آغاز قرن زنجیرهها
در بانکداری بینالمللی اما تقریبا از زمان نظریه پردازی بزرگانی همچون کاتلر و حتی قبل از آن، یافتن بازار هدف و تمرکز روی آن سالهاست که رواج یافته و البته در بانکداری نوین داخلی نیز حداقل در مقام سخن و در تدوین اسنادی از قبیل برنامههای استراتژیک، مشخص کردن مشتریان هدف اهمیت پیدا کرده است. چند سالی است که برخی بانکهای داخلی پا را فراتر نهاده و واحدهایی هم همچون بانکداری شرکتی و بانکداری سرمایهگذاری را تاسیس کردهاند. در بانکداری بینالمللی اما گامهای جدیدی برداشته شده؛ گامهایی که منحصر به یافتن مشتریان هدف و ارضای تقاضای فردی آنها نیست؛ «تقاضای جمعی» مفهومی که پایه ارائه خدمات به گروهها و زنجیرههاست. بانکداری شرکتی شاید بتواند تقاضای هر شرکت را بهصورت مجزا پاسخ دهد اما آنجا که شرکتها در کنار هم قرار میگیرند در بسیاری از موارد شرکتهای کوچک بانکی را برای ارائه خدمت برمیگزینند که شرکت بزرگ مدنظر دارد.
مفهوم زنجیره تامین سالهاست که در علوم مختلف جایگاه و قرب زیادی پیدا کرده است. آنجا که مدیریت یک زنجیره از تامینکننده مواد اولیه، تولیدکننده، عمده فروش، خرده فروش و مصرفکننده نهایی در کانون توجه مدیران قرار میگیرد. مدیریت کسب و کار که روزی متمرکز روی تصمیمات فردی بود و حتی پس از شکلگیری شرکتها و سازمانها، تشکیلات مذکور نیز وابسته به افراد شکل میگرفت، کم کم ماهیت فردمحوری و پس از آن سازمانمحوری را پشت سر گذاشته و میتوان آینده را دوران زنجیرهها دانست. آنجا که منافع برد-برد گروهی جایگزین منافع افراد و تک سازمانها میشود. این زنجیرهها تقاضای جمعی دارند که سازمانهای خدماتی روی پاسخ دادن به این تقاضا متمرکز خواهند شد. در زنجیرههای تامین سه جریان اصلی وجود دارد:
۱- جریان مواد/کالا
۲- جریان اطلاعات
۳- جریان مالی (پول/اعتبار)
سه جریان اصلی که ایده نگاه جمعی به جای نگاه به تک تک اجزا را برای کاهش هزینهها و ریسکهای همه اجزا دنبال میکنند.
بانکها بهعنوان متولی اصلی یکی از این سه جریان (جریان پول و اعتبار) میتوانند نگاه جمعی و تامین تقاضای کل زنجیره را جایگزین تمرکز روی تک تک شرکتها کنند. کاری که در ادبیات بینالمللی روز به روز در حال گسترش است و پس از سالها گفتوگو درخصوص مدیریت ریسک زنجیره تامین مالی و محاسبه بهرهوری زنجیره مذکور، در دو سال اخیر برخی محققین حتی پا را فراتر نهاده و سخن از حسابداری زنجیره تامین به جای حسابداری تکشرکتها به میان آوردهاند. شاید امروز تصورش هم سخت باشد اما شاید روزی اجزای ثابت یک زنجیره تامین ترازنامه مشترک و صورت سود و زیان جمعی تنظیم کنند به اعتبار داراییها و بدهیهای جمعی خود از بانکها اعتبار بگیرند. اینکه این تقاضای جمعی اول بروز میکند و سپس بانکها سراغ پاسخ دادنش میروند یا چند بانک هوشیار در بدو امر سراغ این ایده میروند و این تقاضای تجمیع شده را پاسخ میدهند، سوالی است که پاسخش شاید در یک دهه آینده مشخص شود. اما آنچه روی میدهد قطعا به عملکرد بازیگران اصلی این صحنه از جمله صنایع پیشرو، بانکها و بانک مرکزی بستگی خواهد داشت.
شواهد گویای یک حقیقت است و آن اینکه: «قرن بعدی قرن زنجیره هاست.»
آنجا که تامین تقاضای جمعی جایگزین تامین تقاضای فردی میشود و ارائه خدمات به زنجیرهها ریسکها و هزینههای اعضای زنجیره و خدماتدهندگان به آنها را به مراتب خواهد کاست. قرنی که در ادبیات کسب و کار بینالمللی بیش از بیست سال است که آغاز شده و امید میرود در کشور ما نیز با آغاز قرن جدید شمسی آغاز شود. قرنی که زنگ خطر را برای بانکداری سنتی، اختصاصی و شرکتی به صدا درآورده است.