تامین مالی در صنعت دارو

سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه، رکن اصلی صنعت داروسازی است، نوآوری دارویی کیفیت محصولات را ارتقا داده و با شبکه‌های توزیع کارآمد، دسترسی پایدار بیماران به داروهای حیاتی تضمین می‌شود. مطالعات نشان داده‌اند که هر ۱ دلار سرمایه‌گذاری در نوآوری دارویی، ۳.۶۵دلار صرفه‌جویی در هزینه‌های بستری ایجاد می‌کند. اما چالش‌های تامین مالی، نرخ‌های بهره بالا و هزینه‌های سنگین مانع رشد پایدار صنعت دارو می‌شوند؛ بنابراین ترکیب ابزارهای مالی بازار سرمایه مانند اوراق قرضه، صکوک و سرمایه‌گذاری خطرپذیر برای نوآوری دارویی حیاتی است. در داروهای فناورانه، نیاز به سرمایه‌گذاری کلان همراه با بازگشت دیرهنگام و نامطمئن، ریسک بالایی ایجاد می‌کند. دارایی‌های اصلی این شرکت‌ها یعنی دانش فنی، به‌سختی قابل ارزیابی است و مشکلاتی چون ریسک بالای سرمایه‌گذاری تخصصی در شرایط عدم قطعیت، مالکیت فکری و احتمال سوءاستفاده از نوآوری‌ها، عدم تقارن اطلاعاتی میان شرکت‌های توسعه‌دهنده و سرمایه‌گذاران در معاملات را به همراه دارد.

پدیده «دره مرگ» در صنعت دارو به‌خصوص داروهای فناورانه به مرحله‌ای بحرانی از توسعه شرکت‌ها اشاره دارد که در آن منابع مالی و حمایتی برای عبور از تحقیقات آزمایشگاهی به کاربردهای بالینی به‌شدت محدود است. در مراحل اولیه که ماهیتی اکتشافی دارند، تامین مالی عمدتا از طریق دانشگاه‌ها و دولت‌ها و به‌صورت کمک‌هزینه‌های پژوهشی انجام می‌شود؛ در مراحل نهایی، منابع مالی خصوصی مانند سرمایه‌گذاران خطرپذیر و شرکت‌های بزرگ دارویی نقش دارند، اما در مرحله گذار از پژوهش به کاربرد، شرکت‌ها با خلأ تامین مالی مواجه‌اند به گونه‌ای که برای حمایت دولتی بیش از حد تجاری و برای سرمایه‌گذاران خصوصی هنوز زودهنگام و پرریسک تلقی می‌شوند. این شکاف ساختاری در تامین مالی، یکی از موانع اصلی در تبدیل فناوری‌ها و ایده‌ها به محصولات بالینی و تجاری است و نیازمند طراحی سازوکارهای حمایتی هدفمند در مرحله انتقالی است.

در سطح جهانی شیوه‌های تامین مالی متنوعی برای صنایع دارویی فناورانه وجود دارد که نتایج قابل‌توجهی داشته‌اند. 

تامین مالی از طریق اوراق قرضه و اوراق قرضه با تاثیر اجتماعی (SIB)

هنگامی که صنعت دارو با کاهش جریان‌های نقدی و نیز کاهش توان بازپرداخت بدهی‌ها مواجه می‌شود، اتکا به اعتبارات بانکی منجر به کندی در فرآیند وصول مطالبات می‌شود. براساس اطلاعات موجود، دوره گردش مالی در صنعت داروی کشور ۴۰۰ روز است و حدود ۱۵۰ شرکت دارویی به حداقل ۳۰۰‌میلیون دلار سرمایه‌گذاری نیاز دارند تا در همین نقطه‌ای بمانند که الان هستند. این در حالی‌ است که حداکثر متوسط جهانی دوره وصول مطالبات در صنایع بیوفارما ۱۱۰ روز و در داروهای متعارف حدود ۹۰ روز است.

اوراق قرضه تاثیر اجتماعی یا «تامین مالی مبتنی بر موفقیت» ابزار نوآورانه‌ای در نقطه تلاقی سرمایه‌گذاری خصوصی، سیاستگذاری عمومی و اقدام اجتماعی هستند. این اوراق با هدف رفع چالش تامین مالی اقدامات پیشگیرانه در حوزه‌های اجتماعی و سلامت طراحی شده‌اند و سرمایه‌گذاری را به تحقق نتایج اجتماعی مطلوب پیوند می‌زنند. در این مدل، سرمایه‌گذاران منابع مالی را در اختیار نهادهای اجرایی قرار می‌دهند و در صورت موفقیت پروژه، دولت بازپرداخت را تضمین می‌کند.

کاربرد مهم SIBها در حوزه داروهای ژنریک بازاستفاده‌شده برای بیماری‌های نادر است؛ داروهایی که به دلیل نبود سودآوری تجاری، معمولا از حمایت مالی شرکت‌های دارویی محروم می‌مانند. بریتانیا با وجود نظام سلامت ملی، شرایط مناسبی برای اجرای این مدل فراهم کرده و نمونه‌های شاخصی نیز از این اوراق در صنایع دارویی آمریکا (به ارزش ۶۰۰‌میلیون دلار) و کرواسی (۱۰‌میلیون یورو) منتشر شده است.

سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر

سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر (VC) به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای تامین مالی نوآوری در صنعت دارو، نقشی اساسی در پر کردن شکاف‌های اطلاعاتی و مالی ایفا می‌کنند. واسطه‌های مالی مانند بانک‌ها و صندوق‌های VC با بهره‌گیری از تخصص، مقیاس و دامنه فعالیت خود، اطلاعات حساس شرکت‌ها را ارزیابی می‌کنند بدون آنکه این اطلاعات به رقبا یا سایر طرف‌های قرارداد منتقل شود. تفاوت اصلی میان بانک‌ها و VCها در این است که فعالیت‌های بانکی تحت مقررات رسمی انجام می‌شود و نیاز به مذاکره خصوصی را کاهش می‌دهد، درحالی‌که VCها از سازوکارهای قراردادی خصوصی برای مدیریت مشکلات اطلاعاتی استفاده می‌کنند.

سرمایه‌گذاران خطرپذیر با بهره‌گیری از سازوکارهای قراردادی، دو نوع عدم تقارن اطلاعاتی را مدیریت می‌کنند: الف- اطلاعات پنهان از طریق الزام به طرح‌های تجاری جامع و حضور شریک هم‌سرمایه‌گذار، و ب- اقدام پنهان با استفاده از سرمایه‌گذاری مرحله‌ای، سهام ممتاز با شروط محدودکننده و مشارکت در هیات‌مدیره. این رویکردها به VCها امکان می‌دهد جایگزینی موثر برای مشوق‌های ناکارآمد بازار سرمایه فراهم کرده و نواقص ساختاری آن را جبران کنند. در نتیجه، سرمایه‌گذاری خطرپذیر نه‌تنها به کاهش ریسک‌های اطلاعاتی کمک می‌کند، بلکه به‌عنوان ابزار سیاستی برای ارتقای نوآوری و کارآیی در صنعت دارو و سلامت نیز اهمیت دارد.

در سطح جهانی، صنعت داروسازی در سه‌ماهه سوم ۲۰۲۵ رشد قابل‌توجهی در سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر تجربه کرد؛ مجموع سرمایه‌گذاری‌ها به ۵‌میلیارد دلار (رشد ۹.۹درصدی نسبت به فصل قبل) و تعداد معاملات به ۱۴۹ مورد (رشد ۱۰.۴درصدی) رسید. حوزه درمان سرطان با ۶۹ معامله و حمایت ۲۳۱ سرمایه‌گذار پیشتاز بود. همچنین طی سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴، حدود ۲۴درصد از ۴۹۵ زیست‌داروی جدید تاییدشده توسط FDA توسط استارت‌آپ‌های VC-backed تامین مالی شده‌اند، در‌حالی‌که سهم نهادهای عمومی و دانشگاهی تنها ۸درصد بوده است.

در ایران نیز با تصویب قانون جهش تولید دانش‌بنیان و اعتبار مالیاتی سرمایه‌گذاری (بند «ت» ماده ۱۱) در سال ۱۴۰۱، روند شکل‌گیری صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی سرعت بیشتری گرفت و مجوز تاسیس صندوق‌های متعدد صادر شد. برخی از این صندوق‌ها در حوزه داروهای فناورانه فعال‌اند، از جمله صندوق پژوهش و فناوری سرمایه‌گذاری خطرپذیر آریوژن، صنایع پتروشیمی خلیج فارس و گروه گلرنگ.

این تحولات نشان‌دهنده تغییر الگوی سرمایه‌گذاری در صنعت دارو است؛ به‌گونه‌ای که سرمایه‌گذاری‌های تحقیق و توسعه درون‌سازمانی و مشارکت‌های بین‌شرکتی کاهش یافته و در مقابل، نقش استارت‌آپ‌ها و بازیگران نوظهور در نوآوری داروهای زیستی افزایش یافته است. این روند همچنین بیانگر اهمیت کاهش اتکای به دولت و بودجه‌های دولتی و حرکت به سمت اکوسیستم نوآوری مبتنی بر سرمایه‌گذاری خطرپذیر است؛ تحولی که پیامدهای مهمی برای سیاستگذاری، سرمایه‌گذاری و طراحی آینده صنعت دارو و سلامت دارد.

استفاده از ابزارهای مشتقه

ابزارهای مشتقه در تامین مالی به‌ویژه برای مدیریت ریسک نرخ ارز اهمیت دارند. تصمیم شرکت‌ها برای استفاده از این ابزارها به ساختار بدهی، نوع ارز، سودآوری و گستره فعالیت‌های بین‌المللی وابسته است. شرکت‌هایی با بدهی ارزی بالا یا فعالیت‌های جهانی گسترده‌تر، بیشتر در معرض نوسانات قرار دارند و به سوآپ‌ها، فورواردها و اختیار معامله‌ها روی می‌آورند. ترکیب بهینه این ابزارها امکان تعادل میان هزینه پوشش و کاهش ریسک را فراهم می‌سازد.

در محیط پرنوسان ارزی، استفاده از سوآپ‌های ارزی به‌عنوان ابزار پوشش بلندمدت، امکان مبادله جریان‌های نقدی دلاری با جریان‌های یورویی با نرخ توافق‌شده را فراهم می‌سازد و بدین ترتیب، ریسک ناشی از نوسانات نرخ تبدیل را به‌طور موثر حذف می‌کند.

در سال ۲۰۲۴، نوسانات شدید ارزی ناشی از سیاست‌های پولی تهاجمی بانک‌های مرکزی نشان داد که شرکت‌هایی که در این شرایط پرتفوی پوشش ریسک خود را متنوع‌سازی کرده بودند (از جمله با افزایش سهم اختیار معامله‌ها و تنظیم سررسید ابزارهای فوروارد و سوآپ) توانستند نه‌تنها از سودآوری خود محافظت کنند، بلکه انعطاف‌پذیری لازم برای بهره‌برداری از فرصت‌های بازار را نیز حفظ نمایند. بنابراین رویکرد چندابزاری و پویا در مدیریت ریسک ارزی نه‌تنها مزیت رقابتی بلکه ضرورتی راهبردی برای پایداری مالی شرکت‌های بین‌المللی است.

تامین مالی جمعی سهام‌محور

تامین مالی جمعی (Crowdfunding) می‌تواند به‌عنوان پلی برای عبور از «دره مرگ» عمل کند. پژوهشگران و شرکت‌های نوپا با کمپین‌های آنلاین سرمایه‌های خرد اما گسترده‌ای جذب کرده و علاوه بر منابع مالی فوری، اعتبار اجتماعی و علاقه عمومی به پروژه را نیز به دست می‌آورند. این اعتبار شانس دریافت گرنت‌های سنتی یا سرمایه‌گذاری خصوصی را افزایش می‌دهد.

در سال‌های اخیر، تامین مالی جمعی سهام‌محور به‌عنوان رویکردی نوین در حمایت از نوآوری‌های علمی و پزشکی مطرح شده است. پلتفرم‌هایی مانند ShareIn در ادینبرو امکان ارتباط مستقیم میان پژوهشگران و مردم را فراهم کرده‌اند. نمونه‌هایی چون Holoxica (تولید هولوگرام‌های سه‌بعدی پزشکی) و Parkure (جذب ۶۰هزار پوند برای تحقیقات پارکینسون) ظرفیت بالای این شیوه را نشان می‌دهند.

در ایران براساس اطلاعات سازمان فرابورس، ۲۶ سکوی تامین مالی جمعی فعال وجود دارد. در سال ۱۴۰۳ از ۱۰۶ طرح، ۷ مورد در حوزه دارو و درمان بوده‌اند که میانگین سودآوری سرمایه‌گذاری آنها ۴۲.۵درصد بوده است. سودآورترین طرح منتشرشده، طرح تامین مالی سرمایه درگردش تولید داروی کولیگز و گریپ میکسچر با نرخ سود ۵۲درصد بوده است. 

بنابراین تامین مالی جمعی می‌تواند به‌عنوان ابزاری کارآمد برای پر کردن شکاف میان نیاز مالی شرکت‌های نوپا و محدودیت‌های نظام بانکی عمل کند و درعین‌حال مسیر نوآوری‌های حیاتی در حوزه سلامت و داروسازی را هموار سازد.

* استاد اقتصاد، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران