فقدان تنوع تولید در صنعت سیمان

 البته نمی‌توان در این ماجرا صرفا گریبان تولیدکنندگان را گرفت، چرا که سیاستگذاری دولت‌ها و ارزانی سیمان همواره مانع تحقیق و توسعه بوده است؛ در واقع وقتی متقاضی به دلیل ارزانی این زیرساخت توسعه حتی ترجیح می‌دهد چاله‌ها را با آن پر کند، ضرورتی برای تهیه سیمان‌های آمیخته که اتفاقا در بسیاری موارد کارکرد مناسب‌تری نسبت به سیمان‌های تیپ دارند، احساس نمی‌شود.

مدیرعامل شرکت سیمان «ساروج بوشهر» در این خصوص می‌گوید: در حال حاضر کشورهای توسعه‌یافته تا ۵۰‌درصد از مواد افزودنی در سیمان‌های آمیخته استفاده می‌کنند که حتی این مقدار در پاره‌ای موارد تا ۹۰‌درصد وزن سیمان را هم تشکیل می‌دهد، اما اگر‌چه در مواردی تولید سیمان‌های سرباره‌ای و پوزولانی در کشور ما هم اتفاق افتاده اما به طور کلی بیش از ۹۰‌درصد سیمان‌های تولیدی‌مان صرفا از کلینکر تشکیل می‌شود.

به گفته فریدون رحمانی ارزان بودن سیمان‌های تولیدی و اختلاف قیمت آن با سایر مصالح ساختمانی طی سالیان اخیر سبب شده به راحتی جایگزین سایر مصالح شده و حتی در جاهایی که نیاز به شرایط و مقاومت خاصی نیست از سیمان‌های تیپ با مقاومت‌های بالا استفاده شود. همچنین تولید محصولات متنوع سیمانی و بتنی در سنوات اخیر نیز گویای همین موضوع است. هدر‌رفت منابع و استفاده از محصولات با کیفیت بالا و هزینه تمام‌شده زیاد در جاهایی که هیچ ضرورتی ندارد و از مصالح ارزان‌تر غیر‌سیمانی نیز می‌توان استفاده کرد، ماحصل قیمت پایین این کالاست.

متن پیش‌رو ما‌حصل گفت‌وگوی «دنیای‌اقتصاد» با فریدون رحمانی، مدیرعامل سیمان «ساروج بوشهر» در رابطه با علل ریشه‌ای فقدان تنوع در صنعت سیمان است که در ادامه می‌آید.

چرا با وجود اینکه بیش از ۱۰۰ نوع سیمان در دنیا تولید می‌شود، تولیدات صنعت سیمان ما به حدود ۱۰ نوع هم نمی‌رسد؟

طبق تعریف سیمان‌های کلسیم سیلیکاتی طیف وسیعی از چسباننده‌های معدنی را به خود اختصاص می‌دهند که پس از مجاورت با آب به دلیل ایجاد باندهای هیدرولیکی خاصیت چسبندگی داشته و پایه اصلی سیمان‌های پرتلند هستند. به علت نقص ساختاری این سیمان‌ها از یکسو و افزایش هزینه‌های انرژی و محدودیت‌های زیست‌‌‌محیطی از سوی دیگر، به مرور محصولاتی با اضافه کردن افزودنی‌هایی به سیمان‌های کلسیم‌سیلیکاتی به عنوان سیمان‌های آمیخته پا به عرصه وجود گذاشتند که طبق تعریف از دو یا چند جزء تشکیل شده‌اند که حداقل یکی از آنها سیمان یا کلینکر پرتلند نیست. از آنجا که سیمان‌های آمیخته خواص منحصربه‌‌فردی داشته که با محل مصرف متناسب‌سازی می‌شود در کشورهای پیشرفته جهان به تدریج پس از جنگ جهانی دوم تاکنون، چنان تنوع گسترده‌ای یافته‌اند که بالغ بر ۱۰۰ نوع سیمان معرفی و تولید و در بازار مصرف می‌شوند، این در حالی است که کماکان صنعت سیمان ایران به حداکثر ۱۰نوع سیمان بسنده کرده است که آن هم عمدتا سیمان‌های تیپ معمول یا سیمان‌های آمیخته‌ای با افزودنی حداقل و نزدیک به تیپ هستند. در حال حاضر کشورهای توسعه‌یافته تا ۵۰‌درصد از مواد افزودنی در سیمان‌های آمیخته استفاده می‌کنند که حتی این مقدار در پاره‌ای موارد تا ۹۰‌درصد وزن سیمان را هم تشکیل می‌دهند، اگر‌چه در مواردی تولید سیمان‌های سرباره‌ای و پوزولانی در کشور ما هم اتفاق افتاده اما به طور کلی بیش از ۹۰‌درصد سیمان‌های تولیدی‌مان صرفا از کلینکر تشکیل می‌شود. این در حالی است که هم اکنون صنعت سیمان در کشور قدمت ۹۰ ساله دارد و اگر‌چه طی این مدت نسبتا طولانی در بخش‌های مهندسی و فنی به پیشرفت‌های چشمگیری در زمینه ساخت تجهیزات و کسب دانش فنی تخصصی کافی در زمینه تولید و نگهداری در این صنعت دست یافته‌است، اما می‌توان در یک کلام چنین گفت که به دلیل ثروتمند بودن در همه زمینه‌ها از جمله انرژی و منابع معدنی غنی، قدر داشته‌هایمان را ندانسته و مقدار زیادی از آنها را تلف می‌کنیم. شاید چنانچه تا این اندازه نعمت ارزان در اختیار نداشتیم از آنها بهتر بهره‌برداری می‌کردیم. بدیهی است سیاستگذاری به دلیل نداشتن اشراف به این موضوع سبب ایجاد ساختاری خواهد شد که نتیجه آن اتلاف منابع است؛ به عبارت دیگر بخش عمده‌ای از سیمان تولیدی کشور به دلیل آنکه متناسب با محل مصرف نیست، تلف می‌شود و به طور کلی می‌توان گفت این صنعت علاوه بر تاثیرپذیری از عوامل مختلفی همچون قیمت‌گذاری دستوری به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، نوسانات ارزی، رقابت منفی، ناهمخوانی توسعه اقتصادی متناسب با احداث کارخانه‌ها، وضع تعرفه و عوارض، نبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل و صادرات، از به‌روز نبودن فرهنگ استفاده از سیمان‌های متناسب با سازه، کمبود دانش فنی فرآوری استفاده از سیمان‌های خاص و همچنین نبود قوانین و سیاست‌های تشویقی دولت و نهادهای نظارتی به شدت رنج می‌برد.

عمدتا ارزانی سیمان یکی از علل اصلی بی‌رغبتی تولیدکنندگان عنوان می‌شود. نظر شما در این خصوص چیست؟

به لحاظ روانی هر کالایی پایین‌تر از قیمت واقعی به فروش برسد کم‌ارزش تلقی می‌شود. دخالت‌های ضابطه‌مند و مهندسی‌شده در قیمت‌گذاری سیمان (حتی با وجود عرضه در بازار بورس) سبب شده که با قیمت واقعی آن فاصله زیادی داشته باشیم. مقدار نسبت قیمت سیمان به فولاد (سبد میلگرد) که در دنیا به عنوان شاخص قیمتی به کار می‌رود حدود یک به ۷ است حال آنکه در کشور ما به دلیل اعمال سیاست‌های مذکور و همچنین ظرفیت مازاد سیمان در کشور، این نسبت به مقدار یک به ۳۰ نیز رسیده است. طبیعی است دخالت در قیمت در شرایطی که تولید کالایی بیش از مصرف آن باشد، بی‌معناست. نکته اصلی که سبب سرکوب قیمت واقعی سیمان می‌شود، سودهای غیر‌‌‌واقعی شرکت‌های سیمانی است؛ به این معنا که چون این شرکت‌ها دارایی‌‌‌های خود را تجدید ارزیابی نکرده‌‌‌اند، هزینه‌‌‌های بالای استهلاک در صورت‌های مالی آنها بسیار ناچیز لحاظ می‌شود؛ در حالی که اگر قیمت جایگزینی کارخانه‌ها در صورت‌های مالی گنجانده شود، حاشیه سود مناسبی ندارند و در نهایت کنترل نرخ‌ها بر اساس همین صورت‌های مالی قضاوت می‌شود.  ارزان بودن سیمان‌های تولیدی و اختلاف قیمت آن با سایر مصالح ساختمانی طی سالیان اخیر سبب شده به‌راحتی جایگزین سایر مصالح شده و حتی در جاهایی که نیاز به شرایط و مقاومت خاصی نیست از سیمان‌های تیپ با مقاومت‌های بالا استفاده شود. همچنین تولید محصولات متنوع سیمانی و بتنی در سنوات اخیر نیز گویای همین موضوع است. هدر‌رفت منابع و استفاده از محصولات با کیفیت بالا و هزینه تمام‌شده زیاد در جاهایی که هیچ ضرورتی ندارد و از مصالح ارزان‌تر غیر‌سیمانی نیز می‌توان استفاده کرد، ماحصل قیمت پایین این کالاست.

دولت چه نقشی باید در این خصوص ایفا کند؟

موضوع استفاده از سیمان‌های خاص نباید صرفا از منظر تولیدکننده و مصرف‌کننده دیده شود، چرا که به هر حال تولیدکننده علاقه‌مند به فروش بیشتر و اقتصادی‌تر و مصرف‌کننده در پی کالای با کیفیت‌تر و مناسب‌تر است. اما آنچه در درجه بالاتر از اهمیت است مباحث کلان ملی و جهانی است که بخش‌های زیادی از ساختار‌های دولتی و مردمی را درگیر موضوع می‌کند؛ به نحوی که ضرورت دارد وزارت صمت، وزارت نفت، وزارت نیرو، وزارت راه وشهرسازی (مسکن)، سازمان ملی استاندارد، شهرداری‌ها، سازمان نظام مهندسی و سازمان حفاظت محیط‌زیست، وزارت امور اقتصادی و دارایی به اتفاق زیرساخت‌های لازم جهت توسعه تولید و مصرف سیمان‌های آمیخته در کشور را فراهم کنند. یکی از مهم‌ترین فاکتورهای تاثیرگذار در صنعت سیمان، همراستایی با شاخص‌های زیست محیطی است که بر کلیه آحاد جامعه تاثیرگذار است، چرا که تولید سیمان‌های آمیخته به دلیل کاهش میزان گازهای گلخانه‌ای متناسب با میزان مصرف، از این حیث قابل اهمیت است، بنابراین نقش سازمان محیط‌زیست در اعمال سیاست‌های مشوق می‌تواند بسیار راهگشا باشد؛ همان قدر که سازمان محیط‌زیست نقش کنترل‌کننده در بررسی و جرایم آلایندگی را در دستور کار دارد، می‌تواند مشوق صنایع با تولیدات سبز و دوستدار محیط‌زیست باشد. شایان ذکر است که صنعت سیمان سومین صنعت بزرگ در زمینه مصرف انرژی و دومین صنعت بزرگ در زمینه تولید CO۲ است. کلینکر عامل اصلی تولید گازهای گلخانه‌‌‌ای در صنعت سیمان و تولید هر یک تن کلینکر به همان اندازه تولید گاز CO۲ را به همراه دارد؛ در حال حاضر تولید سیمان سهم ۵ درصدی در تولید جهانی آلودگی‌‌‌های CO۲ دارد بنابراین تولید سیمان با استفاده کمتر از کلینکر و استفاده از افزودنی‌های بیشتر جهت کاهش سهم کلینکر از راهکارهای غیر‌قابل اجتناب کارخانه‌های سیمان است. به هر حال عامل اصلی گرمایش زمین، انتشار بیش از حد گازهای گلخانه‌ای است. در این راستا ۱۹۵ کشور متعهد به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای خود شده‌اند. طبق توافق‌نامه پاریس که توسط سازمان جهانی انرژی ارائه شده است، میزان افزایش گرمای جهانی در این قرن باید به ۲ درجه سانتی‌گراد محدود شود بنابراین برای دستیابی به این توافق، میزان دی اکسید کربن منتشرشده از تولید سیمان در جهان باید ۲۴‌درصد کاهش پیدا کند. ایران نیز تعهد داده است ۴‌درصد (در صورت وجود تحریم‌ها و بدون کمک‌های بین‌المللی) تا ۱۲‌درصد (درصورت برداشته شدن تحریم‌ها و دریافت کمک‌های بین‌المللی) روند رشد انتشار خود را کاهش دهد که این موضوع اهمیت چاره‌اندیشی در این خصوص را دو‌چندان می‌کند.

وزارت‌های نفت و نیرو، دو وزارتخانه‌ای هستند که تولیدکننده انرژی هستند و با شرایط کنونی حاکم بر صنایع ناشی از کمبود برق و گاز در فصول مختلف که منجر به توقف صنایع می‌شود، باید بیشترین تشویق را از صنایعی به عمل آورند که تولیدات با انرژی کمتری را به جامعه تحویل می‌دهند. بر این اساس وزارت صمت در راستای استفاده بهینه از منابع معدنی و تنوع‌بخشی به آنها در جهت پیشگیری از اتلاف آنها و به‌کارگیری ترکیبات مناسب و سیمان‌های بومی باید تشویق‌های لازم را به کار گیرد. همچنین می‌تواند شرکت‌های سیمانی را به اختصاص بخشی از عرضه محصولات خود به سیمان‌های آمیخته، در بازار بورس و اوراق بهادار مکلف کند.

نکته مهم دیگر اینکه از مهم‌ترین مسائل مغفول مانده در صنعت ساختمان کشور ما موضوع دوام و ماندگاری بناهاست. وزارت راه وشهرسازی (مسکن)، شهرداری‌ها و سازمان نظام مهندسی باید بیشترین حساسیت را دراین راستا داشته باشند، ماندگاری ساختمان‌ها به‌عنوان سرمایه‌های ملی نه‌تنها در استانداردهای تولید شرکت‌های سیمانی کشور مورد توجه قرار نگرفته، بلکه در ملاک‌های خریداران نیز لحاظ نمی‌شود. همچنین وزارت امور اقتصادی و دارایی می‌تواند در این زمینه تمهیدات لازم را برای تولیدکنندگان سیمان و بتن و مصرف‌کنندگان محصولات آمیخته در نظر بگیرد؛ در کنار این اقدامات ایجاد فرهنگ استفاده از سیمان‌های آمیخته خاص توسط مرکز تحقیقات مسکن، سازمان نظام مهندسی و سایر نهادهای ذی‌ربط با اقدامی ساماندهی‌شده با همکاری انجمن‌های سیمان و بتن امکان‌پذیر است.

با توجه به اینکه مساله کنونی صنعت سیمان تامین برق و گاز است، سیمان‌های آمیخته تا چه اندازه می‌توانند به حل مساله کمک کنند؟

اگر فرض را بر این بگذاریم که تعدادی از کارخانه‌های سیمان کشور با بررسی مواد اولیه در دسترس و حمایت سیاستگذاران و هماهنگی نهادهای ذی‌ربط درصدد باشند بخشی از محصول خود را به تولید سیمان LC۳ اختصاص دهند، علاوه بر کاهش ۱۱ و ۲۳ درصدی مصارف برق و گاز که تامین آن برای دولت مشکل شده است، مزایای زیاد دیگری را به همراه دارد. به طور نمونه کلسیناسیون خاک رس در دمای ۷۰۰ تا ۸۵۰ درجه سانتیگراد انجام می‌شود و ضمن کاهش مصرف انرژی منجر به افزایش طول عمر نسوز کوره و کاهش هزینه‌های تعمیرات نیز می‌شود (انرژی حرارتی مصرفی برای کلسیناسیون هر تن خاک رس حدود۶/ ۲  Mj/ kg است در حالی که انرژی مصرفی برای تولید هر تن کلینکر۲/ ۳  Mj/ kg و معادل ۲۳‌درصد کاهش انرژی حرارتی است. همچنین مصرف انرژی الکتریکی برای تولید سیمان معمولی Mj/ ton ۳۸۱۰ و برای سیمان LC۳ برابر kg/ ton ۳۴۳۰ و معادل۱۱‌درصد صرفه‌جویی در کاهش انرژی الکتریکی است. همچنین می‌توان به کاهش تا ۴۰ درصدی تولید CO۲ در مقایسه با سیمان معمولی، کاهش ۵۰ درصدی کلینکر فاکتور سیمان و امکان افزایش ظرفیت خطوط تولید تا دو برابر ظرفیت موجود، جایگزینی ۳۰‌درصد خاک رس کلسینه شده و استفاده از ذخایر ارزان‌قیمت و غنی خاک رس در کشور، جایگزینی۱۵‌درصد پودر سنگ آهک و استفاده از ذخایر ارزان‌قیمت و غنی سنگ آهک در کشور، سایش بهتر خاک کلسینه شده و سنگ آهک نسبت به کلینکر و کاهش هزینه الکتریکی سایش و افزایش طول عمر لاینر‌ها و گلوله‌های آسیاب‌های سیمان، مقاومت شیمیایی بیشتر ملات و بتن تولید شده از سیمان LC۳ در برابر حملات یون‌های مضر به‌خصوص یون‌های سولفات و کلر، جلوگیری از بروز واکنش‌های قلیایی- سیلیسی و سرطان بتن و عملکرد بهتر در برابر کربوناسیون و عوامل محیطی نسبت به سیمان معمولی  اشاره کرد. سایر سیمان‌های آمیخته‌ای که از سرباره‌ها یا مواد طبیعی همچون پوزولان‌ها یا ضایعات سایر صنایع استفاده می‌کنند متناسب با میزان تولید سیمان آمیخته، حذف مصرف انرژی حرارتی در کوره و انرژی الکتریکی خط تولید تا قبل از آسیاب سیمان را در پی خواهند داشت که برنامه‌ریزی منسجم کمک شایانی در رفع موانع در زمان‌های کمبود برق و گاز به صنایع و از جمله خود صنعت سیمان خواهد کرد.

در مورد اقدامات و نقش کمیتهTC۷۴ ایران که شما ریاست آن را بر عهده دارید، برای مخاطبان توضیح دهید.

آنچه مسلم است اینکه به دلیل افزایش قیمت حامل‌های انرژی و کمبود مواد اولیه مرغوب و نیز توجه جدی به اصل دوام و ماندگاری مصالح ساختمانی، در آینده‌ای نه‌چندان دور در دنیا سیمان‌های پرتلند خالص به ندرت به تنهایی مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ بنابراین باید ضمن برنامه‌ریزی به سمت تولید حداکثری سیمان‌های آمیخته، مصرف کلینکر در سیمان کاسته شود که این نوع از تولید صرفا با مصرف سیمان‌های آمیخته امکان‌پذیر است. در این راستا کمیته متناظر سیمان و آهک کشور (TC۷۴) با حضور قریب به ۲۰۰ نفر از مهندسان صنعت و مدیران کنترل کیفی شرکت‌ها در جهت ایجاد فرهنگ تولید و مصرف سیمان‌های آمیخته و اقدامات زیربنایی این مهم، همت خود را به کار بسته‌اند که نشانگر عزم جدی ایشان بر تغییر نگرش در تولید در صنعت سیمان است و حفظ منابع و محیط‌زیست در کنار اصل دوام سیمان از جمله اصولی است که کمیته TC۷۴  بر آن تاکید دارد؛ حضور این جمع از نخبگان صنعت سیمان با پشتوانه دانش فنی تخصصی بالا در این کمیته که با حمایت بسیار خوب انجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان همراه است، فرصتی است که باید توسط مدیران ارشد صنعت غنیمت شمرده شده و باوجود تمام مشکلات مبتلا‌به صنعت سیمان با تکیه بر این پشتوانه علمی، گامی ماندگار در جهت تولید سیمان‌های آمیخته (Future Cement)  بردارند. از جمله اقدامات قابل بیان این کمیته می‌توان به همکاری در بازنگری و تجدید نظر استاندارد سیمان‌های آمیخته با مراکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی و سازمان ملی استاندارد، تدوین اولین استاندارد ملی کلینکر و ارائه به سازمان جهانی استاندارد ایزو، انتخاب کمیتهTC۷۴ ایران به عنوان رهبر پروژه استاندارد‌سازی کلینکر در سازمان جهانی استاندارد، برگزاری جلسات منظم ماهانه برای مدیران ارشد شرکت‌های سیمان به منظور توسعه و ترویج سیمان‌های آمیخته، برگزاری آموزش‌های حرفه‌ای با استادان بین‌المللی نظیر پروفسور فرناندو یکی از مخترعان سیمان LC۳، ارتباط با دانشگاه EPFL سوئیس برای آموختن شیوه‌های نوین تولید سیمان‌های آمیخته به‌ویژه سیمان LC۳ و ارائه پروپوزال استاندارد تعیین سفیدی در سیمان سفید به سازمان جهانی استاندارد اشاره کرد.

صحبت دیگری اگر دارید، بیان کنید.

با توجه به بحران انرژی در سال‌های اخیر، مسائل زیست محیطی که همه روزه از اهمیت بیشتری برخوردار می‌شود و همچنین اصل حفظ و دوام بناها به عنوان سرمایه‌های ملی در شرایط کنونی، می‌توان رمز ماندگاری صنعت سیمان برای نسل‌های آینده را در سیمان‌های آمیخته جست‌و‌جو کرد.