیز سالهای آتی تحمیل خواهد ساخت. افزایش تدریجی نرخهای بهره سیاستی از سوی کشورهای صنعتی و اقتصادهای نوظهور طی دو سال گذشته از یکطرف موجودی انبار کالاها را بهطور عام و کانیهای فلزی را بهطور خاص کاهش داده و از طرف دیگر شکاف قیمتهای نقدی و آتی ابزارهای مشتقه کالاها را در بازارهای جهانی افزایش داده که هر رخداد مذکور نااطمینانی را در بازار جهانی کالاها در میان مدت افزایش خواهد داد. رشد نااطمینانی نیز بهطور طبیعی سبب رشد تدریجی نسبی قیمت جهانی کالاها و کانیهای فلزی شده است.
چالشهای امنیتی در خاورمیانه، شبه جزیره کره و آفریقای مرکزی عملا نااطمینانی بازارجهانی کالاها و مواد اولیه صنعتی (شامل فلزات اساسی) را تشدید کرده که از یکطرف موجب رشد نرخهای بیمه مالی-تجاری مناطق مذکور شده و از طرف دیگر سبب افزایش اختلالات قیمتی در بازارهای مذکور شده است. تداوم سیاستهای حمایتی و پرداخت یارانه به برخی از صنایع فلزی در برخی از اقتصادهای نوظهور و حتی برخی از کشورهای صنعتی در کنار سیاست اعمال مالیات و عوارض بر واردات فلزات اساسی عملا سبب پایداری شکاف میان قیمتهای تمام شده و نیز تعادلی بازار فلزات اساسی در عرصه بینالملل شده که آثار آن را میتوان در اختلالات قیمتی بالاتر از تجربیات تاریخی گذشته طی سالهای ۱۷-۲۰۱۶ مشاهده کرد. انتقال محرک رشد تولید ناخالص داخلی اقتصادهای اصلی نوظهور (چین، هند، برزیل،...) از بخشهای صادراتی که کمتر به کانیهای معدنی و فلزی وابسته بوده به بخشهای غیرقابل تجارت (مسکن و توسعه زیرساختها) که به شدت به مصرف کانیهای معدنی و فلزی نیازمند بوده عملا سطوح بالای تقاضا برای فلزات اساسی و پایداری آن را در بازارهای جهانی طی دوره ۱۸-۲۰۱۷ حفظ کرده است. زیان مستمر (از محل پرداخت خسارت و کاهش ارزش سرمایهگذاریها) شرکتهای بیمه طی بحران مالی اخیر در عرصه اقتصاد بینالملل عملا ضرورت رشد تعرفههای خدمات بیمهای درآمدزا (حمل و حواث) را برای تجدید ساختار مالی و جبران زیانهای گذشته آنها اجتنابناپذیر ساخت.
در این راستا، قیمت تمام شده و قیمت عرضه محصولات فلزی به شدت از هزینههای خدمات حملونقل و بیمه زمینی و دریایی تاثیر پذیرفته است. کاهش ذخایر معدنی روی و مس در عرصه بینالملل در کنار رشد سریع تقاضا برای مس در صنایع ساختمانی و تولید خودروهای هیبریدی و نیز کاهش نسبی ذخایر انبار مس و روی در سطح جهانی عملا سبب شکلگیری تدریجی مازاد تقاضا در بازار، رشد نسبی قیمت و نیز ضرورت جایگزینی مواد پلیمری مصنوعی در بازارهای مذکور شده است. بهبود تکنولوژی اکتشاف در سطح و عمق (از چندین ماه به چند ساعت) که زمینه کاهش محسوس هزینههای اکتشاف را فراهم ساخته، در کنار توسعه فنآوریهای استخراج، فرآوری، حمل در کنار تسهیل شرایط تجارت الکترونیک و پرداختهای دیجیتالی عملا سرعت چرخه فعالیتهای بخشهای مختلف اقتصادی را بهطور عام و بخش کانیهای فلزی و فلزات اساسی را بهطور خاص به شدت افزایش داده که نتیجه آن رشد شدید سرعت گردش منابع مالی و کارآیی آنها در بخشهای مذکور و نیز کاهش معنادار هزینههای عملیاتی فعالیت در عرصه اقتصاد و بخش فلزات پایه بوده است. این نکته را نیز باید در نظر داشت که روند افزایش قیمت در فلزات اساسی لازم است در حد متعادلی کنترل و مدیریت شود، چرا که این افزایش، در نهایت موجب گرایش بازار مصرف به سوی کالاهای جایگزین شده و خسارات جبرانناپذیری را متوجه سرمایهگذاری در این صنعت خواهد کرد. همچنانکه افزایش قیمت نفت در مقاطعی از زمان، موجب عقبنشینی دائمی بازار مصرف و توسعه و جایگزینی انرژیهای نو در سطح جهان شد.
ارسال نظر