«تعارض منافع» در نوع خاصی از رابطه مدیران و صاحبان شرکتها چگونه قابل رفع است؟ مشاوره مدیریت ایلیا پاسخ میدهد
ابزار کسب وکارهای خانوادگی
برای شروع لازم است به توضیح مفاهیم «مشاوره مدیریت»، «توسعه و تحول» و«کسبوکار خانوادگی یا دوستانه» بپردازیم:
مشاوره مدیریت به عنوان یک فرآیند تخصصی و حرفهای، به بررسی و حل مسائل مرتبط با مدیریت، استراتژیها، ساختارها و عملکردهای سازمانی میپردازد. این فرآیند با هدف بهبود عملکرد و ارتقای کارآیی سازمانها انجام میشود. «توسعه و تحول» نمایانگر فرآیندی است که بهبودهای مستمر و تغییرات اساسی را در سازمان یا کسب و کارها ایجاد میکند تا بازدهی و اثربخشی آنها را افزایش دهد. «کسبوکارهای خانوادگی یا دوستانه»، شکلی از کسبوکار است که در آن اعضای خانواده یا دوستان به عنوان مدیران یا صاحبان سهام حاکمیت دارند و در تصمیمگیریها و اداره کسب و کار دخیل هستند. نقش مشاور در توسعه و تحول کسب و کارهای خانوادگی یا دوستانه در شش گام تعریف میشود که در ادامه هرکدام را جداگانه تعریف خواهیم کرد:
شناخت داینامیک و ارتباطات پیچیده
مشاوران مدیریت با شناخت داینامیک و ارتباطات پیچیده در کسب و کارهای خانوادگی یا دوستانه، بهبود فرآیندهای ارتباطی و اجتماعی داخل سازمان را تسهیل میکنند. در محیط کسبوکارهای خانوادگی یا دوستانه، شناخت داینامیک و ارتباطات پیچیده نقش بسیار مهمی ایفا میکنند. این نوع ارتباطات به معنای وجود روابط پیچیده و پویا میان اعضای سازمان، خانواده یا دوستان است که در آن تعاملات، تصمیمگیریها و تاثیرات مختلف با یکدیگر تداخل دارند. در اینجا توضیحات بیشتری درباره شناخت این ارتباطات ارائه میشود:
کسبوکارهای خانوادگی یا دوستانه معمولا با تنوع بالای اعضا مواجه هستند. این تنوع میتواند از نظر تخصصی، تجربیات، و انتظارات مختلف باشد. شناخت این تنوع امکان تعامل موثرتر و مدیریت بهتر را ایجاد میکند.
در سازمانهای خانوادگی یا دوستانه، فرآیند تصمیمگیری ممکن است به دلیل وجود روابط شخصی و خانوادگی، پیچیده و داینامیک باشد. این داینامیک تصمیمگیری میتواند تاثیرگذاریهای مثبت یا منفی را بر عملکرد سازمان داشته باشد. مشاوره مدیریت در اینجا کمک میکند تا فرآیند تصمیمگیری بهبود یابد و هماهنگی بیشتری بین اعضا ایجاد شود.
در چنین محیطی، ارتباطات بیشتر به جوانب انسانی متمایل هستند. روابط شخصی، احساسات، و ارتباطات داخلی به عنوان یک توانمندی بزرگ محسوب میشوند. مشاوران مدیریت میتوانند به بهبود ارتباطات انسانی و افزایش کارآیی تیم کمک کنند.
تعارضات در سازمانهای خانوادگی یا دوستانه ممکن است ناشی از ارتباطات پیچیده باشد. مشاوران مدیریت با ارائه راهکارهای مدیریت تعارض و ارتقای فرآیندهای حل تعارض، به حل و فصل مسائل کمک میکنند.
در محیطهای خانوادگی یا دوستانه، تغییرات ممکن است به دلیل نقشآفرینیها و انتظارات شخصی، به چالش کشیده شوند. مشاوران با ارتقای آگاهی و تسهیل فرآیند تغییر، کمک به تسریع در جذب تحولات مثبت میکنند.
در کل، شناخت داینامیک و ارتباطات پیچیده در کسبوکارهای خانوادگی یا دوستانه، یکی از چالشهای مهم مدیریتی است که با مشاوره مدیریت میتوان به بهبود فرآیندها و ارتقای کارآیی سازمان کمک کرد.
همراستاسازی تصمیمگیرندههای کلیدی
مشاوران مدیریت کمک میکنند تا تصمیمگیرندگان کلیدی سازمان همراستا شوند و اهداف توسعه را به یکدیگر متصل کنند تا به یکپارچگی سازمانی دست یابند. همراستا کردن تصمیمگیرندههای کلیدی یکی از جوانب حیاتی مدیریت در کسب و کارهای خانوادگی یا دوستانه است. این مفهوم به معنای ایجاد هماهنگی، توافق و تطابق بین افراد مسوول در سازمان برای دستیابی به اهداف مشترک است. در زیر، توضیحات بیشتری درباره این مساله ارائه شده است:
در کسبوکارهای خانوادگی یا دوستانه، ممکن است اهداف افراد مختلف به دلیل تفاوتهای شخصی، احتمالا به تضاد بخورد. مشاوران مدیریت با برنامهریزی جلسات هماهنگی و ارتقای ارتباطات، کمک به تطابق اهداف و تعیین اولویتها میکنند.
هماهنگی تصمیمگیرندگان کلیدی باعث ایجاد یک تیم موثر و هماهنگ میشود. مشاوران با ارائه مهارتهای توسعه تیم و تسهیل جلسات گروهی، تعاملات مثبت و کارآیی تیم را افزایش میدهند.
هماهنگی در تصمیمگیریها و اجراها، بهبود کارآیی سازمانی را ایجاد میکند. زمانی که تصمیمگیرندگان کلیدی همراستا هستند، مسیر اجرای استراتژیها و تحقق اهداف به شکلی هماهنگ و موثرتر انجام میشود.
هماهنگی در تصمیمگیریها بهبود ارتباطات داخلی سازمان را تسهیل میکند. این ارتباطات به عنوان پایه اصلی برای فهم مشترک، اشتراک اطلاعات و جلب حمایت تصمیمگیریها عمل میکنند.
هماهنگی در تصمیمگیری به اجرای سریع و کارآمدتر اقدامات کمک میکند. مشاوران با تعیین وظایف و مسوولیتها، فرآیند اجرایی را بهینه میسازند.
در مجموع، همراستا کردن تصمیمگیرندههای کلیدی در کسبوکارهای خانوادگی یا دوستانه، یکی از مهمترین نقاط توجه در مدیریت است. مشاوره مدیریت با ارائه راهکارها و تکنیکهای موثر، به کسبوکارها در حل چالشها و دستیابی به اهدافشان کمک میکند.
چشمانداز مشترک؛ خلق آینده مطلوب
با توسعه چشمانداز مشترک، مشاوران به کسب و کارهای خانوادگی یا دوستانه کمک میکنند تا یک آینده مشترک را تعریف و اجرا کنند و اعضای سازمان را برای تحقق این چشمانداز متحد سازند. در کسب و کارهای خانوادگی یا دوستانه، داشتن یک چشمانداز مشترک یا یک تصویر مشترک از آینده، امری بسیار حیاتی است. این به معنای داشتن یک تصویر واضح و مشترک از آینده مطلوب سازمان است که توسط همه اعضا به اشتراک گذاشته شده و حمایت شده است. در زیر، جوانب اصلی این مفهوم توضیح داده شده است:
داشتن چشمانداز مشترک، به ایجاد توجه مشترکی نسبت به آینده کمک میکند. اعضا با اشتراک داشتن یک تصویر مشترک، به راحتی توانایی همکاری و هماهنگی را افزایش میدهند. چشمانداز مشترک به اشتراکگذاری ارزشها و اهداف مشترک کمک میکند. این ارزشها و اهداف به عنوان راهنماهایی برای تصمیمگیریها و اقدامات سازمان عمل میکنند.
با داشتن چشمانداز مشترک، سازمان میتواند استراتژیهای خود را بر اساس اهداف مشترک تدوین کند. این استراتژیها به دستیابی به آینده مطلوب کمک میکنند.
چشمانداز مشترک اعضا را به همکاری و هماهنگی ملزم میکند. این همکاری برای دستیابی به اهداف مشترک ضروری است و تضمین میکند که تمام اعضا به یکدیگر متعهد باشند.
تصویر واضح از آینده باعث افزایش انگیزه و انگیزش اعضا میشود. وقتی هر فرد احساس میکند که به دستاوردهای مشترکی در آینده دست یافته است، انگیزهاش برای مشارکت و همکاری بیشتر میشود.
داشتن چشمانداز مشترک، موجب کاهش مقاومت در برابر تغییرات ناخواسته میشود. اعضا با اطمینان از اهداف و تصویر مشترک، به راحتی میتوانند با تحولات مختلف مواجه شوند. در نهایت، چشمانداز مشترک در کسب و کارهای خانوادگی یا دوستانه، یک سند هدایتگر است که سازمان را به سوی آینده مطلوب هدایت میکند و باعث توجه و هماهنگی اعضا در جهت دستیابی به اهداف مشترک میشود.
برنامه توانمندسازی
مشاوران با ارائه برنامههای توانمندسازی، به ایجاد هماهنگی در بین اعضای سازمان برای دستیابی به اهداف توسعه کمک میکنند. برنامه توانمندسازی یک ابزار مدیریتی است که به منظور تسهیل هماهنگی و هماهنگی بین افراد و تیمها در یک سازمان ایجاد میشود. این برنامه هدف دارد تا با ترکیب و هماهنگ کردن تلاشها و اهداف افراد، به دستیابی به اهداف کلان سازمان کمک کند. در زیر، جوانب اصلی برنامه توانمندسازی توضیح داده شده است:
برنامه توانمندسازی با ایجاد توجه به اهداف مشترک، فرآیند تصمیمگیری و عملکرد را در خدمت اهداف اصلی سازمان قرار میدهد. این برنامه کمک میکند تا اعضا به اهداف سازمانی متعهد شوند و تلاش کنند.
برنامه، توانمندسازی تعهد فردی و گروهی را تقویت میکند. افراد با درک و اطلاعات کامل در مورد اهداف سازمان و نقش خود در دستیابی به این اهداف، احساس تعهد و مسوولیت بیشتری خواهند کرد.
توانمندسازی به هماهنگی بین افراد و تیمها در اجرای وظایف و انجام پروژهها کمک میکند. با ایجاد روابط مثبت و مفید، افراد به صورت موثرتری با یکدیگر همکاری میکنند.
برنامه توانمندسازی با بهبود ارتباطات داخلی، اطمینان اعضا را در مورد اهداف و نقشهایشان در سازمان افزایش میدهد. این بهبود ارتباطات باعث ایجاد یک فرآیند انتقال اطلاعات بهتر و انطباق موثرتر با اهداف میشود.
توانمندسازی به عنوان یک ابزار مدیریت استراتژیک، فرآیند اجرای استراتژی را تسهیل میکند. با ایجاد توجه، تعهد و هماهنگی، سازمان میتواند استراتژیهای خود را با موفقیت اجرا کند.
برنامه توانمندسازی با افزایش هماهنگی و تعهد اعضا، کارآیی سازمان را افزایش میدهد. این بهبود کارآیی میتواند در دستیابی به اهداف و ارتقای عملکرد سازمان کمک کند.
در نهایت، برنامه توانمندسازی به عنوان یک ابزار موثر مدیریتی، سازمانهای خانوادگی یا دوستانه را در راستای تحقق اهداف مشترک و افزایش هماهنگی و همکاری تسهیل میکند.
نقش مشاوران مدیریت در ایجاد ساختار و عملکرد سازمانی، بسیار مهم و حیاتی است. مشاوران در این کسب و کارها روی مسائل زیر تمرکز دارند:
تعیین ساختار و عملکردی سازمانی: ساختار یک کسب و کار، نحوه سازماندهی و تقسیم وظایف بین افراد و بخشهای مختلف را مشخص میکند. مشاور باید ساختاری را ایجاد کند که برای کسب و کار خانوادگی یا دوستانه مناسب باشد و باعث افزایش بهرهوری و کارآیی شود.
تعیین اهداف و استراتژیهای مشخص: مدیریت باید اهداف و استراتژیهای مشخصی برای کسب و کار تعیین کند. این اهداف و استراتژیها باید بر اساس شرایط کسبو کار و اهداف اعضای خانواده یا دوستان باشد.
ایجاد فرهنگ سازمانی مناسب: فرهنگ سازمانی، مجموعهای از ارزشها، باورها و رفتارهایی است که در یک سازمان وجود دارد. مدیریت باید فرهنگ سازمانی مناسبی را ایجاد کند که باعث افزایش انگیزه و مشارکت افراد شود.
ایجاد سیستمهای کنترل و نظارت: مدیریت باید سیستمهای کنترل و نظارتی ایجاد کند تا عملکرد کسبوکار را ارزیابی کند و در صورت لزوم، اقدامات اصلاحی انجام دهد.
همراه شدن با کارفرما در مسیر موفقیت
مشاوران مدیریت با همراهی و همقطاری با کارفرما، ارتباطات قوی با کارفرما را تسهیل میکنند و به کسبوکار کمک میکنند تا نیازها و انتظارات کارفرما را بهبود بخشد. این مفهوم به اهمیت تعامل فعال و موثر با کارفرما اشاره دارد. در کسبوکارهای خانوادگی یا دوستانه، ارتباط نزدیک با کارفرما از اهمیت بالایی برخوردار است. در زیر، جوانب اصلی همراه شدن با کارفرما یا همقطار شدن با او در مسیر موفقیت توضیح داده شده است:
برای موفقیت در کسبوکار، اهمیت فهم دقیق از نیازها و توقعات کارفرما بسیار زیاد است. با همراه شدن با کارفرما و گوش دادن به نیازها، سازمان میتواند محصولات یا خدمات خود را بهبود دهد و باعث رضایت بیشتر کارفرما شود.
توسعه تجربه کارفرما از دیگر اهداف این مفهوم است. با ارائه تجربه مثبت، سازمان میتواند روابط دیرینه و مستدام با کارفرمای خود ایجاد کند و افزایش وفاداری آنها را تسهیل کند.
سازمان میتواند بهترین فرصتها و چالشهای بازار را شناسایی کند. این ارتباط نزدیک به سازمان کمک میکند تا محصولات و خدمات متناسب با نیازهای واقعی بازار ارائه دهد.
همراهی با کارفرما به آنها فرصت میدهد تا در فرآیند تصمیمگیری سازمان شرکت کنند. این تعامل میتواند به تولید تصمیمات بهتر و متناسب با نیازهای کارفرما منجر شود.
ارتباط نزدیک و فعال با کارفرما میتواند به حفظ وفاداری آنها کمک کند. با ارائه خدمات بیشتر، گوش دادن به بازخوردها و حل مشکلات به صورت سریع، سازمان میتواند کارفرمای خود را حفظ کرده و مزیت رقابتی خود را بهبود ببخشد.
تعامل مستمر با کارفرما به سازمان این امکان را میدهد تا به سرعت به هرگونه اشکالات یا مشکلات واکنش نشان دهد و آنها را پیشگیری یا حل کند که این اقدامات میتوانند به تقویت اعتماد و تصویر مثبت سازمان کمک کنند.
در کل، همراه شدن با کارفرما یا همقطار شدن با او در مسیر موفقیت نه تنها به تحقق اهداف سازمان کمک میکند، بلکه باعث ارتقای روابط، افزایش وفاداری، و بهبود کیفیت خدمات و محصولات میشود.
در مسیر زندگی حرفهای
مشاوران به عنوان همراهان در مسیر توسعه، به اعضای سازمان کمک میکنند تا مهارتها و زندگی حرفهای خود را بهبود بخشند و بهتر با چالشها برخورد کنند. این مفهوم با اشاره به ارتقا و توسعه فردی و حرفهای اعضای سازمان در طول زمان میپردازد. در کسبوکارهای خانوادگی یا دوستانه، توجه به توسعه فردی اعضا به عنوان یک اصل مدیریتی اساسی مورد توجه قرار میگیرد. در زیر، جوانب اصلی این مفهوم توضیح داده شده است:
آموزش و ارتقای مهارتها برای رسیدن به مسیر توسعه:
در مسیر توسعه، زندگی کردن به معنای ایجاد فرصتهای آموزشی و ارتقای مهارتهای افراد است. این اقدامات میتوانند به بهبود عملکرد فردی و سازمانی کمک کرده و افراد را برای مواجهه با چالشها و فرصتهای جدید آماده سازند.
در مسیر توسعه زندگی کردن به ایجاد یک فضای محیطی شعفآمیز در سازمان اشاره دارد. این شعف میتواند به عنوان منبع انگیزه و اشتیاق برای تعلم و پیشرفت در حرفه خدمت کند. سازمانهایی که از الگوی زندگی در مسیر توسعه پیروی میکنند، فرهنگ یادگیری را ترویج میکنند. در این فرهنگ، اشتیاق به یادگیری و به اشتراکگذاری دانش و تجربیات ترویج میشود.
در مسیر توسعه، زندگی کردن به ایجاد فرصتهای پیشرفت و پیشبرد حرفهای برای افراد اشاره دارد. این فرصتها به افراد امکان میدهد تا به طور مستمر در مسیر توسعه حرفهای خود حرکت کنند.
فرهنگ در مسیر توسعه زندگی کردن به افراد امکان میدهد تا نقدهای سازنده داشته باشند و از بازخوردها بهرهمند شوند. این نقدها به عنوان یک ابزار موثر برای رشد شخصی و حرفهای شناخته میشوند.
در مسیر توسعه، زندگی کردن معنای تعهد به یادگیری مداوم و بهروزرسانی مهارتها را در فرد ایجاد میکند. این تعهد باعث میشود که افراد همواره به دنبال بهترین شکل ممکن از خودشان باشند.
سازمانهایی که از الگوی زندگی در مسیر توسعه حمایت میکنند، محیطی حمایتیکننده برای افراد ایجاد میکنند. این محیط پشتیبانی، به افراد اعتماد به نفس و حمایت کافی برای توسعه فردی خود میدهد.
در مسیر توسعه زندگی کردن نه تنها به ارتقای مهارتها و توانمندیهای افراد کمک میکند بلکه فراتر از آن، به ایجاد یک فرهنگ یادگیری و پیشرفت در سازمان ایجاد میکند.
جمعبندی
تحول کسبوکارهای خانوادگی به رویکردی چند وجهی بستگی دارد که میراث خانوادگی را با نوآوری متعادل میکند. درک پویاییهای پیچیده و الگوهای ارتباطی که به طور منحصر به فرد در شرکتهای خانوادگی وجود دارد، سنگبنای تاثیرگذاری تغییر است. همسویی تصمیمگیرندگان کلیدی فقط به معنای یکسان کردن افکار آنها نیست، بلکه مستلزم هماهنگ کردن سرمایهگذاریهای احساسی آنها و احترام به مسیرهای طی شده قبلی است که آنها را به زمان حال هدایت کرده است. سپس یک چشمانداز مشترک تبدیل به یک قطب نما میشود که خانواده را نه تنها در ایجاد آیندهای مطلوب، بلکه در تجسم اصولی که چالشهای تغییر را هدایت میکند، راهنمایی میکند. توانمندسازی لایههایی از قابلیت را به اشتیاق اضافه میکند. علاوه بر این، همراهی با کارفرما در اجرا، گواهی بر تعهد به تغییر و تسهیلگذار از نقطه فعلی به نقطه مطلوب است.
در نهایت، توسعه و تحول یک کسبوکار خانوادگی مستمر است و این جریانی است که مدام باید زندگی کرد، ولی نه به صورت تکراری، بلکه از جنس تجربه که در آن پا در پلههای بالاتری نهادهایم. مشخصه واقعی یک کسبوکار خانوادگی که با موفقیت متحول شده در توانایی آن نهفته است که از این مراحل نه تنها تغییر یافته، بلکه قویتر، انعطافپذیرتر و با هدفی تجدید شده برای مقابله با آینده در حال ظهور بیرون بیاید.
این مقاله توسط «مسعود ارشادیپور، وحید هاشمی و محمدعلی حیدری» تهیه شده است.