فعالان بخش خصوصی و نمایندگان نهادهای دولتی بررسی کردند
۵ چالش بزرگ حوزه سنگآهن
ششمین همایش بینالمللی سنگآهن ایران پساز وقفه ۲ساله برگزار شد
این همایش با تاخیر دو ساله به دلیل محدودیتهای کرونا برگزار شد، خدا را شکرگزارم که به من فرصت مجدد داد که پس از آن ناملایمات و حوادث ناگوار امروز در خدمت شما باشم، جا دارد یادی کنم از عزیزانمان که در پنجمین همایش در کنار ما بودند و امروز نیستند و از نعمت دیدارشان محروم هستیم و خود یادآور این است که تا چه اندازه دقایق زندگی کوتاه و ارزشمند است.
مهرداد اکبریان، رئیس انجمن سنگآهن ایران به عنوان نخستین سخنران پنج محور به عنوان محورهای اصلی را به عنوان دغدغههای کلی سنگآهنیها تعریف کرد و گفت: مباحثی مانند زیرساخت، افزایش بهرهوری، عارضهیابی نظام حکمرانی، ماینینگ پول و مسائل زیستمحیطی(معدن سبز) جزو مواردی بود که در ۵ محور گزارش شد.
اکبریان با اشاره به اینکه اولویت اول ما در بین همه مسائل، افزایش بهرهوری، تولید رقابتپذیر و توسعه تکنولوژی است، گفت: دنیا منتظر ما نمیماند و طی سالیان به سمت پیشرفت حرکت کرده است، اولویت دوم را شما تعیین میکنید که زیرساخت است، من فکر میکنم عمدهترین بحث توسعه زیرساخت است، چرا که تا زمانی که زیرساخت نداشته باشیم، سرمایهگذاریها نیز شرایط پایداری نخواهد داشت.
حفظ تعادل میز توسعه
رئیس انجمن سنگآهن ایران با اشاره به اینکه همهچیز از کلمه توسعه آغاز شده است، گفت: روزگاری طرح جامع فولاد نوشته و تصویب شد، مجوزها صادر و برنامه کنوانسیونها ریخته شد، ماشینآلات و تجهیزات مستقر شدند، در اندک زمانی تولید فولاد به ۳۰ میلیون تن و بیشتر رسید و میدانیم ظرفیت امروز ما در تولید فولاد بالای ۲ میلیون تن در سال و هدف ما ۵۵ میلیون تن است و بر اساس مجوزهای صادره و طرحهای قابل اجرا بیش از این حرفها است و حتی بالاتر از ۷۰ میلیون تن خواهد بود و هم اکنون با وجود میزان۳۰ میلیون تن افتخار کسب مقام دهم جهان در بین تولیدکنندههای فولاد را داریم که باعث مباهات همه ما است، یعنی به موفقیت توسعه کمی دست پیدا کردیم، ولی باید بدانیم در معنای واقعی آیا مفهوم توسعه را فهمیدهایم و پیگیر آن بودهایم یا نه؛ سینی توسعه روی چهارپایه قرار گرفته است و اصولا نمیتوان تنها با بالا بردن تنها یک پایه از این میز انتظار رشد و توسعه پایدار داشت و ادامه این روال منجر به افتادن سینی توسعه کشور خواهد شد، حتما پایه دیگر زیرساختهای کشور است، کمبود و عدم توسعه هماهنگ زیرساختهای تولید انرژی و انتقال و جمعآوری آب و توزیع و انتقال آن و حملونقل لجستیک شامل ریل، جاده و بنادر شرایط ما را برای توسعه دشوار کرده است.
«فولاد ایرانی» یا «ایران فولادی»؟
اکبریان در ادامه با اشاره به موضوع بعدی توسعه گفت: توسعه تجاری و بازار بینالمللی در سایه سیاستهای خراجی کشور است، میدانیم که خیلی از کشورها تولیدکننده فولاد نیستند و سهم ما از تولید جهانی را ندارند، ولی ما امروز افتخار میکنیم به اینکه فولاد مورد نیاز را خودمان تولید میکنیم، یعنی فولاد ایرانی داریم که قطعا عزت و افتخاری برای همه ما است، ولی زمانی که قصد تولید سه برابری مصرف داخل را داریم یعنی به سمت ایران فولادی پیش میرویم، این مفهوم در ذهن کارشناسان و دلسوزان کشور به باورپذیری مفهوم اولی(فولاد ایرانی) نیست، چرا که برای دستیابی به ارقام بالا، نیاز به سرمایهگذاری در تمام ابعاد داریم، مشکل بازار فروش داریم، چرا که بازار داخل محدود و قابل پیشبینی است، بودجههای عمرانی هر سال صرف هزینههای روزمره میشود و پروژههای کلان در کشور راکد میمانند، سیاستهای صادراتی دولت از طرفی و برخورد مشتریان خارجی که متاثر از وقایع سیاست خارجی است از سوی دیگر متاسفانه بازار خارجیمان را محدود و کوچک کرده است، اصلا فضایی برای توسعه کمی فولاد در کشور برای ارقام بالا وجود ندارد، پرداختن به پیشنیازهای صنعت فولاد مانند توسعه معدنکاری شامل اکتشافات، ماشینآلات، تکنیکها و تجهیزات جدید صنایع معدنی بر سرمایهگذاری کمی در تولید فولاد اولویت دارد.
معدنکاری نسل ۴ و شاخصههای آن
اکبریان با اشاره به این موضوع که امروزه در حالی که ما گرفتار مشکلات و مسائل معدنکاری سنتی خود هستیم، دنیا در حال اجرای معدنکاری نسل ۴ است، گفت: یعنی رقابت برای قیمت تمام شده، حفظ محیطزیست، صرفهجویی در انرژی و کسب بازارهای صادراتی برای ما سختتر خواهد شد، اصولا شاید فرصتی برای فروش فولاد کربنزای ما در بازار آینده جهان نباشد، اعتقاد به ایران فولادی و تبعیت از رشد زودهنگام تولید شمش خام فولاد اشتباه است، چون اسباب آن مهیا نیست ما نیازمند سرمایهگذاریهای کلانی در بالادست و همچنین پاییندست زنجیره فولاد هستیم، لازم به توضیح است که سرمایهگذاری برای توسعه زیرساخت طبق الگوی جهانی معمولا از بودجههای ملی یا سرمایههای ارزان جهانی تامین میشود که نیاز به توضیح نیست که هیچکدام اینها برای ما فعلا مقدور نیست.
دولت به مثابه طلبکار سرسخت
رئیس انجمن سنگ آهن در ادامه با اشاره به اینکه دولت نباید در این شرایط سخت کشور نقش طلبکار سرسخت را بازی کند، گفت: در هیچ دورهای مانند امروز مطالبات دولتی مانند مالیات، حقوق دولتی، عوارض گمرکی، مطالبات بیمه و شهرداری به همراه افزایش قیمت گاز، آب و برق مورد اعتراض بخش تولید و تجارت نبوده و این باید برای دولت قابل اعتنا باشد، به خصوص زمانی که کارخانههای ما در تابستان و زمستان به علت قطع برق و گاز تعطیل میشوند، توسعه کمی به تنهایی مطلوب کشور نیست و باید توسعهای پایدار همراه با عقلانیت و متد روز را مطالبه کرد.
بدون معدن هیچ چیز امکانپذیر نیست
در این نشست پروفسور اصانلو، استاد دانشکده معدن دانشگاه امیرکبیر و رئیس کمیته علمی انجمن سنگآهن نیز گزارش مبسوط و جامعی با نگاه علمی به معادن ارائه دادند، این چهره علمی گزارش خود را با محوریت ۱- آینده معدنکاری و معدنکاری در آینده ۲-منابع تامین فلز و کانی در آینده۳-مروری بر شرایط فعلی سنگ آهن از نظر منابع، ذخایر، تولید و قیمت۴-پیشبینی شرایط سنگآهن در سال ۲۰۴۰ و ۵- شرایط تولید سنگآهن در ایران آموزش معدنکاری و نیازهای آینده ارائه دادند.
اصانلو به جملهای از مکس پلانک یکی از مهمترین فیزیکدانان آلمان در سده ۱۹ میلادی و اوایل سده ۲۰ که او را پدر نظریه کوانتوم خواند و نقل قول کرد: «همهچیز معدنکاری نیست، اما بدون معدنکاری نیز هیچ چیز امکانپذیر نیست.»
این چهره علمی با اشاره به آینده معدنکاری و معدنکاری در آینده گفت: «با بررسی روند رشد جمعیت در دو دهه اخیر بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ جمعیت جهان سالانه ۱/ ۳ درصد افزایش مییابد و به دنبال آن مصرف کانیها و فلزات نیز افزایش چشمگیری خواهد داشت.
بر اساس پیشبینی در سال ۲۰۴۰ به حدود ۹۰ میلیارد تن فلز و کانی نیاز است که منجر به تولید حدودا ۶۷۲ میلیارد تن باطله استخراجی و پسماند تولیدی در فرآوری خواهد شد.»
اصانلو در جمعبندی سخنرانی خود گفت: با افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی نیاز به مواد معدنی از جمله سنگآهن افزایش خواهد یافت و در این باره
تحقیق و توسعه در زمینه استخراج اقتصادی از ذخایر کمعیار و عمیق ضروری است. ارزیابی چرخه حیات (LCA) به ارزیابی اثرات بالقوه زیستمحیطی در تمام مراحل چرخه حیات فرآیندها و محصولات از گهواره تا گور میپردازد و میتواند در ایران نیز مانند دیگر کشورها در کاهش آثار فعالیتهای معدنی بر محیطزیست نقش بسزایی داشته باشد و جایگزین ابزارهای ارزیابی با بازده اندک امروزی شود. شرکتهای تولیدکننده سنگ آهن باید سالانه درصدی از سود خود را در چارچوب مسوولیتهای اجتماعی خود هزینه منطقه و مناطقی از کشور که معدن ندارند، کنند.
کل ذخایر سنگ آهن جهان در سال ۲۰۲۱ در حدود ۱۸۰ میلیارد تن است. متوسط قیمت سنگ آهن در سال ۲۰۴۰ به مرز ۲۲۰ دلار بر تن خواهد رسید. استخراج جایگزینهای آهن از ماه در دستورکار محققان باشد.
مرتضی اصانلو ادامه داد: توسعه منابع تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی، باد و آب، به اضافه انرژی اتمی و ترکیب آنها با انرژیهای تجدیدناپذیر برای تولید انرژی برق باید مورد توجه قرار گیرد. او در ادامه به مباحث علمی حوزه معدن در دانشگاههای دنیا اشاره کرد و گفت ۱۸ درصد از کل دروس در دانشگاه کلورادو مرتبط با توسعه پایدار است در حالی که در ایران تنها ۳ درصد دروس مرتبط با مباحث توسعه پایدار است. هیچ کدام از این دانشگاهها دروس مرتبط با نیازهای آینده معدنکاری مانند آموزش استخراج از ذخایر عمیق و کم عیار، استخراج از عمق منابع آب را در سیلابس خود ندارند. در دانشگاه کلورادو یک گرایش فرعی با عنوان معدنکاری از سیارات ارائه شده است. در دانشگاههای معدن ایران و کلورادو واحدهای درسی مرتبط با آموزش تکنولوژیهای جدید، طراحی ماشینآلات و تجهیزات معدنی مخصوص معادن بزرگ مقیاس و عمیق، آموزش روشهای فرآوری کانسنگهای کم عیار یا دارای عناصر مزاحم و فناوریهای دیجیتال مورد استفاده در معدنکاری گنجانده نشده است.
عارضهیابی نظام حکمرانی
در گردهمایی فعالان حوزه سنگآهن، پنلی هم با موضوع عارضهیابی نظام حکمرانی (قوانین و بخشنامهها) برگزار شد که در آن محمدرضا بهرامن، رئیس خانه معدن با تاکید بر آنکه در کشور ما معادن جزو انفال بهشمار میرود و در سایر کشورهای دیگر نیز معادن حاکمیتی هستند، گفت: «این به آن معنا است که ذخایر معادن در اختیار حاکمیت قرار دارد. در کشور ما نیز معادن انفال هستند که براساس اصل ۴۴ و ۴۵ به وزارت صنعت، معدن و تجارت واگذار شده است. به عبارتی متولی معدن در ایران، وزارت صمت است. در کشورهای معدنخیز قانون معدن داریم که در کشور ما از این قاعده مستثنی نیست. برخی گمان میکنند که قانون ما ایراد دارد، درحالیکه قانون معدن در کشور ما ایرادی ندارد. شاید تحلیل ما از قانون مشکل داشته باشد.
به عقیده بهرامن انفال بودن ذخایر معدنی به این مفهوم است که اگر اکتشافی در زنجیره انجام شد، متعلق به شخص خاصی نیست و متعلق به کل جامعه است. بر اساس قانون به افراد مجوز داده میشود که روی معدن کار کنند. در اینجا نظام حکمرانی برای جذب سرمایهها در این بخش بسیار تعیینکننده است. پس از گواهی کشف یک معدن، یک سال برای فعال شدن معدن فرصت داده میشود و پس از آن تا ۲۵ سال معدن میتواند معدن واگذار شود.
تامین سنگآهن، نیازمند برنامهای مدون
اردشیر سعدمحمدی مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات، در این پنل تخصصی به ذخایر سنگآهن در سطح بینالمللی پرداخت و عنوان کرد: در حال حاضر ۱۸۰ میلیارد تن ذخایر سنگآهن جهان وجود دارد، میزان ذخایر آهن محتوای این کانسنگ ۸۵ میلیارد تن است. نزدیک ۵/ ۲ میلیارد تن سنگآهن استخراجی سنگآهن دنیاست. چهار کشور به عنوان سرگروه استخراج سنگآهن در دنیا مطرح هستند، در سال گذشته استرالیا ۹۰۰ میلیون تن، برزیل ۳۸۰ میلیون تن، چین ۳۶۰ میلیون تن و هندوستان ۲۴۰ میلیون تن سنگآهن استخراج کرده است. ذخایر قطعی سنگآهن ایران ۷/ ۲ میلیارد تن است. با توجه به اینکه امروز در بخش فولاد نزدیک به ۴۹ میلیون تن ظرفیت ایجاد شده و نزدیک به ۷۵ میلیون تن فولاد پیشرفت فیزیکی بالای ۱۰درصد دارند و این میزان ظرفیت از برنامه تعیینشده ۵۵ میلیون تن در افق ۱۴۰۴ نیز بیشتر خواهد شد. اگر فرض کنیم که ۷۰درصد ظرفیت قابل تولید داشته باشد، بیانگر این نکته است که مهمترین برنامه برای کشور، اکتشاف سنگآهن است، چراکه ما ذخایری بیشتر برای ۱۲ تا ۱۵ سال در آینده نخواهیم داشت. سعدمحمدی ادامه داد: میزان سرمایهگذاری در آهن اسفنجی به هر ازای هر تن بیش از ۱۰۵ یورو و در فولاد بیش از ۲۱۰ یورو به ازای هر تن است. اگر قرار است که این سرمایهگذاریها تبدیل به تولید شود، باید خوراک آن آماده باشد. بنابراین حتما کشور باید یک برنامه مدونی برای اکتشاف ذخایر سنگآهن خود تدوین کند و حتی نیمنگاهی نیز به کشورهای اطراف برای سرمایهگذاری نیز داشته باشد. اگر در این بخش از زمان و فناوری و دانش فنی روز دنیا استفاده نکنیم، به لحاظ اقتصادی به مسائلی تنشزا برخورد خواهیم کرد.
وی در ادامه تاکید کرد: تکنیک معدنکاری امروز ما چه در بخش طراحی، چه در بخش ماشینآلات و چه در بخش نیروی انسانی نیازمند تغییر نگرش است. بدون شک این تغییرات نیازمند برنامه مدون است. سعدمحمدی خاطرنشان کرد: خواهش من این است که در زمینه سنگآهن با همکاری بخش خصوصی و دولتی، میزگردهایی تشکیل شود که بهصورت هدفمند تدوین برنامه داشته باشیم.
تشکیل میز مشورتی و بازنگری در طرح جامع فولاد
در ادامه این پنل تخصصی روحالله ایزدیخواه نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون صنایع و معادن عنوان کرد: ما نخستین میز مشورتی زنجیره صنعت فولاد در کمیسیون صنایع مجلس ایجاد کردهایم. با استناد به قانون آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی که بیان میکند، کمیسیونها حق دارند مشاور داشته باشند، ما ترجیح دادیم که بهجای یک فرد، تمام زنجیره از سنگآهن تا محصول نهایی را به عنوان مشاور در نظر بگیریم که در این راستا یک نشست در سال ۱۳۹۹ و یک نشست در سال ۱۴۰۰ داشتهایم. یکی از بحثهای مطرحشده در این میز مشورتی، بازنگری در طرح جامع فولاد است. این طرحی که هماکنون ۲۰ سال از قدمت آن میگذرد، با شرایط و اقتضائات کشور سازگار نیست و حتما باید مورد بازنگری اساسی قرار بگیرد. در حوزه بازار و بورسکالا نیز مباحثی مطرح شده است.
وی در ادامه یادآور شد: ما باید از دوره طرحریزی صنعتی و اهداف کمی باید عبور کنیم و به دوره طراحی اکوسیستم صنعتی ورود پیدا کنیم. امروز صنعت فولاد شاگرد ممتاز صنایع کشور بهشمار میرود و مهمترین مشکل این زنجیره، تامین سنگآهن است. باید یک اکوسیستم و جامعه فولاد تعریف شود. به این معنی که این خانواده صنعت، چگونه با هم تفاهم و تعامل کنند. یکی از مباحث ما در کمیسیون تداخل حلقههای زنجیره در همدیگر بود که مشاهده کردیم که سنگآهنیها وارد حوزه فولاد شده و فولادیها وارد حوزه سنگآهن شدهاند که این در منافع این صنعت، تزاحم و تقابل منافع ایجاد خواهد کرد. این مساله با قانون حل نخواهد شد و راهکاری جز تفاهم و تعامل نخواهد داشت. ایزدیخواه در ادامه خاطرنشان کرد: بحث دیگر ورود به بازارهای کشورهای برای سرمایهگذاری است، برای نمونه سنگآهن افغانستان را میتوان مطرح کرد. افغانستان با گارد بسته با ما برخورد میکند. در برخورد با این مسائل جنس کار از نوع قانون و بخشنامه و تعیین بودجه نیست، بلکه این مسائل از جنس نرمافزاری و اجتماعی است. بنابراین ما حتما باید در زنجیره صنعت فولاد دورهم جمع شده و همفکری و تعامل و سناریوسازی کنیم که در این میان دولت میتواند نقش خود را ایفا کند و باید نقش تسهیلگری و پرورشگری داشته باشد.
به سند جامع فولاد، پایبند نبودهایم
رضا محتشمیپور معاون امور معادن و فرآوری مواد وزارت صنعت، معدن و تجارت در این پنل تخصصی عنوان کرد: در صنعت فولاد یک سند جامع داشتهایم که بر این سند جامع نقدهایی وارد بوده، اما این سند مبنای عمل قرار نگرفته است. مهمترین نقد بر سند جامع فولاد آن است که این سندی را که با خرد جمعی نخبگان و فعالان این صنعت تنظیم شده، مبنای اقدام قرار ندادیم. محتشمیپور در ادامه خاطرنشان کرد: اقتصاد سیاسی فولاد در ایران نیازمند بحث است.
وی در ادامه یادآور شد: یکی از نقدها به سند فولاد، بیتوجهی به موضوع انرژی است. کلنگزنیهایی که خارج از این سند افتتاح شده به موضوع انرژی آنها توجه نشده است. یکی از ایرادات ما این است که در تدوین این سند، دستگاههای مختلف را درگیر آن نکردهایم. همچنین در فرآیند اجرا، به سند پایبند نبودهایم. علاوه بر این نتوانستهایم سایر وزارتخانهها مانند وزارت نفت و... را هماهنگ کنیم. باید بتوانیم بازیگران هر بخش را وارد کنیم تا آنها بازی خود را به بهترین شکل ممکن ایفا کنند.
معاون امور معادن و فرآوری مواد وزارت صنعت، معدن و تجارت در ادامه افزود: باید آسیبهای بخش معدن را شناسایی و بر اساس آن برنامهریزی کنیم. در زمینه قوانین باید تعارض قوانین را از بین ببریم. ما بخشنامه جامع تدوین کردهایم و نسخه اصلاحشده این معدن آماده است. به نظر میرسد یکی از اولویتهای ما بحث ساماندهی بخشنامههاست. گام بعدی ما در کیفیتبخشی در زمینه حکمرانی در بخش معدن است که در این راستا باید به قوانین و بخشنامهها ماهیت سیستمی بدهیم، به این معنا که چندان قائم به نظر افراد نباشیم.