با گذشت زمان و تغییر شرایط اقتصادی، فنی، زیست محیطی و قانونی در دنیا، صنعت پالایش کاملا تحت تاثیر قرار گرفت و خود را با شرایط جدید وفق داد. مهم‌ترین تاثیر شرایط جدید بر صنعت پالایش، افزایش هزینه‌های عملیاتی است. این هزینه‌ها به دلیل افزایش سطح فناوری‌های به کار رفته در پالایشگاه‌ها ایجاد شده است و از دلایل اصلی نیاز به افزایش سطح فناوری در پالایشگاه‌ها نیز تغییر نیازهای بازار و قوانین سختگیرانه کنترل آلودگی‌های زیست محیطی است. در سال‌های اخیر بازارهای جهانی از محصولات سنگین به محصولات سبک گرایش بیشتری پیدا کرده و این موضوع باعث شده است تا شرکت‌های پالایشی برای تبدیل نفت خام به محصولات سبک‌تر، از فناوری‌های پرهزینه‌تر استفاده کنند. همچنین کنترل آلاینده‌های زیست محیطی ـ چه در محصولات و چه در پساب و ضایعات ـ هزینه‌های گزافی بر صنایع نفت و گاز تحمیل کرده است.

افزایش هزینه‌های پالایش نفت باعث شده است تا شرکت‌های پالایشی به دنبال حفظ حاشیه سود سابق خود بوده و با راهکارهای مختلف از هزینه‌های خود بکاهند. یکی از این راهکارها ادغام طولی و عرضی مجموعه‌های مختلف در شرکت‌های عمودی است. به‌عنوان مثال شرکت‌هایی که هم در حلقه پالایش و هم در حلقه پتروشیمی و صنایع تکمیلی زنجیره ارزش صنعت نفت فعال هستند، با ادغام و تجمیع واحدهای پالایشی و پتروشیمی خود سعی در کاهش هزینه‌های انتقال مواد و سوخت، نیروی انسانی، سرویس‌های جانبی، تعمیرات و بازرسی دارند. این موضوع سبب شده است تا معنی و مفهوم صنعت پالایش طی زمان از یک تامین‌کننده سوخت به یک مجموعه به‌هم پیوسته با محصولاتی متفاوت نظیر پروپیلن، اتیلن، بنزین، تولوئن، زایلین، انواع روان‌کننده‌ها، پلیمرها و... تبدیل شود.

در سراسر دنیا نیز پروژه‌های جدید که به نام پالایشگاه بهره‌برداری می‌شوند مبتنی بر مدل تجمیع و ادغام پالایشگاه و پتروشیمی هستند. حتی شرکت‌های پیشرو در این زمینه به سمت توسعه مفهوم پارک‌های شیمیایی حرکت کرده‌اند که نفت خام را در مجموعه‌های بزرگ نفتی و شیمیایی، به مواد باارزش نهایی تبدیل می‌کنند. همچنین قوانین و مقررات کشورها۱ به سمت وحدت مالکیت و حاکمیت صنایع پایین‌دستی نفت تغییر کرده و شرکت‌ها نیز رفتارهایی۲ در همین راستا از خود نشان می‌دهند. در ایران مالکیت بالادست صنعت نفت با حاکمیت است، در حالی‌که صنعت پالایش به‌طور تقریبی خصوصی شده و صنعت پتروشیمی کاملا خصوصی اداره می‌شود. این موضوع سبب شده تا سود زنجیره ارزش صنعت نفت به‌طور متوازن میان بالادست، میان دست و پایین دست صنعت نفت تقسیم نشود. به‌طوری که بالادست و پایین دست زنجیره ارزش با کمترین هزینه، سود بالایی از خام فروشی به‌دست ۳ می‌آورند اما صنعت پالایش با تحمل مسوولیت خطیر تأمین امنیت عرضه سوخت در کشور، توان مدیریتی و فنی برای رصد بازارهای جهانی و رقابت در آن را پیدا نمی‌کند. همچنین تمام ظرفیت آن در جهت تولید هر چه بیشتر سوخت به‌کار گرفته شده و از تولید هدفمند خوراک پتروشیمی یا فرآورده‌های خاص نظیر روان‌کننده‌ها، کک، پروپیلن و... باز می‌مانند. این عوامل دست به دست یکدیگر داده تا باعث کاهش حاشیه سود صنعت پالایش در ایران شود در حالی‌که در بسیاری از کشورهای دنیا، نگاه عمودی به زنجیره ارزش موجب رونق تبدیل مواد خام در طول زنجیره ارزش شده و تمام حلقه‌های این زنجیره را بهره‌مند می‌سازد.

  پاورقی:

۱- ژاپن از سال ۲۰۰۰ به بعد با تصویب قوانینی باعث شد تا منافع شرکت‌ها در ادغام با یکدیگر افزایش یابد.

۲- به‌عنوان مثال عقد قراردادهای M&A در راستای ادغام مالکیت لایه‌های مختلف زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز است.

۳- چه خام‌فروشی نفت و چه خام‌فروشی محصولات پایه پتروشیمی.